ویژگیهای مکتب نئوکلاسیک:1.کارایی براساس کارایی اجتماعی وروانی افرادسنجیده می شود.
2.پاداش های مادی همیشه برطرف کننده نیازهای افرادنیست بلکه بایدبه انگیزه های درونی افرادنیزتوجه شود.
3.به وجودآمدن تخصص وتقسیم کارشیوه نهایی برای انجام کارنیست، بلکه بایدبه نوآوری وشیوه خلاقانه انسانهادرسازمان نیزتوجه شود.
4.انعکاس تجلیات روحی درافراددرمقابل مدیران صرفاً جنبه خصوصی یاانفرادی نداردبلکه جنبه گروهی دارد.
فرق عمده دومکتب کلاسیک(تیلوریسم)بامکتب نئوکلاسیک(روابط انسانی)
نهضت مدیریت کلاسیک اصولاً برتوجه به وظیفه وکاروبازده بالاتاکیدمی کنددرحالیکه نهضت روابط انسانی توجه به روابط انسانهارااهمیت می داد.
نتایج تحقیقات هاتورن:
1.مطالعه علمی تکامل انسانی وتاکیدبرفردواحساسات فردی دردنیای سازمان
2.پاداش معنوی بزرگترین انگیزه برای کار
3.نرم اجتماعی سطح محصول دریک واحدتولیدی
4.بوجودآمدن سازمانهای غیررسمی درون سازمانهای رسمی
5.رهبرغیررسمی ایفاکننده نقش اساسی درتعیین استانداردهاوتامین اهداف سازمان
6.تحت نفوذقرارگرفتن رفتارسازمانی توسط روابط غیررسمی
7.تاکیدبراهمیت ارتباط بین طبقات مختلف سازمان ومشورت دراخذتصمیم سازمانی
8.توجه برنقش مهم ارزشها وهنجارهای گروهی درشکل دادن به رفتارسازمانی
9.موردمداقه قرارگرفتن شیوه سرپرستی ومدیریت ونقش آن درتقویت روحیه کارکنان وافزایش بهره وری
10.انسان یک مخلوق اجتماعی
11.احساس تعلق
12.تمایل به کمک
13.قدرشناسی و قدردانی
14.احترام وعزت نفس
15.عامل روحیه
16.دروغ ونقش آن دررفتارفردی
17.موضوع انگیزش
18.اشتراک مساعی
19.رهبری وارتباط آن باموقعیت سازمانی
مطالعات هاتورن نشان دادمراودات کارکنان براساس خواسته های گروهی است وارزش وهنجارهای گروهی وجمعی درشکل دادن به رفتارکارکنان ازاهمیت بالای برخوارداراست.
این تحقیقات همچنین اهمیت توجه به احساسات وعواطف انسان رادرسازمان وموسسات وبه طورکلی درفعالیت های گروهی روشن می کند. علاوه برالتون مایوازاندیشمندان دیگری مانندجان دیویی،کورت لوین،مک گریگوروکریس آرگریس وزنیس لیکرت درتکامل این مکتب نقش بسزایی داشتند.
نقاط قوت مکتب روابط انسانی:
1.اثرمهم ومثبت نظریات طرفداران مکتب انسانی (نئوکلاسیک ها)توجه برنیازهای اجتماعی انسان بود.
2.آنان به پویایی گروهی که توسط کرت لوین تاکیدشدوبه نقش روابط غیررسمی درسازمان ومدیریت اشاره کردند.
نقاط ضعف:
1.ازمحدودیتهای نظریات مکتب روابط انسانی این بودکه بیش ازحدبه نقش عوامل انسانی دراداره سازمانهاتاکیدداشتند.
2.درطراحی تحلیل وتفسیرتحقیقاتشان ضعف وجودداشت.
