پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

دانلود پایان نامه رشته علوم تربیتی

  • ۰
  • ۰

مقدمه

 مطهری به عنوان یک متفکر بزرگ اسلامی معاصر نه تنها در زمینه‌های فقهی، فلسفی و کلامی در زمینه تعلیم و تربیت نظریاتی مدلل و معقول بیان داشته است. او در کتاب «تعلیم و تربیت در اسلام» عقاید و نظریات تربیتی خود را بیان کرده است.

اصولاً به نظر استاد هر مکتب فکری که اهداف معین و مقررات همه جانبه‌ای دارد. دارای نظام حقوقی، سیاسی و مانند آن است، ممکن نیست نظام آموزشی و تربیتی نداشته باشد. از این رو، در مکتب انسان ساز اسلام که در آن هم اصالت افراد محفوظ است و هم اصالت جامعه، بدون شک باید برنامه‌ای برای ساختن افراد داشته باشیم.

هدف از بیا ن اندیشه‌ها و آرای تربیتی این دانشمند و محقق بزرگ جهان اسلام در زمینه اهداف، اصول، برنامه‌ها و روش‌های آموزشی در تعلیم و تربیت است که معلمان عزیز با نظرهای ارجمند ایشان که در بستر پر بار فرهنگ اسلامی پرورش یافته است، بیشتر آشنا شوند تا با الهام از تفکرات وی که رهنمود و راهگشا برای معلمان است، اراده راسخ آنان در تعلیم شاگردان راسخ‌تر شود. (ماهنامه تربیت س 22 ش 9 /3/86 )

 از قدیم‌الایام تعلیم و تربیت مورد توجه متفکران بوده و به یک معنا مباحث آن آشنا و حتی گاه تکراری است. امّا علی‌القاعده استاد مطهری با توجه به ظرفیت‌های فکری قابل توجه، باید در این میدان نیز حرف‌های قابل توجه و شنیدنی داشته باشد. خصوصاً اینکه او دغدغه مقتضیات عصر را داشته و به تعبیر خودش در مقدمه کتاب «عدل الهی» در طول 20 سال که قلم می‌زند، در همه‌ی نوشته‌ها، حل مشکلات و پاسخگویی به سوالاتی که در زمینه‌ی مسائل اسلام در عصر ما مطرح اند را هدف قرار داده است.

نکته‌ی مهمی که جا دارد در حد یک مکتوب مستقل بدان پرداخته شود، آن است که نگاه استاد در موارد عدیده‌ای به مربیان و یا متربیان و ... «آسیب شناسانه» بود. بدین معنا که صرفاً به طرح و بسط مطالب موجود اکتفا نمی‌نمودند، بلکه به مشکلات، خطرات احتمالی و نقایص شیوه‌های موجود تربیتی، یک نگاه تاریخی، جامعه شناسانه زنده و فعال داشتند.(فصلنامه علمی –آموزشی فرهنگیان بسیجی س 4 ش 10 زمستان 85)

کلید واژه‌ها:

تربیت: پرورش و ساختن

تعلیم: آموزش دادن و آگاهی دادن

شخصیت وبعد معلمی استاد مطهری

اگر در یک تعبیر بتوان شخصیت استاد مطهری را به عنوان «معلّمی توانا و مربی مهذب» معرفی نمود، از این نگاه سایر آثار زبانی و قلمی استاد نیز در اصل آینه تمام نمای معلّمی استاد و مظاهر آمادگی‌های باطنی این مربی خود ساخته‌اند. در بعد معلّمی استاد، آموزش دهنده و تعلیم گری توانا بود و در بعد تربیتی نیز نه تنها عالم، بلکه عامل و مهذب بودند. در این میدان کلمات حضرت امام خمینی (ره) در شهادت استاد مطهری به خوبی روشنگر است که فرمودند:

«مطهری که در طهارت روح و قوت ایمان و قدرت بیان کم نظیر بود، رفت و به ملا اعلی پیوست» و داوری‌شان این بود که آثار قلم و زبانی او بی استثناء آموزنده و روان بخش است و مواعظ و نصایح او که از قبلی سرشار از ایمان و عقاید نشأت می‌گرفت، برای عارف دعامی‌ سودمند و فرح‌زاست.

در بعد آموزش و تعلیمی استاد در بین نخبگان حوزوی در میادین مختلفی در ایران صاحب سبکند. به عنوان مثال: ایشان به جای بحث از اصول دین و عقاید، که پیشینه‌ای طولانی در جهان اسلام و ایران دارد، او مباحث اعتقادی را تحت عناوین سلسله مباحث مطالب «جهان‌بینی» عرضه نمود که هم متناسب با قالب‌های موضوعات عصر و مفاهیم روز بود و هم گاه حالت مقایسه‌ای با مکاتب عصر ( و خصوصاً مارکسیسم که در آن عصر جذابیت‌های خاص داشت) را گرفته و امتیازات نگاه اسلامی بر شمرده می‌شوند.

این سبک گرچه متأسفانه چندان از سوی معلّمان دیگر دینی استقبال نشد، ولی قالب بسیار مناسبی برای عرضه مباحث اعتقادی است.و یا از نوآوریهای مطهری در ابعاد معلّمی و آموزشی‌اش ارایه مباحث آشنایی با علوم اسلامی است که علم منطق، فلسفه، کلام، عرفان و فقه و اصول فقه را به صورت موجز برای دیگران بیان کرده‌اند و مطالعه این آثار برای هر فرد علاقه‌مند به موضوعات حوزوی و اسلامی بسیار جذاب و مختصر و مفیدند.

اما چنانچه اشاره شده استاد فقط اهل بیان و علم نبود، و گرچه در حیطه قلم و گفتار کم نظیر بود، امّا نکته قابل توجه‌تری برای معلمان و مربیان آن است که مطهری خودش تربیت شده و شخصیتی مهذّب بود او اگر در کتاب گفتار‌های معنوی «عبادت» را عامل تربیت می‌شمرد، عملاً نیز بدین سخن وفادار بود.

از این رو از نزدیکان و آشنایان ایشان نقل شد که بعد از سن تکلیف هیچگاه نماز شب ایشان ترک نشده بود، و همچنین بیان داشتند که ایشان قبل از خواب مقید بودند که مقداری از آیات را با دقّت و تدبر بخوانند. حالت خاص ایشان هنگام نیایش شبانه با خدا توصیف ناپذیر است.

استاد مطهری این پیام را برای همه معلّمان، مربیان داشتند که اگر قرار است مباحث نظری و آموزشی ماندگار و مؤثر باشند، باید عمیق، نافذ، مستدل و متناسب با پرسشهای عصر و پاسخگوی مخاطبان فکور باشد و اگر مایل‌اند به عنوان مربی سخنان آنها بر جان دیگران مؤثر افتد، لازم است گویند خود عامل و مهذّب و خود ساخته باشد تا کلام از جان برآمده‌اش بر جان نشیند، پس قریب به سه دهه سکوت ظاهری، این است رازورمز نفوذ کلام، بیان و قلم استاد مطهری که همچنان جانها را در می‌نوردد و عقول را سیراب می‌نماید. .(فصلنامه علمی –آموزشی فرهنگیان بسیجی س 4 ش 11 بهار86)

 اهمیت تحصیل علم و کسب معرفت:

اصولاً استاد دریافت علم و کسب دانش را واجب می‌داند در این باره به فرمایشات پیامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) استناد می‌کند.

ایشان اعتقاد دارد که اسلام در محیط علم بهتر از محیط جهل رشد می‌کند و از اسلام فقط با یک نیرو می‌شود پاسداری کرد و آن علم است. (رودگر ص22)

او می‌گوید: قرآن رسماً بنی آدم را دعوت به شناخت می‌کند و این همه در قرآن امر به نظر هست، امر به تفکر هم هست.

برای مثال: قل انظر و اماذا فی‌السموات والارض (سوره یونس، آیه 10)

«به این مردم بگو نظر کنید (فکر کنید) در این آسمان‌ها و زمین چه چیزهائی هست، بشناسید». ای انسان خودت را بشناس، جهانت را بشناس، خدایت را بشناس، زمانت را بشناس، جامعه و تاریخ خودت را بشناس. (مطهری، مسأله شناخت، ص32).

هدف تعلیم و تربیت

به گفته استاد، گرچه در اسلام انسان‌ها هم به علم و هم به عقل دعوت شده‌اند، ولی تنها فراگیری و آموزش دادن کافی نیست، آنچه در این زمینه ضرورت دارد، تفکر و تعقل است که از صفات بارز عقل تغییر دادن و آینده را به حساب آوردن و نتیجه نهایی را در نظر داشتن است.

از نظر تعلیم، مغز متعلم به منزله انباری است که معلومات و فرمول‌ها توسط آموزگار در آن ریخته می‌شود تا در وقت مناسب دانش‌آموز آموخته‌های پیشین را بازگو نماید.

هدف تعلیم باید بالاتر و برتر از این باشد. معلم بایستی نیروی فکری متعلم را پرورش دهد، باید قوه استنباط، تجزیه و تحلیل و ابتکار او را به سوی رشد و استقلال فکری رهنمون سازد که همان اجتهاد و اظهار نظر درباره مسائل و ارائه راه حل‌هایی جدید است.