ارتباط
ارتباط عبارت است ازفراگردانتقال اطلاعات،احساسات،نظرهاوفکرها در میان مردم
انواع ارتباط:
1.ارتباط باخدا 2.ارتباط باتاریخ 3.ارتباط باطبیعت 4.ارتباط باانسان 5.ارتباط باجامعه 6.ارتباط باخود
ارتباطات انسانی:
1.ارتباط انسان باماشین 2.ارتباط انسان باحیوان 3.ارتباط انسان باانسان (فردبافرد-گروهی-جمعی-درون فردی)
جهت ارتباط:
1.عمودی(روبه بالا-روبه پایین)
2.افقی
ضرورت واهمیت مدیریت آموزشی
اگرچه موضوع مدیریت همزادبازندگی انسان است وازاولین روزهای پیدایش بااو بوده است امایک قرن اخیربه علت پیدایش سازمانهای جدیدپیچیده ومتراکم ازتکنولوژی وبرخواردارازانسانهای پرنیازموردتوجه خاص قرارگرفته است.سرعت،قدرت عمل وانبوه فرآورده های انسانی وصنعتی نیاز به نیروی هماهنگ کننده متفکروفرزندانی بنام مدیرداردتابتواندبابرنامه ریزی درست بین همه اجزاء،امکانات ونیروهای سازمانی هماهنگی وهمسویی بوجودآورد.
مدیریت درشاخه های مختلف وجودداردوبااینکه هرکدام به نوبه ودرجای خودمهم وپرارزش می باشندهیچ یک به اندازه مدیریت آموزشی حائزاهمیت نیستندزیرایک مدیردریک اداره باتعدادمعدودی ازکارمندان یانیروهاکارمی کندکه دوران شکل گیری وتثبیت شخصیتی خودراگذرانده انددرصورتی که یک مدیردبستان درتربیت تعدادزیادی ازکودکان وشکل دادن شخصیت آنهادخالت ونفوذچشم گیرداردوهرگونه کوتاهی سهل انگاری واشتباه اووهمکارانش تاثیرات نامطلوب وزیانباری دررشدافرادوکل جامعه دارد.
پرمشغله بودن وپرحجم بودن کاردادگستری نتیجه بی توجهی مدیریت وبطورکلی سازمان مدرسه درتعلیم وتربیت درست افراداست.اگرمدرسه کودکان امروزوبزرگسالان فردای جامعه رابه رعایت حقوق خودودیگران وهمینطوراحترام به قانون علاقمندسازدمیزان مراجعات به دادگستری به میزان بسیاری کاهش می یافت.اگرمدیرآموزشی می توانست انگیزه هاوجذابیتهای لازم درمحیط کارآموزش بوجودآوردشایدبسیاری ازمعلمان بی رغبت وبی تفاوت،برسرشوق آمده وکارپرثمری راارائه می دادند.اگربراثررفتاروبرخوردنامناسب مدیریت شاگردنابهنجاری ازمدرسه واردجامعه گرددچهره جامعه دچارتغییرخواهدشد.ترقی جامعه درگرو نوع وچگونگی فعالیتی است که درمدارس انجام می گیرد.
تعریف مدیریت
برای مدیریت تعاریف متعددی ذکرشده است ولی ازآنجاکه مدرسه یک نظام صددرصدانسانی است که عامل انسانی هیچ سازمانی مثل یک کارخانه یابیمارستان به اندازه مدرسه قوی نمی باشدمدیریت راباتکیه بربعدانسانی آن ازیک سووباتوجه به هدف الهی آن ازسوی دیگرچنین تعریف می کنیم:مدیریت یعنی کارکردن بامردم میان مردم وبه خاطرخدا.منظورازتعریف فوق اینست که هیچ نهاداجتماعی بدون درنظرگرفتن مردم یاانسانها ونیازهای آن وبدون آن که نظام متعلق به آنهاباشدتاسیس نمی شود.پس سیستم ونهادی که برای خدمت به انسانهانباشدوجودش موردسوال خواهدبود.لذامدیربایدباافرادی که درداخل یاخارج مدرسه هستندهمراه وهمگام باشد.مدیرمدرسه نمی تواندونبایدباانسانهای داخل سازمان ومردمی که درخارج ازسازمان هستندواصولاً مدرسه برای آنهاتاسیس شده است ناهماهنگ باشد.انسانها مهمترین عامل هرسازمان هستنداگرقرارباشدمدیری موفق شود،موفقیتش ازطریق انسانها تعیین می گردد.این سخن بدان معنی است که انسانها می توانندسبب کسب موفقیت ویاشکست مدیریت شوند.مشکل اساسی مدیریت رفتاروبرقراری رابطه بانسانهاست.انسانهایی که مخلوق خدایندونیازهایی دارندوبرای خدمت وکارموثردریک جاجمع شده اند.این مدیریت است که بایدازنیروهای انسانی خودبطورمشروع ومناسب استفاده کرده ودرعین حال به نیازهای آنهاتوجه داشته باشد.
تعریف مدیریت آموزشی:
مدیریت آموزشی فرایندی است اجتماعی که بابکارگیری مهارتهای علمی،فنی وهنری کلیه نیروهای انسانی ومادی راسازماندهی وهماهنگ نموده وبافراهم آوردن زمینه های انگیزش ورشدباتامین نیازهای منطقی فردی وگروهی معلمان،دانش آموزان وکارکنان بطورصرفه جویانه به هدفهای تعلیم وتربیت برسد.
درتعریف فوق فراینددارای 4 ویژگی است:
1.هدفمندی:یعنی هیچ علمی درمدیریت بدون داشتن هدف انجام نمی گیردهررفتاری درمدیریت آموزشی مبتنی بریک هدف آموزشی یاتربیتی است که می خواهدرفتاردانش آموزان رابه شکل مطلوب تغییردهد.
2.حالت کلی وتمامیت:مدیریت ازبرنامه ریزی- سازماندهی،هماهنگی،کنترل،روابط انسانی،ایجادروحیه وکارهای زیاددیگری بوجودمی آید.کسی نمی تواندیکی ویاتعدادی ازوظایف رابطورجداگانه ودرحالت انتزاعی مدیریت بداند.
3.مستمرومداوم است:تازمانی که نظام تعلیم وتربیت وسیستم آموزشی وجودداردوظایف مدیرنیزادامه دارد.کارمدیریکباربرای همیشه نیست مدیرهمیشه درحال برنامه ریزی،تصمیم گیری،کنترل وانجام وظایف دیگراست اوبدون تردیدچه ازنظرتکرارکارهای گذشته وچه ازنظرنیازهاوموقعیتهای جدید بایدبازهم برنامه ریزی کند.
4.پویاست:مدیریت امری است پویاوزنده ونسبت به زمان ومکان حالت یکسان وثابتی ندارد.مانمی توانیم برای همه دانش آموزان درهمه زمانهاومکانهاازیک نوع تشویق وتنبیه استفاده کنیم.سازمان،افرادودرنتیجه مسائل سازمان درحال تغییرازوضعیتی به وضعیت دیگراست وتصمیم درباره آنهانیزشکل دیگری بخودمی گیرد.
تعریف مدیریت آموزشی عبارت ازفرایندی است اجتماعی،یعنی مدیریت جریانی مربوط به انسانهاست ومخصوص اجتماع انسانی است وبدون انسانهامدیریت وجودندارد.
لفظ بکارگیری مهارتهانشان دهنده این امراست که مدیر بایدفردی ماهروپخته باشدوپختگی لازم دربکارگیری علم وهنروفن راکه براثرتکراروتمرین حاصل می شودداشته باشد.زیرا مدیریت آموزشی جزو مشاغلی است که ازحساسیت خاصی برخوارداربوده وقصوروکوتاهی درآن می تواندخسارات غیرقابل جبرانی به افرادوجامعه واردسازد.