به نظر وی عقل و علم باید با یکدیگر توأم باشند. علم به معنای تحصیل مراد خام برای فکر است. انسان متفکر، اگر اطلاعاتش ضعیف باشد، مانند کارخانه‌ای است که مواد خام ندارد. (ماهنامه تربیت س 22 ش 9 ،3/86 )

 انواع علم:

علم همان آموزش دادن است و تعلیم، عبارت است از یاد دادن(ماهنامه تربیت س22 ش 2، 8/85

استاد مطهری به فرمایش حضرت علی (ع) اشاره می‌کند که فرمودند:

علم دو نوع است: 1- علم مطبوع یا فطری     2- علم مسموع یا اکتسابی

علم مطبوع دانشی است که از طبیعت یا خود انسان سرچشمه می‌گیرد و جنبه خود جُوش دارد. معرفتی است که از دیگری فرا گرفته نمی‌شود و منظور همان قوه ابتکاری خود شخص است و علم مسموع تابع قوانین یادگیری است.

اگر علم مطبوع نباشد، علم مسموع فایده‌ای ندارد. ایشان معتقد است در صورتی که در بعضی از افراد علم مطبوع مشاهده نشود، این بی‌خبری و جهل اغلب نتیجه سوء تعلیم و تربیت است، نه این که استعدادش را نداشته‌اند، بلکه تعلیم و تربیت آنان به نحوی بوده که نتوانسته آن نیروی مطبوع را به حرکت درآورد و پرورش دهد و این افراد به آموخته‌های خود حکم ضبط را پیدا کرده‌اند. (استاد مطهری، تعلیم و تربیت دراسلام، ص 4-3 ) .

تعلیم

استاد مطهری به صورت مستقیم در موضوع به صورت گفتاری وارد بحث شده که در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام در اختیار علاقمندان می‌باشد. رویکرد عقلانی در کنار نقل، که جزیی از سیره نظری استاد مطهری در پژوهش‌هاست، در این اثر نیز به خوبی خود را نشان می‌دهد.

 از اینرو ایشان در اولین بحث بدین موضوع عمده می‌پردازد که آیا اسلام برای مسأله تعلیم، یعنی آموزش دادن و آگاهی دادن اهمیت قائل است و به عبارت دیگر آیا اسلام عنایتی به پرورش عقل و فکر انسان دارد یا چنین عنایتی ندارد؟ متعاقباً چنین رویکردی است که استاد در اولین سخنرانی همین اثر می‌گوید:

«در بین علما اصلاً من کسانی که خیلی معلّم دیده‌اند، خیلی استاد دیده‌اند و این را مایه افتخار خویش می‌شمردند، اعتقادی ندارم... کسی 50 سال را یکسره صرف آموختن و تحصیل می‌نمایند، دیگر مجال فکر کردن ندارد تا خود به مطلبی برسد.» .(فصلنامه علمی –آموزشی فرهنگیان بسیجی س 4 ش 11 بهار86)

تربیت

انسان نیازمند تربیت است. البته بعضی گمان می‌کنند که انسان مانند گیاه و حیوان تنها به دست دیگری باید تربیت شود، باید شخصی دیگر باغبان و مربی و سازنده وجود او باشد. شک نیست که انسان احتیاج دارد به معلمان و مربیانی که آنها و راهنما و سازنده وجود او بوده باشند؛ ولی انسان یک فلز یا یک سنگ گران قیمت نیست که او را به دست یک صنعتگر ماهر بدهیم و همه آرایش و پیرایش او را از آن صنعتگر بخواهیم؛ انسان از آن جهت که انسان است علاوه به قوای نباتی و احساسات حیوانی دارای قوه‌ی عقل و اراده است؛ عقل و اراده نمی‌گذارد که صد در صد تابع عوامل خارجی باشد، مانند یک فلز و یک سنگ تابع حرکات دست یک صنعتگر باشد بلکه یک نوع استقلال و حریت اراده‌ای دارد که ممکن است با وجود همه‌ی عوامل خارجی کاملاً تحت تأثیر قرار نگیرند؛ یعنی صد در صد مجبور و تحت تأثیر عوامل بیرون از وجود خود نیست، در نهایت کار، خودش باید دوباره‌ی خودش بیندیشد و خودش درباره خودش تصمیم بگیرد، و مادامی که خودش درباره‌ی خودش نیندیشد اندیشه دیگران درباره او کافی نیست، مادامی که خودش درباره خودش تصمیم نگیرد اراده و تصمیم دیگران درباره او کافی نیست. این است که بزرگان این گفته‌اند:

«آن کس که در قلب خود واعظی برای خود ندارد موعطه‌ی موعظه کنندگان فایده‌ای به حالش نمی‌بخشد»

و یا اینکه گفته‌اند:

«خودتان از خودتان حساب بکشید پیش از آنکه از شما حساب کشیده شود؛ خودتان خودتان را وزن کنید و بسنجید و به سود و زیان خود برسید قبل از آنکه شما را وزن کنند و بسنجند».(امام علی(ع) نهج البلاغه) 

انسان این فرق را با سایر امور تربیت پذیر دارد که مربیان خارجی برای تربیت وی کافی نیستند، هرکسی باید در خودش حالت «مربی‌گیری» نسبت به خودش پیدا شود، دو شخصیت پیدا کند: از یک نظر فرمانده باشد و یک نظر فرمان‌پذیر، از یک نظر پند ده باشد و از یک نظر پندپذیر، از یک نظر ملامت کن باشد و از یک نظر ملامت پذیر، از یک نظر حساب کش باشد و از نظر دیگر حساب ده.