مفاهیم علمی،فنی وهنری گویای پیچیدگی ودربرگیرندگی مدیریت آموزشی است.مدیریت علم است یعنی ازنظریه ها، دانش واصول علمی بهره می گیرد.درمدیریت آموزشی ازعلوم مختلفی مثل روانشناسی،جامعه شناسی،فلسفه وغیره استفاده می شود.منظورازفن،تواناییهای کاربردی است.مدیرهرمدرسه علاوه برآن که علم مدیریت آموزشی رامی آموزدبایدبتواند ابزاروامکانات وتکنولوژی خاص آموزشی که درمحیط آموزشی موردبهره برداری قرارمی گیردرابشناسدوبکارگیرد.هدف ازمهارتهای هنری درمدیریت رعایت ظرافتهاونکات حساسی است که مدیربایدآنها درعمل بکارگیرد.هنرمدیریت جنبه زنده وپویای مدیریت آموزشی است که خلاقیتها،نوآوری هاوبکارگیری ظریف اصول وفنون رامطرح می سازد.
وظایف مدیریت آموزشی:
مدیریت آموزشی یعنی مهارت در رهبری:
مدیرآموزشی موظف است موجبات تشویق دیگران وبروز استعدادرهبری رادرآنان فراهم سازد.ایجادمحیطی که درآن کارکنان تمام کوشش خودراوقف آموزش وپرورش نمایندبایدیکی ازاساسی ترین وظیفه های مدیرآموزشی باشد.یکی ازدلایلی که رهبری آموزشی راتوجیه می کندجلب موافقت معلمان درکوشش برای مقاصدمعین وروشهای اجرایی خاص است.ایجادمقاصدمشترک وفراهم نمودن فرصت جهت مشاوره وهمکاری کارکنان آموزشگاه برای بهبودبرنامه هاازوظایف مدیریت آموزشی می باشد.
مدیریت آموزشی یعنی مهارت دراستفاده ازروابط انسانی:
یکی ازوظایف مدیریت آموزشی به وجودآوردن محیطی سالم ومطلوب درآموزشگاه است.اساسی ترین راه برای ایجاد محیط مناسب ومطلوب درآموزشگاه این است که مدیرآموزشی نسبت به افرادی که بااودرتماس هستنداحترام لازم رابه عمل آورد.محترم شمردن شخصیت معلمان توسط مدیرنشان دهنده علاقه مدیربه معلمان ودلسوزی جهت حل مشکلات آنهامی باشد.مدیرآموزشی بایدعلاوه برمحترم شمردن معلمان به شخصیت دانش آموزان نیزاحترام گذارد.تابرای یکایک دانش آموزان این احساس حاصل شودکه وجوداودرآموزشگاه عزیزاست واوجزئی ازسازمان آموزشگاه می باشد.همچنین مدیرآموزشی بایدبه مشکلات عاطفی کارکنان که درزندگی خصوصی شان ایجادشده است توجه کند.
مدیریت آموزشی یعنی مهارت دربرقراری روابط گروهی:
مدیرآموزشی بایدقادربه ایجاداوضاعی باشدکه درآن افرادباهمکاری یکدیگرامورمحوله راانجام دهند،مسلم اینست که شرکت درحاصل تجربه دیگران سبب رشدونمو فردی خواهدشدوازراه تجدیدتجربه هاعمل یادگیری صورت می گیردوتجربه هاموقعی تجدیدواحیاء خواهندشدکه افرادباعقایدوآراءوتجربه هاواندخته های ذهنی دیگران تماس ومجاورت داشته باشند.
مدیریت آموزشی یعنی مهارت دراموراستخدامی:
اجرای صحیح این نقش مستلزم اینست که مدیرآموزشگاه به تجزیه وتحلیل وتعیین وتشخیص خصوصیات مشاغل قادرباشد.اوبایدفرصت هایی رادرجهت مشاهده نمونه هایی ازرفتارداوطلبان بوجودآوردواین نمونه هارادرقالب احتیاجات شغلی موردنظرتعبیروتفسیرنماید.
مدیرآموزشی یعنی مهارت درارزشیابی:
مهارت دراستفاده ازروشهای ارزشیابی،مدیرآموزشگاه راقادرخواهدساخت که معلمان رادرگرفتن تصمیمهای لازم یاری کند.مدیربایدمعلمان رادرارزشیابی ازکارجمعی ودراتخاذتصمیم های لازم برای بهبودروابط گروهی یاری نماید.روش هایی ازقبیل مشاهده وتوضیح جریان کارجمع وترسیم نمودارمذاکرات آنهامی تواندبرای بهبودشیوه کارکارکنان مورداستفاده قرارگیرد.