در قرآن کریم از نفس لوامه نام برده شده نفس لوامه: یعنی نفس ملامت کن که در موقعی که از انسان خطایی سر می‌زند آدمی را تحت شکنجه و عذاب و ملامت و سرزنش قرار می‌دهند.

وجود مربیان خارجی لازم است ولی کافی نیست، هرکسی باید خودش سمت مربی‌گری خود را داشته باشد. (حکمت‌ها و حکایت‌ها شهید آیت‌الله مرتضی مطهری (ره) انتشارات صدرا)

.(فصلنامه علمی –آموزشی فرهنگیان بسیجی س 5 ش 14، 9/86)

در بعد تربیتی نیز شاید در ایران این مطهری بود که اول بار سخن از «فلسفه اخلاق» به میان آورد و مباحث بسیار ارزشمندی را در تبیین مبادی و مبانی تربیتی از نگاه اسلامی در مقایسه با بسیاری از مکاتب عصر به صورت تطبیقی بر شمردند. گرچه در ایران بعد از انقلاب پژوهشگران دیگری نیز موضوع فلسفه اخلاق را از جهت قلمی و زبانی پرداخته‌اند، اما ابعاد معنوی، تربیتی و فرهنگی عمیق مباحث استاد مطهری به آن اثر ملاوت خاص بخشیده است. از خواندنی‌ترین مباحث کتاب فلسفه اخلاق از بعد تربیتی آنجاست که استاد مطهری وارد مباحث مربوط به «نفس» از دیدگاه قرآنی شده و بر روی عزّت نفس متمرکز گردیده و این مدعا را برای آزمون مطرح می‌کنند که در اخلاق اسلامی محور و آن نقطه‌ای که اسلام روی آن نقطه وجود انسان دست گذاشته، همان کرامت و عزت نفس است.  .(فصلنامه علمی –آموزشی فرهنگیان بسیجی س 4 ش 11 بهار86)

 ابعاد تربیت اسلامی از نظر استاد شهید مطهری

از دیدگاه ایشان تربیت عبارتست از پرورش دادن یعنی به فعلیت درآوردن استعدادها و نیروهای بالقوه درونی انسان. (ماهنامه تربیت س 22 ش 9 ،3/86 )

1- تربیت و پرورش عقل

 از نظر استاد مطهری مفهوم عقل و عاقل، اینست که عقل تفکر و استنتاج و تجزیه و تحلیل است. بر خلاف علم، که فراگیری و تحصیل مواد خام است و عاقل کسی است که از خود فهم دارد و قدرت تجزیه و تحلیل دارد.

استاد مطهری افراد اجتماع را ملزم به آموزش و پرورش جهت پیاده نمودن طرح‌های اسلامی می‌داند. فردی که می‌خواهد در جامعه نقش داشته باشد و تأثیرات چشم‌گیری در اجتماع بگذارد، باید تحت آموزش قرار گیرد تا شناخته شود و برای ارائه‌ی خدمات ارزنده آماده گردد. انسانی که از نظر اسلام مطرح است، باید مقررات اخلاقی اسلام، مقررات پرورشی در وجودش نهادینه شود.

استاد شهید مطهری می‌نویسد: از آیه‌ی سوره‌ی زمر، کاملاً پیداست که یکی از بارزترین صفات عقل انسان، تمیز و جدا کردن است، جدا کردن سخن درست از سخن دروغ، سخن ضعیف از سخن قوی، سخن منطقی از سخن غیر منطقی و خلاصه غربال کردن، عقل آنوقت برای انسان عقل است که به شکل غربال در بیاید، یعنی هرچه را که وارد می‌شود سبک سنگین کند، غربال کند. آنهایی را که به درد نمی‌خورد دور بریزد و به درد خورها را نگاه دارد. (ماهنامه تربیت س22 ش 2، 8/85 )

 - پرورش استعداد از نظر استاد مطهری

و همچنین می‌فرماید: استعدادهای درونی که بالقوه در یک شیء موجود است به فعلیت در آوردن و پروردن تربیت را مختص جاندارها که عبارت از گیاهان و حیوانات و انسان است، می‌داند بکار بردن کلمه تربیت برای غیر جاندارها به صورت مجازی است نه واقعی موجودات زنده اگر استعدادهای درونی آنها پرورش یابد و شکوفا شود تربیت شده‌اند.

تربیت تابع ذات و سرشت موجودات زنده است. استعدادی که در وجود هر موجودی نهفته است باید شکوفا شود و بروز و ظهور نماید.