عوامل ایجادتحکیم روابط انسانی درمدرسه توسط مدیرآموزشی:1.جواعتمادواطمینان درمدرسه بوجودآورد.
2.دوست داشتن وارزش قائل شدن برای افراد
3.احساس آزادی وبیان نقطه نظرات وپیشنهادات
4.احساس همبستگی بین مدیران وطرف دیگرارتباط
5.مشورت واستفاده ازافراددرتصمیم گیریها
6.احساس تعلق به مدرسه توسط دبیران
7.رازداری مدیر
8.اغماض ازبعضی خطاها
9.رعایت عدالت دررفتار
10.خوب گوش دادن
11.رعایت ادب واحترام به افراد
12.دادن اطلاعات لازم درموردکارومسائل آن
13. بیان حدودانتظارات
جوانب مهم روابط انسانی درارتباط با وظایف مدیران آموزشی ومحتوای آن:
1.انگیزش که شامل عوامل روانشناختی،جامعه شناختی،فرهنگی واقتصادی موثردرشکل گیری رفتارفردی وگروهی درمحیط آموزشی می باشد.
2.ادراک که تلقی و برداشت معلم یامدیرازنقش خودیادیگران درروابط متقابل درمحیط کارومسائل ومشکلات ناشی ازتضاد میان ادراکات است.
3.ارتباط که درحقیقت کارآموزشی مستلزم برقراری ارتباط ومبادله معانی واطلاعات است وارتباط موثرمستلزم استفاده ازمهارتهای ارتباطی است.
4.ساختارقدرت که سازمانهای اجتماعی رانوعی قدرت یکپارچه وفعال نگه می دارد.
5.اختیارکه تجلی قانونی قدرت اختیاراست.
6.روحیه که معیارموفقیت مدیردرایجادروابط انسانی خوب درمحیط کاراست.
7.پویایی شناسی گروهی چراکه افرادبسیاری ازکارهارابصورت گروهی انجام می دهند.
8.تصمیم گیری چراکه تمام فعالیتها واقدامات مدیربستگی به تصمیم گیری معتبرودرست دارد.
9.رهبری که درواقع مدیرآموزشی نقش رهبری رابرعهده دارد.
یک رهبرآموزشی برای ایجادرضایت درافرادخودبایستی اقدامات زیرراانجام دهد:
1.ایجاداطمینان ورضایت درزندگی
2.شرایط مطلوب ومناسب کار
3.احساس علاقه ودلبستگی
4.رفتارازروی عدل وانصاف
5.احساس امیدوموفقیت درآموزش دهندگان
6.احساس اهمیت دروظایف محوله
7.شرکت آموزش دهندگان درتعیین خط مشی کار
8.احساس عزت نفس درمحیط آموزشی
دوعامل موثردرافزایش بازدهی کارکنان:
1.برقراری ارتباط صحیح باکارکنان
2.توجه به وضعیت روانی آنان ازطریق تقویت روحیه
منابع:
اصول مدیریت- علی رضائیان1370
سازمان مدیریت-رضانجف بیگی1386
مدیریت پایه های سازمان-ناصرفقهی فرهمند1382
اصول ومبانی مدیریت-عبداله جاسبی1379
سازمان ومدیریت ازتئوری تاعمل-مهدی ایرانژادپاریزی1370
مدیریت رفتارسازمانی-سیروس تدبیری وحسن گیوریان1384
روابط انسانی درآموزشگاه- سیدمحمدمیرکمالی1380
رهبری ومدیریت آموزشی-دکترسیدمحمدکمالی1381
مدیریت ورهبری آموزشی-کیمبل وایلز-ترجمه دکترمحمدعلی طوسی1382
گردآوری:محمدنباتی- رضاحاجی عبدالهی