استاد تحت تعلیم گرفتن جانوران و حیوانات و انتظارات فراگرفتن مطالبی مثل ریاضی را غیر ممکن می‌داند. چون استعداد فراگیری ریاضی در حیوانات نیست. استاد با اشاره به عواملی چون ترس و ارعاب و تهدید در تربیت انسان‌ها می‌گوید استعدادهای هیچ انسانی را از راه ترساندن، زدن، ارعاب و تهدید نمی‌شود پرورش داد. همانطوری که یک غنچه‌ی گل را نمی‌شود به زور به صورت گل درآورد. مثلاً غنچه بکشیم تا گل شود. یا نهالی را که در زمین کاشته‌ایم و می‌خواهد رشد بکند با دست مان بگیریم و زور بکشیم تا رشد بکند. رشد آن به کشیدن نیست. اعمال زور آن‌جا مفید نیست. (ماهنامه تربیت س22 ش 2، 8/85 )

 تربیت و پرورش جسم انسان

تربیت و پرورش جسم از نظر اسلام اگر به طور صحیح و در راستای مفهوم صحیح کلمه یعنی پرورش جسم و تقویت قوای جسم باشد نه تنها مذموم نیست بلکه ممدوح هم هست. استاد مطهری درباره‌ی تربیت و پرورش جسم چنین می‌نویسد: آیا از نظر اسلام خوب است انسان کاری کند که دید چشمش قوت پیدا کند یا خوب است کاری کند که ضعف پیدا کند و لذا در اخبار و احادیث زیاد داریم که مثلاً فلان کار نکنید. برای این که باصره را ضعیف می‌کند، فلان کار را بکنید برای اینکه باصره را قوی می‌کند.

آیا این تن پروری است نه، بلکه اگر انسان عملاً کاری کند که نور چشمش کم شود جرمی مرتکب شده است.

تقویت و تربیت جسم به معنی قوی نگه داشتن و سالم بودن بدن است که اسلام نسبت به سالم بودن بدن و پرهیز از پرخوری و کم‌خوری و دقت در سلامت جسم تأکیدات وافری دارد.

تربیت و پرورش جسم به معنی واقعی آن که تربیت و تقویت و سالم نگه داشتن و نیرومند کردن جسم است. بدون شک ممدوح است و ضروریات دین مبین اسلام است، تأکیدات اسلام مبنی بر رعایت نظافت، انجام غسل‌ها و نکات بهداشتی بیان‌گر اهمیت مراقبت از جسم و تن است(ماهنامه تربیت س22 ش 2، 8/85 ).

به طور کلی باید در پرورش انسان میان همه استعدادهای طبیعی وی تعادل و هماهنگی ایجاد کرد. آن‌طور نباشد که استعدادی پرورش یابد و استعداد دیگری به دست فراموشی سپرده شود. (ماهنامه تربیت س 22 ش 9 ،3/86 )

 استعدادهای روح انسان

استاد مطهری با بررسی نظریات دانشمندان و نظریه پردازان معاصر در خصوص روح بشر می‌نویسد: روح بشر دارای پنج بُعد یا استعداد می‌باشد که به شرح زیر است:

1-  استعداد عقلانی (علمی و حقیقت‌جویی): که همان قوه تفکر و تعقل است و اینکه باید از تعصب ورزی در کشف حقایق دوری کرد

2-  استعداد اخلاقی (وجدان اخلاقی): که جنبه سرشتی و فطری دارد. در این جا استاد از محبت عاقلانه و منطقی که مترادف با صلاح و مصلحت است صحبت می‌کند ،       

(ماهنامه تربیت س 22 ش 9 ،3/86 ) 

 وی استعداد اخلاقی را مراصیلی در انسان می‌دانند که انسان در عمق سرشت و فطرت خود، اخلاقی خلق شده، یعنی این‌طور خلق شده که دیگران را دوست بدارد و خدمت کند و احساس نماید و از این که کار بدی انجام دهد، مثلاً ظلمی به دیگران بکند رنج می‌برد. خلاصه وجدانی که انسان، دیگران را از خود و خود را از دیگران بداند در هر کسی وجود دارد.

(ماهنامه تربیت س22 ش 2، 8/85 ).

3-  استعداد دینی: که از آن به حس پرستش و تقدس تفسیر کرده‌اند. انسان می‌خواهد در مقابل خداوند خضوع و خشوع کند و با او مناجات نماید. عبادتها، تذکرها، دعاها، خلوت‌ها و استغفارها از آن جمله‌اند.

از دیدگاه استاد مطهری، پرورش دینی باید به نوعی به مراقبت و محاسبه و در نتیجه خود کنترلی بیانجامد. وی آموزش ارادات نسبت به اولیاء و امامان و تهیه الگوهای مناسب رفتاری، فکری و علمی و معاشرت با پاکان را به جهت نقش‌پذیری کودکان تذکر قرار داده است.

وی در همین رابطه اهمیت داشتن ایمان، تقوا و تزکیه نفس که موجب تقویت اراده، تسلط برخورد و آماده کردن انسان برای اقدام است را مورد تاکید قرار می‌دهد. او به ویژه از عامل عبادت نام می‌برد که در تقویت عشق و علاقه معنوی و ایجاد حرارت ایمانی در انسان نقش مهمی دارد و می‌گوید:در اسلام عبادت با زندگی توأم شده است، به گونه‌ای که هر عملی که فی حد نفسه برای رضای خدا باشد نوعی عبادت است. انجام یک نماز واقعاًدرست،اثراتی مثبت در زمینه وقت شناسی، مسالمت طلبی، خودسازی و بهبود وضع فرد دارد.

4-  استعداد هنری: ذوقی یا زیبائی که از آنجا ناشی می‌شود که خداوند زیباست و زیبائی را دوست دارد. انسان نیز زیبائی را از آن جهت که زیباست دوست دارد.

5-    استعداد خلاقیت: که سرچشمه تمامی ابداعات بشری است و هرکس از آن لذّت می‌برد. استاد می‌فرماید: انسان، آفریننده و مبتکر و مبدع آفریده شده و از جمله چیزهایی که هرکس داراست و از آن لذت می‌برد قدرت ابداع و ابتکار و نوآوری است. اسلام تأکید زیادی در خصوص پرورش و تربیت حقیقت‌جویی دارد.(ماهنامه تربیت س22 ش 2، 8/85 ).

تربیت و پرورش اخلاق اسلامی

تربیت و پرورش جسم به معنی واقعی آن، تربیت، تقویت، سالم نگه داشتن و نیرومند کردن جسم است.

اخلاق از نظر استاد مطهری نوعی تربیت است و به معنی کسب نوعی خلق، حالت و عادت می‌باشد، اما تربیت، مفهوم پرورش ساختن را می‌رساند و بس.

مفهوم تربیت با اخلاق تفاوت‌هایی دارد. اخلاق از نظر استاد مطهری نوعی تربیت است و به معنی کسب نوعی خلق و حالت و عادت می‌باشد.

تربیت، مفهوم پرورش و ساختنی را می‌رساند و بس. استاد می‌نویسد از نظر تربیت فرق نمی‌کند که تربیت چگونه و برای چه هدفی باشد. یعنی در مفهوم تربیت قداست نخوابیده که بگوییم تربیت یعنی کسی را آن طور پرورش بدهند که یک خصایص مافوق جوان پیدا کند. بلکه تربیت جانی هم تربیت است، و این کلمه در مورد حیوانات نیز اطلاق می‌شود.

در مورد اخلاق قداستی نهاده شده است و لهذا کلمه اخلاق را در مورد حیوان به کار نمی‌برند. استاد مطهری با بیان این که فن اخلاق و فن تربیت وقتی می‌شود که منظور مطلق پرورش باشد، به هر شکل این دیگر تابع غرض ماست که طرف را چگونه و برای چه هدفی پرورش دهیم. اما علم اخلاق یافتن اخلاق امری تابع غرض ما نیست که بگوییم اخلاق بالاخره اخلاق است. حال هر جور که ما بار بیاوریم، نه.

وی می‌فرماید: فعل اخلاقی در مقابل فعل طبیعی قرار می‌گیرد.

استاد مطهری در زمینه‌ی اخلاق اسلامی می‌فرماید:

صرف توصیه کردن به این که اخلاق خوب داشته باشید، معرف یک مکتب اخلاقی نمی‌تواند باشد... وقتی می‌گوییم: اصول و مبانی اخلاقی اسلامی، اسلامی معنایش این است که ببینیم چه چیزهایی را در اخلاق خوب می‌داند و چه چیزهایی را اخلاق بد... در این صورت می‌توانیم روش اخلاقی و تربیتی اسلام را بفهمیم.

استاد مطهری در زمینه‌ی امر به معروف و نهی‌از منکر در خصوص تربیت افراد می‌گوید: قرآن خطاب به مسلمانان می‌فرماید: باید در میان شما یک امت، یک جمعیت کارش امر به معروف و نهی از منکر باشد و سپس می‌فرماید:

تنها چنین امتی که در میان آنها دعوت به خیر، امربه معروف و نهی از منکر وجود دارد می‌تواند رستگار، سرفراز، سعادتمند و مستقل باشد، صلاح و رستگاری داشته باشد.

 (ماهنامه تربیت س22 ش 2، 8/85 ).

نقش عبادت در تربیت از نظر استاد مطهری

استاد مطهری (ره) در خصوص نقش و اهمیت عبادت و تأثیر آن در تربیت اسلامی خود و فرزندان چنین می‌نویسد: اگر انسان علاقه‌مند به تربیت خودش و فرزندانش به تربیت اسلامی هست و یا می‌خواهد افرادی را تربیت بکند، واقعاً باید به مسأله‌ی نیایش، دعا و عبادت اهمیت بدهد و اصلاً مسأله‌ی عبادت قطع نظر از اینکه پرورش یک حس اصیل است تأثیر زیادی در سایر نواحی انسان دارد. این است که بزرگان همیشه توصیه می‌کنند هر مقدار کار زیاد داری، در شبانه روز یک ساعت را برای خودت بگذار، ایشان با توجه به ضرورت وقت و اهمیت به خود می‌فرماید: ممکن است شما بگویید من هیچ ساعتم برای خودم نیست، تمام اوقاتم برای خدمت به مردم است نه، اگر تمام ساعات انسان هم وقف خدمت به خلق خدا باشد، در عین حال انسان بی‌نیاز از این که یک ساعت را برای خودش بگذارد، نیست.

این یک ساعت؛ با این که برای خود است، ضرورت دارد و لازم است و آن ساعت‌هایی که برای غیر خود است. با این که مفید و لازم است جای آن را پر نمی‌کند. یک ساعت یا بیش‌تر در شبانه روز را انسان واقعاً برای خودش بگذارد. یعنی در آن لحظات برگردد به خودش، خودش را هرچه هست از خارج ببرد به درون خودش و به خدای خودش بازگردد و در آن حال فقط و فقط او باشد و خدای خودش و راز و نیاز کردن و مناجات با خدای خودش و استغفار کردن، خود استغفار یعنی محاسبه‌ی نفس کردن، حساب کشیدن از خود. (ماهنامه تربیت س22 ش 2، 8/85 ).

تربیت کلید جهان نو

راسل در کتاب  تربیت، ص55 می‌گوید: تربیت کلید جهان نو است.

اولین بحث این است که هر فرد و هرجامعه برای کمال خود به دو چیز احتیاج دارد: آموزش و پرورش. آموزش شرط لازم پرورش است نه شرط کافی

تعلیم و آموزانیدن یکی از اهداف و انگیزه‌های بعث رسول اکرم است؛ او مبعوث شده است برای آموزش:

هُوالذی بعث فی‌الامین رسولاً مفهم یتلوا علیهم ءَالیته،

ویزکیهم و یعلمهم الکتب والحکمه ... (جمعه، آیه 2)

و یعلمکم مالم تکونوا تعلمون (بقره، آیه 151)

در حدیثی شهید درمنیه المرید نقل کرده است که رسول خدا وارد مسجد شد و دو حلقه جمعیت دید. یکی مشغول ذکر، دعا و عبادت و دیگری مشغول تعلیم و تعلّم، هر دو را از نظر گذرانید و فرمود: «کلاهما علی خیر». آنگاه فرمود: «ولکن بالتعلیم ارسلت» و خود در حلقة تعلیم و تعلم شرکت کرد.

قرآن کریم سخن خود را با قلم و کتابت و تعلیم و تعلم در اولین آیات نازله آغاز می‌کند اقرأ باسم ربک الذی خلق و...

پیامبری امی در میان مردمی امی مبعوث می‌شود و اولین سخنش این است که اقرأ یعنی (متنی را و کتابی را) بخوان، و آن‌گاه از اهمیت نعمت قلم و نوشتن که یگانه وسیلة ایجاد تمدن و بقای فرهنگ به وسیلة ثبت کردن و محفوظ نگه داشتن نتایج علم و فن نسل گذشته برای آینده است، سخن می‌گوید، این است که نویسندة «محمد پیغمبری که از نو باید شناخت» پس از اعجاب، به مسلمین می‌گوید: پیغمبر فرمود:

«طلب العلم فریضه علی کل سلم» و به این وسیله تبعیضی میان طبقه‌ای و طبقه دیگر به میان ارباب و نوکر، عالم زاده و امیرزاده و سایر طبقات قائل نشد، برای کفشگرزاده همان حق را قائل شد که برای امیر زاده و روحانی زاده و سپاهی زاده و شاهزاده، بله حتی جنسیت را نیز مایة اختلاف در این جهت قرار ندارد.

و هم فرمود: «اطلبوا العلم ولوبالصین» علیهذا تعلیم را محدود نکرد به محل و مکانی معین و آنچه در محیط سکونت وجود دارد، بلکه سفر برای علم و خوض لجج وبذل مهج را شایسته دانست. علم یگانه چیزی است که در هر جای دنیا هست باید آن را تحصیل کرد.

اطلبو العلم من المهد الی اللحد

از گهواره تا گور دانش

.(فصلنامه علمی –آموزشی فرهنگیان بسیجی س 4 ش 10 زمستان 85)

محور بودن متعلم در برنامه‌های آموزشی

استاد مطهری معتقد است که در تعلیم و تربیت باید به متعلم روح علمی و حقیقت جویی داد نه این که صرفاً به این توجه کرد که شاگرد دانا شود.

لذا باید او را از عواملی که از حقیقت جوئی‌ باز می‌دارد، مانند تعصب و جمود و غرور بازداشت.

ایشان دوره شش سالگی تا جوانی را دوره‌ای بسیار مناسب برای شکوفائی استعدادهای مختلف می‌داند و می‌گوید: روح متعلم در کودکی حالت قابل انعطافی دارد و هرچه بزرگتر می‌شود از انعطاف آن کمتر می‌شود. باید توجه داشت که دانشمندان امروزی هم به تربیت دوران کودکی اهمیت بیشتری می‌دهند.

در عین حال سفارش می‌کند هرکه در مسند تعلیم جای دارد باید بکوشد که رشد فکری یعنی قوه تجزیه و تحلیل به دانش‌آموز بدهد.

لذا خود معلم نیز نباید تعصب و غرور و جمود داشته باشد و تصور کند آنچه را او دارد تمام علم است. (وکیلیان، ص218) (ماهنامه تربیت س 22 ش 9 /3/86 ) 

روش‌های آموزشی

از دیدگاه شهید مطهری هیچ امر تحصیلی باعث یادگیری نمی‌شود بلکه بایستی رعایت حال دل و روح کودک را کرد و تدریس بایستی با نشاط و ذوق یادگیرنده همراه باشد وی معتقد است که در حین یادگیری کودکان باید شاد و خندان و خوشبخت باشند که این نکته نیز همسو با نقطه نظر علمای بزرگ تعلیم و تربیت می‌باشد.

ایشان معتقد اند که استفاده از عامل ترس و تهدید برای بازداشتن فرد از برخی طغیان‌های فردی و اجتماعی لازم باشد، ولی برای رشد دادن مناسب نیست. کودک بایستی از علت تشویق یا تنبیه و تهدید آگاه شود که اگر چنین شد مفیدتر و مؤثرتر است.

مضافاً این است که اساس باید بر شکوفا کردن روح باشد و از آن جا که دوره‌های عمر با همدیگر فرق دارد، لزوماً نحوه و روش شکوفا کردن روح فرد در سنین مختلف نیز باید متفاوت باشد.

(ضمیری ص247-246) (ماهنامه تربیت س 22 ش 9 /3/86 )

نتیجه گیری :

با توجه به مطالبی که بیان گردید، به این نتیجه می‌رسیم که افراد اجتماع باید انسان‌ها را مطابق استعدادها و علایق و طبق قوانین مسلم اسلامی  تعلیم و تربیت نمایند و راه اعتدال را پیش گیرند. جسم را آن طور که شایسته است برای ادامه‌ی زندگی تقویت نمود. روح را با اخلاق و تربیت اسلامی عجین نمود. در تربیت اسلامی از عبادت و دعاها کمک گرفت و در اصلاح تربیت خود از اصول مسلم اخلاق و تربیت اسلامی استفاده کرد، زندگی خود را با روش زندگی ساده ائمه اطهار (ع) مقایسه نمایند و همان گونه که قرآن کریم بیان نموده است زندگی کنیم. (ماهنامه تربیت س22 ش 2، 8/85 ).

پس به دلیل اینکه آموزش هدف بعثت است و به دلیل عظیم شمردن قرآن در اولین آیات وحی امر قرائت و کتابت و تعلیم و تعلم را ، و به دلیل تشویق فراوان رسول خدا مردم را به جستجو علم و نفی طبقاتی بودن یا محلی بودن یا دوره ای بودن یا از قوم خاص بودن ، و به دلیل نهضت علمی و قلمی که پیغمبر پایه گذارش بود ، آموزش در اسلام یک اصل اساسی ساختمان جامعه اسلامی است. .(فصلنامه علمی –آموزشی فرهنگیان بسیجی س 4 ش 10 زمستان 85) 

 

ماخذ و منابع

1- قرآن کریم

2-نهج البلاغه

3- مطهری،مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلامی،1380،چاپ37،انتشارات صدرا.

4- -فصلنامه علمی ،آموزشی فرهنگیان بسیجی، سال 4،  شماره 10، زمستان 85.

5- فصلنامه علمی، آموزشی فرهنگیان بسیجی ،سال 4، شماره ،11 بهار86.

6- فصلنامه علمی، آموزشی فرهنگیان بسیجی، سال ،5 شماره 14، 9/86.

7- ماهنامه   پرورشی وزارت آموزش و پرورش تربیت ،سال،22 شماره 2، 8/85 .

8- ماهنامه پرورشی وزارت آموزش و پرورش تربیت، سال ،22 شماره 5، /11/85  .

9- ماهنامه پرورشی وزارت آموزش و پرورش تربیت، سال ،22 شماره 9، /3/86  .

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی