پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

دانلود پایان نامه رشته علوم تربیتی

۶۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

سنجش تأثیر فرهنگ بر زوایای مختلف زندگی فردی و اجتماعی مشکل است. زیرا هنوز ما داده های کافی نداریم. اما بدون شک نفوذ عوامل فرهنگی بر رفتار انسان قطعی است. اولویتهای فرهنگی ضرورتا اگرچه به خودی خود تعیین کننده نیستند. اما یک مؤلفه از نظام پیچیده عوامل علی هستند که می تواند عامل برانگیزاننده ی مهمی در بلند مدت باشند. بدین معنا که ارزش های مادی یا ارزش های معنوی هر کدام تأثیر گذار بر شکل و محتوای جامعه خواهند بود. مثلا در جوامع پیشرفته در طول چند دهه ی گذشته در اثر نگرش قابل ملاحظه ای که نسبت به متغیرهای فرهنگی فرامادی شده است، شاهد خیزش از مادیگرایی به فرامادیگرایی هستیم. در این حالی بود که در فراگرد اولیه صنعتی شدن در غرب از نفوذ هنجارهای سنتی - مذهبی و قیود کاسته شد و عملا کارایی قیود فرهنگی ضعیف تر شده و کمتر از قبل قابل مشاهده بود. بنابراین جهان بینی متداول هر جامعه بازتاب تجربیات همان جامعه است. که ما آنها را در میان ارزش ها و نگرشها و عادات آن مردم می یابیم. بنابراین می توان گفت مشکلات جامعه ناشی از نقض الگوهای آنهاست که عوامل فرهنگی را یا نادیده گرفته اند یا کمتر دخیل کرده اند. مسائل روزمره ی مردم، انگیزه هایی که افراد را به کار وا می دارد، برخوردهای سیاسی درون اجتماع و اهمیت مسایل مذهبی و... همه اولا قابل تغییر و ثانیا برخاسته از نوع فرهنگ آن جامعه خواهد بود و در حقیقت بازتاب تجربه های سازنده ی نسلهای گذشته به نسلهای آینده است. بنابراین تصفیه ی فرهنگ یا القاء فرهنگهای سالم که در واقع رهیافت مردم در تطابق با محیط را بیان می کند امروزه جز اولویتهای جامعه داری است، که می بایست گسترش یابد. زیرا فرهنگ شکل دهنده به محیط و زمینه ساز تحولات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و حتی تکنولوژیکی است. به همان ترتیب که دگرگونیهای فرهنگی در اروپا انقلاب صنعتی را در غرب آسان نمود، و انقلاب صنعتی نیز تغییراتی با خود آورد. امروز این دگرگونیهای فرهنگی است که مسیر جوامع را هدایت می کنند. لذا انتقال فرهنگ گذشته به آیندگان و نیز نوآوری فرهنگی از مهم ترین اقداماتی است که می تواند از زوال یک جامعه جلوگیری نماید.
ادوارت هالت کار استاد دانشگاه کمبریج در اثر معتبر خود "تاریخ چیست" اظهار می دارد: «گذشته تنها در پرتو نور حال قابل تفهیم است. و زمان حال را فقط در پرتو نور گذشته می توان کاملا درک کرد. قادر ساختن بشر به درک جامعه گذشته و افزایش استیلای او بر جامعه کنونی، وظایف دو گانه تاریخ است.» (1) امه سزر متفکر انقلابی الجزایری نیز می گوید: «نزدیکترین راه به جهان آینده تعمق در گذشته است. (2) و احمد طالب ابراهیمی الجزایری نیز می گوید: «دانستن این که انسان به کدام سوی روان است همان قدر پر ارزش است که بدانیم از کدام سوی می آید و فرهنگ رابطه ای است که گذشته ها را به هم پیوند می دهد و جهش به سوی آینده را ممکن می سازد.» (3) این سخنان به نقش و اهمیت فرهنگ در پیوند گذشته به حال، فراهم ساختن موجبات صعود به کمال و آینده ای روشن اشاره دارند. چرا که فرهنگ به قول هرسکووتیس بنایی است که مبین تمامی باورها، رفتارها، دانش ها، ارزش ها و مقاصدیست که شیوه ی زندگی هر ملت را مشخص می کند. از طریق فرهنگ است که اعضای جامعه می آموزند که چگونه بیندیشند و چگونه عمل نمایند. پژوهشگران معتقدند که اعتلای هر جامعه به فرهنگ آن بستگی دارد، به طوری که حتی ما با یاری فرهنگ می توانیم مسیر حرکت حیات آن جامعه را بررسی و پیش بینی نمائیم. فرهنگ حاوی آفرینش ها، اندیشه ها و جهان بینی مردم یک سرزمین است. اجزائی که کنار هم محتوای درون و برون اعضاء را می سازد. شکل نهادها، سازمان ها و تشکیلات اجتماعی همه بازتاب فرهنگ ملی و سرزمینی هستند چرا که فرهنگ سرزمینی ملهم از ویژگی های جغرافیایی، دین، خواستها و آرزوها، احساسات و... مردم آن سرزمین است. لذا هر قدر ملتی از گذشته ی تاریخی و فرهنگی خویش آگاهی بیشتر و عمیق تری داشته باشند، بدون شک و با قاطعیت و ایمان راسخ برای حفظ موجودیت و هویت و اعتبار خود در برخورد با فرهنگهای ملل مختلف می کوشد، نارسایی ها و مشکلات کمتری دامن گیر آن جامعه می شود، زیرا هویت فرهنگی موجبات توانایی و زنده بودن ملت را فراهم می آورد و به قول ژرژ بالاندیه فرهنگ انگیزه و واسطه بقاست، رمز جان بدر بردن هر ملت از مهلکه هاست. (4)

عوامل فرهنگی مهم ترین عامل تحول جوامع (نظریات)

در تقسیم بندی عوامل دگرگون ساز جوامع عوامل محیطی، سیاسی و فرهنگی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. که پراثرترین آنها عوامل فرهنگی است.
این عوامل شامل مذهب، شیوه های تفکر و آگاهی های عمومی می باشد. وبر معتقد است که اعتقادات مذهبی بسیاری از اوقات در اعمال فشار برای ایجاد دگرگونی اجتماعی نقشی برانگیزنده ایفا می کنند. (5) نظام عقیدتی بیش از هر چیز از یکسو ضرورت پایبند بودن بر یک سری از ارزش ها و هنجارها و شعایر سنتی تأکید می کند و از سویی دیگر در صورت سستی و کاهش پایندی های افراد و نظام حاکم به ارزش های نظام عقیدتی به عنوان یک عامل تسریع کننده در دگرگون ساختن جامعه وارد عمل می شود. جهان بینی و نگرش مردمان که در برگیرنده ی گرایشات مذهبی، آرمان های زندگی، اندیشه و شیوه های زندگی و... است در صورت تغییر و تهدید به دگرگونیهای بنیادی ختم می گردد که در این بین پیشرفت علم و تغییرات تفکری و اندیشه ای، خصوصا در چند دهه ی اخیر به طور فزاینده بر گسترش دگرگونیهای اجتماعی، سیاسی و حتی انقلابات کمک کرده است. تحت تأثیر رشد آگاهیها، اندیشه ی برابری، آزادی و آرمان بهبود زندگی فردی و اجتماعی، مردم مختلف دنیا را به توسعه و دگرگونی جوامع خود سوق داده است.
در خصوص تبیین دگرگونیهای اجتماعی که غالبا به نوعی تطورگرایی یا پیشرفت و حرکت به سوی جلو مرتبط می شوند، نظریات مختلفی ارائه شده است. برداشتهایی که از جامعه مورد نظر و آرمانی و نیز شرایط نابسامان زندگی روزمره شده، اندیشمندان را به نظریاتی رهنمون ساخته که تقریبا از قرن 19 به این سو ما شاهد افزایش کمیت و کیفیت آنها هستیم. دارونیسم اجتماعی جزء اولین نظریه های تکاملی است که بر مبنای تکامل زیستنی با بیان اصل بقا و تنازع معتقد است که جوامع انسانی هم به عالی ترین مرحله پیشرفت اجتماعی خود دست یابند. اگرچه این نظریه خصوصا از اواخر دهه 1920 کاملا بی اعتبار گردیده است اما شروعی برای نظریات دیگر، و نیز اصلاح شیوه نگرشی اروپائیان شد.
پارسونز نیز یکی از پرنفوذترین نظریات تکاملی را مطرح نموده است که بر اساس آن ارتباط و نقش بشری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. پارسونز با تعبیر خاص خود بنام الگوهای عام تکاملی Evolutionary Universals مدعی است که تکامل اجتماعی می تواند به عنوان فرایند تمایز فزاینده نهادهای اجتماعی، بتدریج که جوامع از شکل های ساده به پیچیده تر حرکت می کنند، تحلیل شود. (6)
پارسونز با بیان سطوح مختلف جوامع اعم از جوامع ابتدایی، میانی و جوامع صنعتی، نظام های موجود آنها را از یکدیگر جدا و باز می شناسد. او معتقد است که جوامع ابتدایی اغلب درگیر اختلافات قومی و طبقه ای هستند و نظام تولیدی آنها مبتنی بر تولید کشاورزی یا شبانی است و جوامع میانی نیز که بیشتر نویسندگان آنها را دولت های سنتی Traditional States نام نهاده اند (مانند مصر باستان، رم و چین) با پیدایش خط و سواد و پیچیدگی ارتباطات نسبت به جوامع ابتدایی، روابط سیاسی، اقتصادی و خانوادگی دچار دگرگونی می گردند. رهبری سیاسی به شکل تقسیمات حکومت توسعه می یابد. (7) در این دوره سازمان دیوان سالارانه و مبادلات پولی و نظام قانونی دچار تحول و تکامل می یابد. اما جوامع صنعتی که در طرح پارسونز در بالاترین نقطه قرار می گیرد وی معتقد است که در چنین جوامعی نظام های اقتصادی و مذهبی کاملا از یکدیگر جدا شده و هر دو از نظام حقوقی و نظام سیاسی متمایز گردیده اند. این جوامع از طریق ارزش قائل شدن به نهادهای اجتماعی و گسترش صنعت بقای برتری خود را تضمین و تأمین کرده اند.
کارل مارکس نیز در تبیین نظریات خود از دگرگونیهای اجتماعی به یک نوع با نظریه های تکاملی اشتراک دارد. (8) زیرا هردوی آنها عمده ی دگرگونیهای اجتماعی را ناشی از کنش های متقابل با محیط مادی می دانند، مارکس معتقد است که جوامع بر مبنای یک زیرساخت اقتصادی استوار هستند که تغییر در آن منجر به تغییراتی در روساختها (نهادهای سیاسی، فرهنگی، حقوقی و...) می شود.
به عقیده ی او انسان ها به طور مستمر و فعال به جهان مادی در ارتباط هستند و تلاش برای تسلط بر طبیعت به شیوه های گوناگون سبب بوجود آمدن نظام های پیچیده تر تولیدی و گسترش نیروهای تولیدی می شود. به نظر مارکس دگرگونی اجتماعی فقط به عنوان یک جریان کند پیشرفت اتفاق نمی افتد، بلکه به شکل انقلاب رخ می دهد. تغییرات در نیروهای تولیدی در اثر این انقلابات دگرگون ساز، تنشهایی را در نهادهای دیگر روساختی پدید می آورد که اثر آن به عنوان منازعات میان طبقات اجتماعی به فروپاشی نهادهای موجود و یا گذار به نوع جدیدی از نظم و نظام اجتماعی جدید می انجامند. (9) تا در نهایت به نمونه عالی و تکاملی جامعه یعنی سوسیالیسم ختم می گردد.
دورکیم نیز تحت تأثیر اندیشه های اسپنسر و کنت، علاقه ی شدیدی به واقعیت های اجتماعی نشان می دهد اما درباره ی ساختارها، کارکردها و رابطه ی اجزای مختلف نظام اجتماعی و نیازهای جامعه نوعی نظریه ی کارکرد گرایی ساختاری را مطرح می سازد. و سعی می کند تا با جدا ساختن مفهوم علت اجتماعی و مفهوم کارکرد اجتماعی اولا اجزای اورگانیسم اجتماعی را شناسایی و آنها را به یکدیگر پیوند دهد. ثانیا بدین طریق هرگونه دگرگونی در اجتماع را که از دگرگونی یک جزء به دگرگونیهای دیگر اجزاء، توضیح دهد. در نظر این اندیشمند و سایر اندیشمندان کارکرد گرای ساختاری، نیاز جامعه و علت بوجود آمدن یک ساختار از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از نظر اینان اگر مشخص شود که یک ساختار چگونه بوجود آمده است و یا چرا چنین صورتی به خود گرفته است می تواند اجزاء نظام را در تداوم عملکرد کل نظام و نیز با سایر اجزای مختلف نظام نقش آنها را دید که از این بررسی یک حالت تعادل و توازن را می توان در نظر گرفت. بگونه ای که اگر این تعادل برقرار نشود سراسر نظام دگرگون می گردد.
در نظر این طیف از اندیشمندان کارکرد گرای ساختاری اگر جامعه به چهار پیش نیاز نظام اجتماعی دست یابد بقاء و دوام خود را تضمین نموده است.
تطبیق، دستیابی به هدف، یکپارچگی و نگه داشت الگو این پیش نیازها می باشند.
آبرل در تحلیلهای خود معتقد است که اگر این چهار شرط در جامعه بوجود نیاید جامعه ای باقی نخواهد ماند. نخستین عامل به ویژگی های جمعیتی مربوط می شود. اگر جامعه جمعیت خود را از دست بدهد به گونه ای که ساختارهای گوناگونش از عملکرد بیافتد این فروپاشی حتمی خواهد بود. وجود جمعیت بی تفاوت تهدیدی برای جامعه خواهد بود یا وجود جمعیتی مهاجم و تهدیدگر به گونه ای که حالت جنگ همه علیه همه در داخل جمعیت یک جامعه بوجود آید نیز تهدیدی برای ادامه حیات آن جامعه به شمار می آید. کشمکشهای داخلی و کاربرد زور، به قول آبرل نشان از تناقض ذاتی آن جامعه دارد. (10) بنابراین هر جامعه می بایست بتواند اولا با محیط خود از روشهای برخوردی مناسبی برخوردار باشد، ثانیا بتواند نیازهای اساسی برای بقایش را (خوراک، سوخت، مواد خام و...) را از محیط خود به دست آورد. که این رفع نیازها خود مستلزم وجود بازرگانی مناسب، تبادل فرهنگی، ارتباطات کافی و دفاع نظامی شایسته در برابر هجوم دشمنان است. اما مهم ترین نکته نظریات کارکرد گرایان ساختاری تأکید بر نظام فرهنگی مشترک جامعه است که می بایست در جامعه وجود داشته باشد. نظامی که برآیند نظام مشترک ارزشی افراد آن جامعه است. مردم یک جامعه می بایست به یک شیوه بنگرند تا با این وسیله به درجه ی بالایی از صحت نائل گردند و پیش بینی کنند که دیگران چگونه فکر و یا عمل خواهند کرد. به عبارت دیگر یک جامعه از این نقطه نظر تنها زمانی استوار است که کنش گران با جهت گیری های مشترک عمل کنند. زیرا یک چنین جهت گیری مشترک به انسان ها اجازه می دهد که با آن چیزهایی که نمی توانند نظارت یا پیش بینی کنند. (11) نیز به شیوه های همسان برخورد کنند. (وحدت رویه) زیرا این اشتراک به حضور و پایبندی آنها به ارزش ها در موقعیتهای اجتماعی مختلف منجر می گردد. این نظام فرهنگی مشترک هدف های مشترک را وضوح بیشتری می بخشد و از سویی دیگر روشهای آن جامعه را برای دستیابی و حتی نوع وسایل دستیابی به این اهداف مشترک را مشخص می سازد. و طبق آن نظام هنجاری متفق کارکرد دستیابی را به عهده می گیرد. بدون تنظیم این وسایل کسب اهداف و نظام هنجاربخش جامعه دچار هرج و مرج، بی هنجاری، تضاد و بی تفاوتی می شود.
بنابراین می توان چهار تکلیف اساسی هر نظام را چنین برشمرد که بقای هر جامعه در گرو آنها خواهد بود.

1. تطبیق:

هماهنگ ساختن خود با موقعیت و محیط و نیز هماهنگ ساختن محیط با نیازهای خود.

2. دستیابی به اهداف مورد نظر:

هر نظام به دنبال اهدافی است که کسب آنها سبب افزایش اعتماد مردم و تصویرگر آینده بهتر خواهد بود.

3. یکپارچه گی و وحدت:

هر نظام می بایست گونه ای عمل نماید که روابط متقابل افراد با یکدیگر و اجزای سازنده ی آن را تنظیم نماید.

4. نگهداشت الگو:

یعنی هر نظام می باید با ایجاد یک الگوی فرهنگی مشترک انگیزه ها، هنجارها و ارزش های افراد را جهت دهد و یا آفریننده و نگهدارنده ارزش های ایجاد شده و مقبول افراد باشد.

پی نوشت:

1. پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی، دکتر پرویز ورجاوند، شرکت سهامی انتشار ص 19
2. همان منبع، ص 19
3. همان منبع، صفحه 19
4. پیشرفت و توسعه بر بنیاد هویت فرهنگی، دکتر پرویز ورجاوند، شرکت سهامی انتشار ص 25
5. جامعه شناسی آنتونی گید نز، منوچهر صبوری، ص 696
6. جامعه شناسی آنتونی گید نز، منوچهر صبوری، ص 962
7. جامعه شناسی آنتونی گید نز، منوچهر صبوری، ص 962
8. جامعه شناسی آنتونی گید نز، منوچهر صبوری، ص 963
9. جامعه شناسی آنتونی گید نز، منوچهر صبوری، ص 964
10. نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر جرج ریترز ترجمه محسن ثلاثی، ص 128
11. همان منبع

  • ۰
  • ۰
     
تعداد صفحات : 35 صفحه

فهرست مطالب:

فصل اول

نظریه فردریک تیلور و مدیریت علمی

اصول مدیریتی فایول

نظریه ماکس وبر

فصل دوم

تعاریف و مفاهیم

اهداف

ارکان و تشکیلات

وظایف سازمان

شرایط و نحوه تاسیس

وظایف عملیاتی مدیران

تاثیر مهارتهای مدیریتی در عملکرد مدیران

موانع و مشکلات مدیریتی

چارت سازمانی

چارت سازمانی استان

شرح وظایف سایر کارکنان - ستاد فرماندهی و وظایف آن

نحوه اداره امور مالی و منابع مالی

نحوه ارزشیابی کارکنان

روابط و سلسله مراتب سازمانی (رسمی)

روابط غیر رسمی سازمان

آیین نامه انضباطی کارکنان

-منشور اخلاقی سازمان

ارتباط با سایر نهادها

امور خدماتی و بهداشتی

فضای فیزیکی

فصل سوم: نتیجه گیری

منابع

 
خرید و دانلود - 5000 تومان
 
  • ۰
  • ۰

دانش آموزان دیرآموز برخلاف دانش آموزان دارای ناتوانی یادگیری که از هوش عادی یا بالاتر از عادی برخوردارند دارای هوش متوسط پایین تا مرزی می باشند . بدین ترتیب نمره هوش دانش آموز دارای اختلال یادگیری 85 یا بالاتر از آن می باشد . در صورتی که نمره هوشی دانش آموز دیرآموز بین 70 تا 85 می باشد .. علاوه بر نمره هوشی دانش آموزان دیرآموز دارای کنش های شناختی پایین و ضعف در کلیه دروس نسبت به دانش آموزان هم سن و سال خود می باشد در حالی که دانش آموزان ناتوان در یادگیری دارای کنش های شناختی متوسط یا بالاتر بوده و معمولاً در یک یا دو درس دارای مشکل می باشند .

ویژگی های کودکان دیرآموز در مدارس:

1- این دانش آموزان در کلاس معمولاً در تمامی دروس نمرات ضعیفی کسب می کنند .

2- برخی از این دانش آموزان در یک یا چند پایه از تحصیلات مردود می شوند .

3- اغلب این دانش آموزان دارای توجه و تمرکز پایینی می باشند و خیلی زود دچار حواسپرتی می شوند . معمولاً مدت توجه این دانش آموزان به درس نیز کوتاه می باشد .

4- معمولاً این دسته از دانش آموزان در پاسخ دهی به سؤالات دارای تأخیر و کندی می باشند .

5- این دانش آموزان معمولاً گرایش به انجام فعالیت هایی دارند که عینی و ابتدایی هستند.

6- معمولاً این دسته از دانش آموزان بیش فعال و تکانشی هستند و در مقابل ناملایمات تحمل کمی دارند .

7- از دیگر ویژگی های این کودکان اعتماد به نفس پایین و ترس می باشد .

8- نوسانات خلقی نیز از دیگر ویژگی های این دانش آموزان است و معمولاً خلق غیر قابل پیش بینی دارند .

توصیه های آموزشی برای کودکان دیرآموز

لازم به یادآوری است که کودکان دیرآموز معمولاً در کنار دانش آموزان عادی و در مدارس عادی ادامه تحصیل می دهند . جهت بهبود وضعیت تحصیلی این دانش آموزان توصیه هایی شده است که به مهمترین آن ها اشاره می کنیم :

1- هیچ گاه نگذارید که کودک شکست بخورد .

2- با ارائه بازخورد مناسب او را از درستی پاسخ آگاه کنید .

3- پاسخ های صحیح را سریع تقویت کنید .

4- سطح مناسب کودک را بدست آورید .

5- از آموزش قدم به قدم (از ساده به مشکل ) بهره گیرید .

6- امکان تکرار و تمرین را برای تثبیت یادگیری فراهم آورید .

7- بین دفعات تکرار یک موضوع فاصله قرار دهید .

8- با ارائه محرک در ابتدای آموزش به یادگیری کمک کنید .

9- تجربیات موفقیت آمیز را فراهم آورید .

10- کودک را در فعالیت ها شرکت دهید .

11- به علایق کودک توجه کنید .

12- تفاوتهای فردی را مورد توجه قرار دهید .

13- از تشویق بیشتر استفاده کنید .

14- مدت زمان آموزش باید کوتاه و تعداد دفعات آن باید زیاد باشد .

15- وظایف یادگیری را با اشیاء و موقعیت های زندگی مرتبط کنید .

16- خانواده باید بطور مؤثر همکاری کند و معلم از این همکاری استقبال کند .

17- کلاس های این کودکان باید دارای دانش آموزان کمتری باشد .

18- به شخصیت کودک احترام بگذارید و از خشونت بپرهیزید .

19- به کودک اجازه دهید اشتباهات خود را اصلاح کند .

20- از اعمال و بازده کار ارزشیابی مستمر داشته باشید .

21- در آموزش به کودکان صبور باشید .

22- هرگز این کودکان را با دیگران مقایسه نکنید .

23- فعالیت های حرکتی (ورزش ) را مورد توجه قرار دهید .

  • ۰
  • ۰

برای مشاهده بیشتر مطالب به این لینک مراجعه کنید.

 

موضوعات زیر برای پایان نامه رشته علوم تربیتی مدیریت و برنامه ریزی آموزشی به دانشجویان این رشته پیشنهاد می شود:

ارزیابی و سنجش اثربخشی دوره های آموزش مجازی (موردی دانشگاه یا مرکز آموزش مجازی …)
شناسایی و رتبه بندی موانع بکارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات (IT) در ساختار آموزش و پرورش (با روش AHP)
بررسی تأثیر بازی رایانه‌ای بر نگرش و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان
بررسی تاثیر بازی های آموزشی کامپیوتری بر افزایش خلاقیت کودکان
ارزیابی و سنجش اثربخشی دوره های آموزش مجازی (موردی دانشگاه یا مرکز آموزش مجازی …)
کاربرد “نقشه های مفهومی” در راستای مشارکت و یادگیری همکارانه در آموزش الکترونیکی
ارزیابی کیفیت دوره های آموزش مجازی با استفاده از تئوری فازی
ارائه مدلی برای افزایش اثربخشی یادگیری در سیستمهای آموزش مجازی
امکانسنجی اجرای یادگیری سیار در دانشگاه ها
کاربرد فن اوری اطلاعات در آموزش زبان
عارضه یابی ارزشیابی در دوره های آموزش مجازی دانشگاه ها
بررسی رابطه باورهای فراشناختی با سلامت روانی دانش آموزان
بررسی رابطه باورهای فراشناختی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
نیازسنجی آموزشی کارکنان بخش آموزش دانشگاه …
بررسی سبک های مدیریت تعارض مدیران  ورابطه آن با فرهنگ سازمانی در اداره آموزش و پرورش
بررسی رابطه بین رضایت شغلی معلمان و موفقیت تحصیلی دانش آموزان
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و خلاقیت در اداره آموزش و پرورش …
بررسی سبک های مدیریت تعارض مدیران  و رابطه آن با اثربخشی سازمانی در اداره آموزش و پرورش
بررسی و تحلیل موانع کارآفرینی در نظام آموزش و پرورش
مدلسازی عوامل اجتماعی موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
مدلسازی عوامل فرهنگی موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
سنجش و ارزیابی میزان اثر بخشی سیستم آموزش بر سبک فکری
بررسی رابطه نگرش معلمان نسبت به کاربرد فناوری های آموزشی در فرآیند تدریس و انگیزه تحصیلی دانش آموزان
ارتباط هوش چندگانه با مهارت های مدیران در مدارس متوسطه شهر تهران
بررسی میزان آگاهی معلمان از نظریه های یادگیری (رفتارگرایی، شناخت گرایی، شناختی – اجتماعی) و استفاده از آن در فرایند تدریس (مورد مقطع دبیرستان …)
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر یادگیری غیر رسمی معلمان (مورد مقطع دبیرستان ….)
ارزشیابی کیفیت مراکز فنی حرفه ای پسرانه شهر تهران و ارایه راهکارهای بهبود آن
 بررسی عوامل انگیزشی و نگرشی موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیرستان
رابطه هوش هیجانی و شادکامی دانشجویان
بررسی میزان اثربخشی سبک های مختلف آموزشی و ارائه سبک بهینه
رابطه مهارت های معلمان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
ارزیابی کارایی و رتبه بندی دانشگاه های دولتی کشور با روش تحلیل پوششی داده ها (DEA)
بررسی رابطه عملکرد و رفتار معلمان با انگیزش درونی دانش آموزان
مدلسازی عوامل اقتصادی موثر بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی با روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)
شناسایی و رتبه بندی فاکتورهای موثر بر افزایش کیفیت خدمات آموزشی با منطق فازی
طراحی مدل سنجش کیفیت خدمات آموزشی در دانشگاه و ارائه راهکارهای افزایش آن
بررسی عوامل موثر بر افزایش کیفیت خدمات آموزشی در سیستم آموزش مجازی (E-Learning)
بررسی رابطه رواشناسی تربیتی با انگیزش تحصیلی و خودکارآمدی و مهارت جزیی معلمان
نقش فراگیری اصول روانشناسی تربیتی در رضایت شغلی و مهارت کلی تدریس معلمان
بررسی رابطه مدیریت مشارکتی و فرهنگ سازمانی در اداره آموزش و پرورش
بررسی رابطه مدیریت مشارکتی و کارایی در اداره آموزش و پرورش
شناسایی و اولویت بندی موانع توسعه آموزش الکترونیک در ایران با تاکید بر نظام آموزش عالی
بررسی و تحلیل یادگیری تطبیقی در آموزش الکترونیک
شناسایی عوامل کلیدی موفقیت و سنجش میزان اثربخشی آنها در یادگیری الکترونیکی در دانشگاه های کشور
ارائه مدلی جهت سنجش میزان آمادگی و بلوغ یادگیری الکترونیکی در مراکز
بررسی میزان اثربخشی عوامل کلیدی موفقیت در یادگیری الکترونیکی در دانشگاه های کشور
تحلیل هزینه-فایده و  ارزیابی اقتصادی بکارگیری یادگیری الکترونیکی در نهادها
امکان سنجی اجرای آموزش های الکترونیکی در دوره متوسطه از دیدگاه دبیران (متن کامل پایان نامه موجود است)
نیازسنجی آموزشی کارکنان
طراحی الگوئی جهت زمینه سازی خلاقیت در روند یادگیری در ساختار برنامه درسی آموزش متوسطه ایران
بررسی تاثیر متغیرهای اقتصادی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره متوسطه
بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و اثربخشی در دبیرستان ها
رابطه الگوهای فرزندپروری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
رابطه الگوهای فرزندپروری با خلاقیت دانش آموزان
پیش بینی وضعیت تحصیلی دانشجویان با استفاده از شبکه عصبی
بکارگیری داده کاوی برای کشف تاثیرعامل جنسیت و مدرسه در موفقیت تحصیلی رشته های مختلف

  • ۰
  • ۰

موضوعات زیر برای انتخاب پایان نامه رشته علوم تربیتی کارشناسی به دانشجویان پیشنهاد می شه:
نقش باورهای فراشناخت و خود کارآمدی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
اثر سبک های شناختی بر مکانیسم های دفاعی
نقش باورهای فراشناخت و خود کارآمدی در شادکامی دانش آموزان
عوامل موثر بر تنیدگی و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی
بررسی رابطه احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی با شادکامی
بررسی رابطه کمال گرایی مثبت و منفی و حل مسائل شناختی
بررسی رابطه سبک های دلبستگی و کاهش علائم افسردگی
رابطه سبک های دلبستگی و پرخاشگری و افزایش سازگاری فردی- اجتماعی
بررسی رابطه احساس پیوستگی و نارسایی هیجانی با عزت نفس
رابطه جهت گیری هدف با رضایت زندگی در دانش آموزان
رابطه جهت گیری هدف با عزت نفس در دانش آموزان
بررسی رابطه هوش معنوی و هوش هیجانی با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان
رابطه خودتنظیمی یادگیری با پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان
رابطه بین سبک های شناختی و راهبردهای شناختی و فراشناختی با عزت نفس
بررسی ارتباط دست برتری با عزت نفس
بررسی سبک های دلبستگی و سبک های هویت
بررسی تاثیر آموزش هوش هیجانی بر کاهش پرخاشگری و افزایش سازگاری فردی- اجتماعی در دانش آموزان
بررسی رابطه الگوهای فرزند پروری و خود شکوفایی
مدلسازی ساختاری سبکهای یادگیری و پیشرفت تحصیلی
مدلسازی ساختاری سبکهای یادگیری و پیشرفت تحصیلی
بررسی رابطه سبکهای یادگیری و مهارت های مقابله با استرس
رابطه سبکهای یادگیری و شناختی و خود شکوفایی
مدلسازی ساختاری سبک های شناختی و پیشرفت تحصیلی
بررسی رابطه سخت رویی با افزایش سازگاری فردی- اجتماعی در دانش-آموزان
بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سلامت روانی دانش آموزان
بررسی رابطه سبک های دلبستگی و عزت نفس دانش آموزان
بررسی رابطه سبک های سازگارانه و عزت نفس
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی دانشجویان با متغیرهای رفتاری
بررسی رابطه عوامل فردی و خانوادگی و سلامت روانی دانش آموزان
بررسی رابطه عوامل فردی و خانوادگی خودشکوفایی دانش آموزان
بررسی رابطه عوامل فردی و خانوادگی و عزت نفس دانش آموزان
بررسی رابطه عوامل فردی و خانوادگی و سلامت عمومی
بررسی رابطه عوامل فردی و خانوادگی و مهارت مقابله با استرس
بررسی رابطه متغیرهای روانشناختی و فراشناختی و سلامت روانی دانش آموزان
بررسی رابطه مهارتهای اجتماعی و سلامت روانی دانش آموزان
بررسی رابطه پنج عامل شخصیت با شیوه های مدیریت
رابطه هوش معنوی وهوش هیجانی با سبک های هویت نوجوانان
رابطه مطلوبیت اجتماعی و خودکارآمدی در عزت نفس دانش آموزان
تاثیر آموزش جرات ورزی بر کاهش پرخاشگری دانش آموزان
رابطه بین جو روانی با سلامت عمومی کارکنان …
رابطه عوامل عاطفی و شناختی در عملکردکارکنان
بررسی رابطه باورهای هوشی و سبک های هویت دانشجویان
رابطه باورهای هوشی و سازگاری فردی اجتماعی دانش آموزان
رابطه الگوی پنج عاملی شخصیت و خلاقیت
رابطه سبک های اسناد(تبیین) با سلامت عمومی
رابطه سبک های اسناد با سبک های هویت
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی دانشجویان با متغیرهای ساختاری
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر استقرار مدیریت دانش با روش AHP  فازی
ارزیابی اثربخشی مدیریت دانش در سازمان آموزش و پرورش شهرستان …
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر مدیریت تغییر در سازمان آموزش و پرورش شهرستان …
بررسی رابطه آموزش ICT با عملکرد تحصیلی معلمان
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر ارتقاء سطح کیفی زندگی معلمان
بررسی رابطه سبک های سازگارانه و خود شکوفایی
عوامل آموزشی، کالبدی و سازمانی موثر بر پیشرفت تحصیلی
عوامل آموزشی، کالبدی و مهارت های مقابله با استرس
بررسی رابطه الگوهای فرزند پروری و سازگاری اجتماعی
مدلسازی ساختاری سبک های حل مسئله و پیشرفت تحصیلی
بررسی رابطه آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی با خلاقیت
بررسی رابطه آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی با مهارت مقابله با استرس
بررسی رابطه آموزش راهبردهای شناختی و فراشناختی با سلامت عمومی
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر شادکامی
بررسی رابطه آموزش راهبرد های شناختی و فراشناختی و سلامت روانی دانش آموزان
بررسی رابطه آموزش راهبرد های شناختی و فراشناختی و عزت نفس دانش آموزان
بررسی رابطه آموزش راهبرد های شناختی و فراشناختی و خود شکوفایی دانش آموزان
بررسی رابطه پایگاه هویت و سلامت روانی دانش آموزان
بررسی رابطه هوش هیجانی و سلامت روانی دانش آموزان
بررسی رابطه هوش هیجانی و خود شکوفایی دانش آموزان
بررسی رابطه وضعیت اجتماعی خانواده و متغیرهای فردی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
بررسی رابطه وضعیت اقتصادی خانواده و متغیرهای فردی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
بررسی رابطه کمال گرایی والدین با پیشرفت تحصیلی فرزندان
رابطه مطلوبیت اجتماعی و خودکارآمدی در شادکامی دانش آموزان
بررسی رابطه هوش هیجانی و عرت نفس دانش آموزان
بررسی رابطه ناگویی هیجانی و خلقی و سلامت روانی دانش آموزان
بررسی رابطه ناگویی هیجانی و خلقی و مهارت مقابله با استرس
بررسی رابطه ناگویی هیجانی و خلقی و عزت نفس دانش آموزان
بررسی رابطه مهارتهای اجتماعی و عزت نفس دانش آموزان
بررسی رابطه کارآفرینی و مدیریت دانش دانشجویان
بررسی رابطه سبک رهبری مدیران دبیرستان ها با عملکرد تحصیلی دانش آموزان
بررسی رابطه سبک رهبری مدیران دبیرستان ها با رضایت شغلی معلمان
بررسی رابطه سرمایه اجتماعی دانشجویان با متغیرهای زمینه ای
بررسی رابطه رضایت شغلی معلمان و عملکرد آنها
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر افزایش میزان رضایت شغلی معلمان
سنجش میزان وجدان کاری معلمان
شناسایی عوامل موثر بر کارایی معلمان و سنجش میزان کارایی معلمان با استفاده از عوامل شناسایی شده
مقایسه رابطه هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی میان دانش آموزان ِ با و بدون ناتوانی یادگیری
رابطه خودشکوفایی و انگیزش پیشرفت دانش اموزان
پیش بینی ویژگی های شخصیت با هوش معنوی وهوش هیجانی
رابطه سلامت روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
بررسی رابطه سبکهای فرزند پروری با کمال گرایی فرزندان
رابطه باورهای هوشی و عزت نفس دانش آموزان
نقش صفات شخصیت و رویکرد یادگیری در سلامت روانی و شادکامی دانشجویان
بررسی رابطه سبک های مقابله و اسناد با شادکامی
بررسی رابطه بین سبک های شناختی و راهبردهای شناختی و فراشناختی با سازگاری فردی- اجتماعی در دانش آموزان
بررسی تاثیر برنامه آموزش مهارت های اجتماعی بر سلامت عمومی دانش آموزان

برای مشاهده فهرست مطالب زیر روی عنوان کلیک کنید.

» کلاس بندی و تاثیری آن در ارتقا و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی
» بررسی شیوه های تربیتی در گرایش به مد در بین دانشجویان دختر
» بررسی نقش والدین و مسئولین مدارس در جهت کاهش مشکلات تربیتی و اخلاقی دانش آموزان
» بررسی رابطه بین اوقات فراغت و انگیزه تحصیلی دانش آموزان
» رابطه بین هوش هیجانی و رضایت زناشویی در بین دانشجویان متاهل
» بررسی تاثیر دو زبانگی در افت تحصیلی
» بررسی رابطه پرخاشگری والدین و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی
» بررسی رابطه بین پذیرش اجتماعی و ویژگی های شخصیتی در بین دانش آموزان
» بررسی رابطه شوخ طبعی با سلامت روانی در دانشجویان
» بررسی و مقایسه میزان اضطراب دانشجویان پسر قبل از امتحانات و در ایام امتحانات
» بررسی رابطه بین کمرویی و استرس در بین دانشجویان دختر
» بررسی نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز
» بررسی علل گرایش جوانان به اعتیاد
» بررسی سلامت روانی کارکنان بهزیستی شهر نیشابور
» بررسی مقایسه اضطراب میان دانشجویان دختر و پسر رشته مشاوره
» بررسی رابطه افسردگی و وزن در بین جوانان دختر
» بررسی تأثیر آموزش مهارتهای ارتباطی در افزایش سلامت روانشناختی دانش آموزان مراجعه کننده به مشاورین مدرسه
» بررسی مقایسه هوش هیجانی زنان و مردان کارمند
» بررسی تیپ شخصیتی و رضایت شغلی دبیران
» بررسی رابطه ویژگیهای شخصیتی و سلامت روان در بین دانش آموزان دبیرستان
» بررسی تفاوت سبک اسنادی کودک عادی و کودک عقب مانده ذهنی
» بررسی رابطه سبک های یادگیری و مهارت های مقابله با استرس در دانشجویان
» بررسی و مقایسه رابطه افسردگی افراد ورزشکار و غیر ورزشکار
» بررسی عوامل موثر بر شیوه های فرزندپروری و اجتماعی کردن کودکان
» بررسی ارتباط بین عزت نفس و استرس، اضطراب و افسردگی دانشجویان
» بررسی میزان تاثیر اردوهای تربیتی و آموزشی بر رشد شخصیت دانش آموزان
» بررسی تأثیر روش تدریس مشارکتی و روش تدریس سخنرانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
» بررسی رابطه بین فشار روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر
» بررسی میزان رضایت دانشجویان از تحصیل
» بررسی و مقایسه میزان افسردگی در بین دختران نوجوان و قشر غنی
» بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی افت تحصیلی در بین دانش آموزان
» بررسی رابطه بین هوش هیجانی با سلامت روانی
» بررسی رابطه بین هوش و استرس در دانشجویان
» بررسی رابطه ی بین سبک های مدیریت (رابطه مدار، وظیفه مدار) با روحیه ی کارکنان مدارس
» بررسی رابطه تک فرزندی با اختلالات رفتاری در بین دانش آموزان
» بررسی رابطه بین عزت نفس و افکار غیر منطقی در دانش آموزان دبیرستان دختران
» بررسی رابطه بین میزان تحصیلات و رشد اجتماعی و فرهنگی افراد
» بررسی تاثیر تکلیف شب بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
» مقایسه بهداشت روانی دانشجویان سیگاری و غیر سیگاری
» بررسی میزان مطالعه و عوامل موثر بر آن در بین دانشجویان
» بررسی و مقایسه عزت نفس بین دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار پسر و دختر
» بررسی رابطه هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانشجویان
» بررسی تاب آوری و تعارضات خانوادگی در خانوادهای دارای فرزند معلول جسمی – حرکتی در مقایسه با خانواده های دارای فرزند سالم
» بررسی رابطه میان هوش هیجانی و سلامت روانی
» بررسی تاثیر فضای مجازی بر آداب و رسوم و افکار مردم
» بررسی علل گرایش جوانان 18 تا 25 ساله به اعتیاد
» بررسی رابطه خلاقیت بر بازده کاری کارکنان
» مقایسه رفتار اجتماعی در بین جوانان معتاد و غیر معتاد
» بررسی میزان اثرات شبکه ماهواره ای بر زندگی اجتماعی جوانان
» بررسی انواع و میزان اختلالات رفتاری در بین دانش آموزان
» بررسی علل اقدام به خودکشی جوانان سنین 15-18 سال ساکن شهر مشهد
» بررسی عوامل موثر بر رضایت شغلی معلمین
» بررسی رابطه بین هوش معنوی و سلامت روانی دانشجویان
» مقایسه هوش هیجانی زنان و مردان کارمند
» بررسی رابطه بین عزت نفس و اضطراب اجتماعی در دانشجویان
» بررسی میزان آشنایی معلمان علوم تجربی سال چهارم ابتدایی با اهداف درس علوم و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
» بررسی رابطه تیپ های شخصیتی دبیران با میزان موفقیت آنان
» بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری با شخصیت کودکان و نوجوانان
» مقایسه هوش هیجانی بین دختران عادی و فراری
» بررسی تأثیر زنگ ورزش بر روی سلامت روانی دانش آموزان‎
» بررسی تأثیر رنگها بر روی یادگیری و آموزش کودکان مقطع اول ابتدایی
» بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و انگیزه پیشرفت
» بررسی رابطه بین پرخاشگری والدین و افسردگی کودکان مقطع پنجم ابتدایی
» بررسی رابطه بین تأثیر استفاده از راهکارهای نوین آموزشی بر رضایت شغلی معلمان
» بررسی علل و انگیزه های گرایش جوانان به رشته های فنی و حرفه ای
» بررسی ارتباط بین انجام فعالیت های نظارتی مدیران و عملکرد آموزشی مدارس
» بررسی رابطه رضایت شغلی و استفاده بهینه از زمان
» بررسی تأثیر آموزشهای مهد کودک بر رشد مفهوم سازی کودکان
» بررسی تفاوت های سنی و جنسیتی در نگرش به ازدواج و ملاک های انتخاب همسر در بین دانشجویان
» بررسی علل گرایش جوانان به مد و مدپرستی
» بررسی تاثیر آموزش مهارت های زندگی در سلامت روان افراد
» بررسی فواید برگزاری دوره های آموزشی IT برای معلمان
» بررسی تأثیر آموزشهای ضمن خدمت بر عملکرد آموزشی معلمان
» بررسی رابطه میزان نگرش مذهبی با رضایت از زندگی زناشویی
» بررسی نگرش افراد معلول در رابطه با ازدواج با افراد سالم
» بررسی عزت نفس دانشجویان خودشکوفا در زمینه های ورزشی و تحصیلی
» بررسی تأثیر ناکامی در میزان پرخاشگری بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع ابتدایی
» بررسی رابطه بین هوش هیجانی و وسواس در بین دختران سوم دبیرستان
» بررسی تاثیر رنگ بر حافظه کودکان
» بررسی رابطه سلامت عمومی و رضایت شغلی معلمین
» بررسی رابطه بین موانع اجرای روش های تدریس فعال در افت تحصیلی دانش آموزان
» بررسی تفاوت سلامت روانی زنان شاغل و زنان خانه دار
» بررسی نقش فقر و بیکاری در سلامت روان دانشجویان
» مقایسه پرخاشگری در بین نوجوان مقطع دوم راهنمایی خانواده های مذهبی و غیر مذهبی
» بررسی رابطه بین سلامت عمومی و رضایت شغلی معلمین
» بررسی تأثیر دوستی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر دبیرستان
» بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی با هویت فردی در نوجوانان دختر متوسطه
» مقایسه ویژگیهای شخصیتی درونگرا و برونگرا در بین زنان و مردان شاغل و غیر شاغل
» بررسی رابطه بین عوامل مختلف با سازگاری زناشویی دانشجویان متاهل
» بررسی رابطه بین هوش هیجانی با رضایت زناشویی
» بررسی رابطه بین امکانات رفاهی و افت تحصیلی در بین دانش آموزان
» بررسی سلامت روانی سالمندان آسایشگاهی و غیر آسایشگاهی
» بررسی و مشاهده عملکرد کودکان عادی و عقب مانده ذهنی در انجام الگوهای ترسیمی بر اساس آزمونهای گودایناف
» بررسی و مقایسه میزان اضطراب و افسردگی هنرمندان با افراد عادی
» رابطه سندرم پیش از قاعدگی با پرخاشگری در دانشجویان دختر
» بررسی رابطه باورهای دینی و ازدواج موفق
» مقایسه رضایت زناشویی در بین زنان مطلقه و زنان متأهل
» بررسی رابطه میزان نگرش (پایبندی) مذهبی با رضایت از زندگی زناشویی
» بررسی رابطه عزت نفس با بهداشت روانی و بهزیستی روانشناختی والدین دانش آموزان کم توان ذهنی و عادی
» بررسی رابطه بین هوش هیجانی و رضایتمندی زناشویی
» بررسی عوامل تهاجم فرهنگی از نظر دانشجویان دختر دانشگاه های پیام نور و آزاد
» بررسی نگرش دانشجویان نسبت به عوامل موثر در ازدواج
» بررسی اختلالات گفتاری دانش آموزان ابتدایی
» بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت و شیوه فرزندپروری در بین دانش آموزان
» بررسی جامعه شناختی نگرش دانشجویان نسبت به استفاده از موبایل و کارکردهای آن
» بررسی و مقایسه میزان افسردگی در بین دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه
» بررسی و مطالعه نقش بازی در یادگیری کودکان پیش دبستانی
» بررسی رابطه بین پذیرش اجتماعی و ویژگی های شخصیت در بین دانشجویان
» بررسی ارتباط بین هوش هیجانی، خلاقیت و مدیریت زمان در دانشجویان
» بررسی میزان گرایش دانش آموزان به فرهنگ غرب
» بررسی عوامل مؤثر بر افت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع راهنمایی
» بررسی راه های رسوخ مدهای غیر متعارف بر جامعه
» بررسی رابطه هوش هیجانی و ویژگیهای شخصیتی در بین دانش آموزان دبیرستان
» بررسی تأثیر اشتغال زنان بر رضایت همسرانشان از زندگی مشترک
» بررسی عوامل ایجاد انگیزه معلمان و مدیران مقاطع مختلف تحصیلی جهت استفاده از راه کارهای نوین آموزشی
» بررسی مقایسه ای سلامت روانی سالمندان ساکن خانه و سالمندان ساکن در منزل
» بررسی رابطه بین منبع کنترل رفتار و میزان تحصیلات معلمان مدارس
» بررسی رابطه بین کمال گرایی مادران و سلامت روانی دختران
» بررسی رابطه بازی های رایانه ای خشن بر پرخاشگری نوجوانان
» بررسی تأثیر ورزش در کاهش افسردگی جوانان
» بررسی رضایت از زندگی زناشویی در زنان شاغل و خانه دار
» بررسی تأثیر برگزاری دوره های آموزشی IT در سطح علمی معلمان مقطع متوسطه
» بررسی جامعه شناختی نگرش دانشجویان نسبت به استفاده از ماهواره و تاثیر آن بر جامعه
» مقایسه عزت نفس دانشجویان ورزشکار و غیر ورزشکار پسر و دختر
» بررسی نگرش مدیران به معلمین و رابطه آن با رضایت شغلی آن
» بررسی رابطه بین هوش هیجانی و سلامت عمومی در بین دختران سوم دبیرستان
» بررسی رابطه بین رضایت شغلی و پرخاشگری کارمندان
» بررسی رابطه افسردگی و هیستری در بین زنان
» بررسی علل اجتماعی و تربیتی دروغ گویی در کودکان دبستانی و راه های درمان آن
» بررسی نگرش والدین در مورد مصرف مواد مخدر در نوجوانان دختر
» بررسی و مقایسه خلاقیت کودکان اجتماعی و انزواطلب 8 ساله
» تأثیر مهد کودک بر رشد هوش علمی کودکان
» بررسی موانع ازدواج در بین جوانان
» بررسی رابطه هوش هیجانی و رضایت زناشویی
» بررسی سلامت عمومی و رضایت مندی شغلی
» بررسی علل گرایش جوانان به مواد مخدر
» بررسی میزان شیوع کمرویی در دختران دبیرستانی
» بررسی رابطه بین سبکهای دلبستگی و اضطراب در بین دانش آموزان
» مقایسه اضطراب دانش آموزان دختر و پسر سال سوم راهنمایی
» بررسی رابطه بین اختلالات گفتاری و افت تحصیلی دانش آموزان مقطع ابتدایی
» بررسی مقایسه اضطراب میان دانشجویان دختر و پسر
» بررسی هوش هیجانی در بین دانشجویان
» بررسی ارتباط میان استرس های روزانه دانشجویان و سلامت عمومی
» بررسی رابطه عزت نفس با هر یک از پایگاه های هویت در دانش آموزان دوم و سوم راهنمایی
» بررسی نحوه تاثیر تشویق در افزایش یادگیری
» بررسی رابطه عزت نفس با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
» بررسی میزان اضطراب در تیپ های شخصیتی A و B
» رابطه بین خودکارآمدی معلم با انگیزش و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
» بررسی عوامل موثر بر انتخاب رشته تحصیلی دانش آموزان
» بررسی شیوه های فرزند پروری و سلامت روان
» بررسی توصیفی موسیقی و موسیقی درمانی بر روی انسان ها
» تعیین تأثیر طلاق والدین بر بزهکاری کودکان و نوجوانان
» بررسی رابطه بین خود پنداره و شخصیت روان نژندی در بین دانشجویان دختر
» بررسی ارتباط شیوه فرزند پروری والدین با کمرویی دختران
» بررسی شیوع همسر آزاری در بین زنان متاهل
» بررسی رابطه خویشتن پنداری و رضایت شغلی معلمان
» بررسی رابطه پرخاشگری و پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان مقطع ابتدایی
» مقایسه میزان افسردگی و اضطراب در معلمان مدارس کودکان استثنایی و معلمان مدارس عادی
» بررسی رابطه بین باورهای دینی و تربیت در دانش آموزان ابتدایی و راهنمایی
» بررسی عوامل موثر بر پیشرفت دانش آموزان کلاس دوم و سوم راهنمایی
» بررسی اضطراب و افسردگی در بین دانش آموزان راهنمایی (دختر و پسر)
» مقایسه افسردگی در بین جوانان 18 ساله ورزشکار و غیر ورزشکار
» بررسی راه های پرورش خلاقیت در دانش آموزان
» بررسی مقایسه عزت نفس جوانان عادی و بزهکار
» بررسی رابطه سبک های فرزندپروری و اعتیاد
» بررسی تأثیر ورزش بر روی استرس دختران دانشجو ورزشکار غیر ورزشکار
» بررسی عوامل اجتماعی موثر بر نحوه گذراندن اوقات فراغت جوانان
» بررسی ملاک های انتخاب دوست در بین دانش آموزان پسر مقطع متوسطه
» بررسی رابطه سبک های دلبستگی و رضایت از رابطه زناشویی در دانشجویان متاهل
» ارتباط بین بازی درمانی و کنترل پرخاشگری در کودکان 8 تا 11 ساله
» بررسی تاثیر بازی درمانی در درمان کودکان بیش فعال حدود سنی 7 ساله
» بررسی تاثیر هوش هیجانی بر رضایت شغلی کارکنان
» بررسی ارتباط سلامت روان و اعتماد بنفس و نقش آن در پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان
» بررسی رابطه بین اختلالات گفتاری و افسردگی کودکان
» بررسی نحوه گذراندن اوقات فراغت دانش آموزان دختر مقطع متوسطه
» مقایسه میزان هیجان خواهی دانشجویان متاهل و مجرد دانشگاه
» بررسی افسردگی بین مردان بازنشسته و شاغل
» مقایسه میزان هیجان خواهی دانشجویان متاهل و مجرد دانشگاه آزاد
» تأثیر بدرفتاری والدین بر عزت نفس
» بررسی نقش مشاور در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
» بررسی رابطه بین تفکر غیر منطقی و سلامت روانی در بین دانشجویان
» بررسی رابطه هوش هیجانی با سلامت روانی در بین دانشجویان دختر و پسر
» بررسی رابطه بین عزت نفس مدیران و اثر بخشی آنان در مدارس راهنمایی
» بررسی تأثیر اختلافات خانوادگی بر مشکلات رفتاری دانش آموزان
» بررسی هوش موسیقیایی در یادگیری دانش آموزان
» بررسی عوامل موثر بر رضایت شغلی کارمندان دانشگاه آزاد اسلامی
» بررسی رابطه رضایت زناشویی مادران و عزت نفس دخترانشان
» بررسی تاثیر پذیری دانشجویان از ماهواره
» بررسی و شناخت عوامل موثر در بد حجابی دانش آموزان دختر
» بررسی رابطه بین اختلالات شناختی و جهت های مذهبی در بین دانشجویان
» بررسی تأثیر موسیقی و نواختن آن بر اضطراب و دلهره
» بررسی همبستگی بین هوش و خلاقیت در دانش آموزان
» بررسی رابطه اضطراب و انگیزه پیشرفت در بین دانشجویان دختر و پسر
» بررسی مقایسه عملکرد آموزشی دو گروه از معلمان بومی و غیربومی از دیدگاه مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه
» بررسی تفاوت های جنسی در اضطراب اجتماعی نوجوانان
» بررسی دوستی های قبل از ازدواج و تاثیر آن بر بهداشت زندگی زناشویی
» بررسی تاثیر سلامت روان با شادکامی بر تعهد سازمانی در بین معلمان
» بررسی تاثیر عوامل اجتماعی اقتصادی و فرهنگی بر خودکشی
» بررسی رابطه بین هوش هیجانی و خلاقیت در بین دانشجویان
» بررسی فناوری اطلاعات در برنامه های آموزشی و بررسی روش های موثر کاربرد رایانه در ایجاد و رشد خلاقیت
» بررسی رابطه نارضایتی شغلی و افسردگی
» بررسی تأثیر سطح سواد والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان
» بررسی رابطه بین تحقیق و پژوهش دانشجویان با افزایش انگیزه و پیشرفت تحصیلی
» بررسی مقایسه شیوع طلاق در ازدواج های سنتی و مدرن
» بررسی رابطه بین امید به زندگی و سلامت روان در دانشجویان
» بررسی تاثیر انگیزه های درونی بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان
» بررسی میزان آگاهی مدیران آموزش و پرورش و موفقیت آن ها
» بررسی عوامل موثر بر پرخاشگری دانش آموزان مقطع راهنمایی دخترانه
» تأثیر فعالیت های فوق برنامه بر موفقیت تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور
» بررسی میزان و نحوه استفاده از برنامه های آموزشی تلویزیون و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مدارس راهنمایی
» بررسی ارتباط میان رضایت زناشویی و هوش همسران
» مقایسه میزان عزت نفس در بین دانشجویان ممتاز و دانشجویان مشروطی
» بررسی میزان استفاده از رسانه های جمعی و رابطه آن با سبک زندگی
» بررسی عوامل موثر بر انگیزش کارکنان آموزش و پرورش از دیدگاه مدیران آموزش و پرورش
» بررسی تاثیر دوره پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی دختران دوره ابتدایی
» بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی افت تحصیلی در بین دانش آموزان دبیرستانی
» مقایسه سلامت روانی زنان با سرپرست و بدون سرپرست
» مقایسه عزت نفس جوانان عادی و بزهکار 18 تا 25 سال
» بررسی رابطه بین اضطراب و جنسیت در دانش آموزان دختر و پسر
» بررسی عوامل موثر بر میزان افزایش رغبت و علاقه دانشجویان به مطالعه و تحقیق
» رابطه حمایت اجتماعی با سلامت روانی در بین دانشجویان دانشگاه
» بررسی راهکارهای پیشگیری از اعتیاد در دانش آموزان
» بررسی رابطه افسردگی انحرافات اجتماعی در بین دانشجویان
» بررسی رابطه عزت نفس با منبع کنترل در بین دانشجویان دختر و پسر
» مقایسه میزان بهره هوشی دختران و پسران ابتدایی از طریق آزمون آدمک گودیناف
» بررسی عوامل موثر بر اعتیاد جوانان
» بررسی و مطالعه بین خود پنداره دانشجویان دختر و پسر دانشگاه
» بررسی منبع کنترل درونی و برونی با عزت نفس
» بررسی رابطه بین خلاقیت و ویژگی های شخصیتی درونگرایی و برونگرایی بین دانش آموزان دختر
» بررسی جایگاه اوقات فراغت در مدیریت زمان نوجوانان و جوانان
» بررسی رابطه بین فرزندپروری والدین و پذیرش اجتماعی کودکان
» بررسی رابطه بین شیوه های فرزند پروری مادران با انگیزش پیشرفت دانش آموزان
» بررسی رابطه امید به زندگی و سلامت روانی در بین دانشجویان
» بررسی رابطه عزت نفس و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر پایه راهنمایی
» بررسی رابطه ویژگیهای پنج عاملی شخصیت با هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر سال سوم متوسطه
» بررسی رابطه بین طرحواره‌های ناسازگار اولیه و پریشانی روانشناختی در دانشجویان
» بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی و ترتیب تولد دانش آموزان
» بررسی تأثیر آموزشگاههای آزاد بر میزان موفقیت دانش آموزان دختر در ورود به دانشگاه
» مقایسه هوش هیجانی و جرأت ورزی در دانش‌آموزان دختر و پسر نابینا و عادی
» بررسی شناخت موانع و مشکلات زنان در مسائل اجتماعی و اقتصادی
» بررسی رابطه بین نیازهای روانی و عاطفی در رشد اجتماعی کودکان پیش دبستانی
» بررسی رابطه بین سلامت روانی و سازگاری اجتماعی‎
» بررسی علل بی انضباطی دانش آموزان پسر در مقطع راهنمایی
» بررسی راهکارهای برای بهینه کردن فعالیتهای فوق برنامه در مدارس از دیدگاه دانشجویان دانشگاه پیام نور
» بررسی رابطه بین استفاده از رسانه، ماهواره و اینترنت و سبک زندگی زوجین
» بررسی تأثیر استرس بر شرایط قبل از ازدواج در میان دانشجویان دختر
» بررسی تأثیر نگرشهای صمیمانه والدین بر تائید و عزت نفس
» مقایسه رنگ قرمز و مشکی در عزت نفس دانش آموزان مقطع ابتدایی و راهنمایی
» بررسی میزان رضایت زناشویی دبیران مقطع راهنمایی
» بررسی عملکرد در الگوهای ترسیمی در کودکان عادی و عقب مانده ذهنی
» بررسی رابطه دینداری با میزان طلاق بین زنان
» بررسی رابطه بین اضطراب و انگیزه پیشرفت در دانشجویان دختر و پسر

  • ۰
  • ۰

مقدمه:

 

امروزه برخی عصر جدید را عصر ارتباطات می دانند و غالبا سخن از وسایل ارتباط جمعی زیاد به میان آورده می شود. در جامعه امروزی همه افراد از رسانه های گروهی تاثیر می پذیرند و در واقع 3/1 اوقات بیداری ما در مصاحبت با این رسانه ها سپری می شود.

ارتباط و فرهنگ محکوم به همزیستی هستند. ارتباطات محصول فرهنگ و فرهنگ مشخص کننده ساختار، معنا و زمینه ارتباطی است که صورت می گیرد. بدون ارتباط هیچ ارتباطی قادر به بقا نیست. لذا بین مجموعه فرهنگ و ارتباطات روابط تنگا تنگ و پویایی وجود دارد. وقتی که از فرهنگ یا فرهنگ عمومی بحث می کنیم، نمی توانیم از نقش رسانه های همگانی یا وسایل ارتباط غفلت کنیم زیرا این وسایل نقش و تاثیر بسزایی در فرهنگ سازی دارند.

 

آگاهی‌های اجتماعی در یک جامعه وقتی به صورت فرهنگی عمومی در می آید که به طور مستمر از طریق وسایل ارتباط جمعی و در مجامع مختلف مطرح شود.

با این توضیح مقدماتی آنچه که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد، تاثیر اجتماع و نهادهای اجتماعی (در اینجا اختصاصا وسایل ارتباط جمعی) در شکل گیری و انتقال اخلاق اجتماعی و محتوای آن بالخص در میان نوجوانان و جوانان است.

 

1- تعریف اخلاق اجتماعی به زبان جامعه شناسی

 

آنچه که زبان جامعه شناسی به عنوان اخلاق اجتماعی شناخته می شود و بیشتر مبتنی بر مباحث روانشناسی می باشد، همان چیزی است که تحت عنوان جامعه پذیری (Socialization) در فرآیند درونی شدن عقاید، ارزش ها و هنجارها و یگانگی فرد با فرهنگ و جامعه از آن بحث می شود و به طور خلاصه در بحث از فرهنگ، اخلاق اجتماعی به عنوان ارزشها و قواعد رفتار در جامعه، موضوع بررسی قرار می گیرد. لذا این قواعد رفتار، مجموعه ای از عقاید، ارزشها و هنجارهایی هستند که نسبت به فرد، اموری بیرونی و مستقل تلقی می شوند و در جریان جامعه پذیری برای او درونی می شوند و به صورت جزئی از شخصیت او در می آیند و در نهایت رفتار فرد را در جامعه تعیین می کنند و به عنوان اخلاق اجتماعی محسوب می شوند.

 

2- فرهنگ عمومی و اخلاق اجتماعی جوانان

 

بر اساس تعریف فوق اخلاق اجتماعی جوانان، حوزه ای از فرهنگ عمومی یک جامعه را تشکیل می دهد که شامل عقاید، ارزشها و هنجارهای اجتماعی قشر جوان جامعه می گردد. فرهنگ عمومی خود عبارت است از مجموعه پاسخ هایی که هر جامعه برای مسائل گوناگونش پیدا می کند که مبتنی بر تجربه نسل های گذشته است و یا از طریق دستیابی به توانایی‌ها و ذخیره های تازه، حاصل آمده است. در تعریفی ساده تر، فرهنگ عمومی عبارت است از اندیشه ها و معرفت مشترک یک جامعه که تحت تاثیر عناصر مختلفی نظیر جهان بینی، ارزشها، گرایشها، کنشها، نمادها، و تکنولوژی واقع می گردد

 

3- مکانیزم‌های انتقال اخلاق اجتماعی

 

اخلاق اجتماعی به عنوان بخشی از فرهنگ عمومی از طریق سه مکانیزم: یادگیری، فرهنگ پذیری و جامعه پذیری انتقال می یابد. در نتیجه انتقال اخلاق اجتماعی و فرهنگ عمومی، الگوهای رفتاری که ممکن است ادراکی، احساسی و عملی(رفتاری) باشند، در ذهن افراد حک می شوند.

 

4- عوامل یا کارگزاران انتقال اخلاق اجتماعی

 

فرآیند انتقال اخلاق اجتماعی، در برگیرنده تاثیرات متفاوتی است که در طول زندگی بر فرد وارد می شود. مهمترین این تاثیرات عبارت است از تاثیر عوامل(کارگزاران) جامعه پذیری یعنی افراد، گروهها و نهادهای مهمی که وضعیت های ساختی را فراهم می سازند تا فرآیند جامعه پذیری در درون آنها رخ دهد. در جهان امروز چهار عامل جامعه پذیری از اهمیت بالایی برخوردارند و بطور مداوم و موثر بر کسی تاثیر می گذارند. این چهار عامل عبارتند از:خانواده، مدرسه،گروه همسالان و وسایل ارتباط جمعی.

 

5- دیدگاههای نظری درباره تاثیر وسایل ارتباط جمعی

 

بررسی مباحث نظری و آرای صاحبنظران ارتباطات نشان می دهد که اثرات وسایل ارتباط جمعی بسیار متعدد و متنوع می باشد بطوری که نقد و بررسی این اثرات پیچیده است و حوزه تاثیر آن نیز قلمرو بسیار گسترده دارد.

درباره نقش و تاثیر وسایل ارتباط جمعی بطور کلی سه دیدگاه نظری وجود دارد:

 

دیدگاه افراطی:

 

طبق نظرات طرفداران این دیدگاه، وسایل ارتباط جمعی دارای چنان قدرتی هستند که می توانند نسلی تازه برای اولین بار در تاریخ انسان پدید آورند. نسلی که با نسل های پیشین بسیار متفاوت است. طرفدارا این دیدگاه قدرت رادیو را با بمب اتمی مقایسه می کنند که از آنها می‌توان در راه خیر یا شر با تاثیری شگرف سود برد«ژان کاز نو» در این باره می نویسد: این اندیشه در نظر مردم رواج یافتکه وسایل ارتباط جمعی قدرتی فوق تصور دارند و می توانند افکار فلسفی و سیاسی را منقلب نموده، شکل تازه ای به آن بخشند و به اختیار تمامی رفتارها را هدایت نماینداین عده بر ساز وکارهایی چون هدایت از راه دور(Telekinesis)، آدمک سازی(Robotism)، اثر بلع و بویژه تاثیر بازتابهای شرطی تاکید می‌کنند و معتقدند که درونی کردن(Internalization) هنجارها، موجبات آشتی انسان را با خواست جامع فراهم می آورد. در این صورت انسان ها خود به عنوان عاملی در راه حراست از مواریث، هنجارها و قوانین جامعه تجلی می کنند و وسایل ارتباط جمعی ابزاری سریع، قدرتمند و موثر در راه تامین این منظور هستند.

 

دیدگاه تفریطی:

 

طبق نظرات طرفداران این دیدگاه وسایل ارتباط جمعی تاثیر چندانی بر مخاطبین خود ندارند و دیگر«دوران سبع»(سلطه) وسایل ارتباطی و با آن دوران رواج عقاید تند و اسناد اثرات جادویی و خارق العاده به وسایل ارتباط جمعی پایان یافته است. این عده معتقدند که وسایل ارتباط جمعی علیرغم تکنولوژی برتری که از آن استفاده می کنند، با موانع بسیاری در راه اثر گذاری بر دیگران مواجهند.

 

دیدگاه بینابین؛

 

در مقابل این دو دیدگاه افراطی و تفریطی، دیدگاه سوم که بینابینی می باشد نظر بر این دارد که باید پذیرفت که وسایل ارتباط جمعی، ابزاری اجتماعی- فرهنگی به معنی عالی آن هستند و از این جهت اثرات چشمگیری برجای می گذارند، اما این آثار نه آنچنان است که هیچ محدودیتی را نشناسند(دیدگاه افراطی) یا آنکه چنان ناچیز است که هیچ اعتنایی را شایسته نباشد(دیدگاه تفریطی)، بلکه باید دید حدود تاثیر این وسایل چیست و در چه شرایطی این تاثیرات محدودیت می یابند و یا تقویت

می شوند به نظر می رسد این دیدگاه سوم واقع بینانه تر باشد. ضمن اینکه نتایج تحقیقات انجام شده نیز موید همین دیدگاه است.

 

6- تاثیر تلویزیون بر رفتارهای اجتماعی جوانان:

 

از آنجا که جوانان علاقه و توجه بیشتری به استفاده از رسانه های دیداری- شنیداری نظیر فیلم های سینمایی، تلویزیون و وسایل صوتی دارند، از میان وسایل ارتباط جمعی در این قسمت به بررسی نقش و تاثیر تلویزیون بر اخلاق و رفتار اجتماعی می پردازیم.

به قول «ویلبر شرام» جذابیت تلویزیون، خصوصیت اجتماعی بودن آن است. همچنین قابلیت نفوذ تلویزیون نسبت به سایر وسایل ارتباط جمعی، بسیار شدید است. به همین دلیل تلویزیون امروزه در بنیانهای خانوادگی ریشه دوانده و به شدت در چگونگی گذراندن زندگی روزمره مردم اثر گذاشته است. این نفوذ به حدی است که مردم اوقات فراغت، صرف شام و ناهار و یا استراحت روزانه خود را طبق برنامه های تدوین شده تلویزیون تنظیم می کنند.(قابل ذکر است بزرگسالان در انگلستان بطور متوسط روزانه 3 ساعت تلویزیون تماشا می کنند و کودکان دوره ابتدایی در حالی که فقط 980 ساعت در مدرسه حضور دارند 1340 ساعت از وقت خود را به تلویزیون اختصاص می دهند). (واحد نشریه پژوهش و سنجش،به عقیده برخی از صاحبنظران، تلویزیون به عنوان ابزاری تعیین کننده در واقعیت های اجتماعی تلقی می شود که در موضوعات مختلف و حتی بر حق دانستن و یا استمرار بخشیدن به پاره ای از هنجارهای رایج و تبدیل آنها به فرهنگ عمومی می تواند کارآمدترین وسیله باشد.

بسیاری بر این باورند که تلویزیون وسیله تفریحی بی ضرری است اما بسیاری از پژوهشگران اثرات منفی آن را انکار ناپذیر می دانند.

اگر بخواهیم کارکردها و آثار مثبت و منفی تلویزیون را بطور خلاصه بررسی نماییم، می توانیم از لابلای مطالعات انجام شده بطور فهرست وار به نکارت زیر اشاره کنیم:

 

اثرات و کارکردهای منفی تلویزیون

 

1- بازداشتن از کارهای تحصیلی و اختصاص وقت کودکان و نوجوانان به خود (میانگین 1340 ساعت در سال)

2- ارائه صحنه های خشونت آمیز و رواج خشونت

3- جریحه دار کردن عواطف کودکان

4- سوق دادن زودرس به طرف زندگی بزرگسالی

5- خلق نیازهای کاذب

6- رابطه با جرم و جنایت

7- برانگیختن حالت تهاجمی

8- محدود کردن قدرت ابتکار و خلاقیت

9- تسخیر ذهن کودکان

10- بیگانه ساختن کودکان و نوجوانان با مطالعه

11- بی تفاوت کردن کودکان و نوجوانان نسبت به دردها و رنجهای انسانی

12- رواج رفتارهای ضد اجتماعی از طریق مشاهده و یادگیری توسط کودکان

13- نادیده گرفتن قید و بندهای اجتماعی از طریق همانند سازی با شخصیت های نمایشهایی که در آنها شیوه های پرخاشگرانه و مهارتهای خلافکاری نشان داده می شود.

14- ایجاد درگیری ذهنی در کودکان به علت تماشای فیلم های ویژه سنین بالاتر

15- ایجاد ترس و کابوس های شبانه برای کودکان

16- کاهش مدت زمان خوابیدن کودکان

17- مسخ کودکان و فرو رفتن آنها در دنیای تخیلی و ایجاد فاصله با واقعیت ها

18- افزایش حالت انفعالی و بی تفاوتی

19- شستشوی مغزی

20- تهدید سلامتی جسمی، روانی و رفتاری کودکان

 

سایر اثرات منفی تلویزیون

 

اثر تلویزیون بر رفتارهای کودکان و نوجوانان زمانی به حداکثر می رسد که بر ارزشها و دیدگاههای (مورد نظر) در برنامه های پی در پی تاکید گردد

قابلیت های تلویزیون در تغییر نگرش و رفتار کودکان و نوجوانان و انتقال ارزشهای اخلاقی مثبت بسیار حائز اهمیت است.

در مجموع تماشای تلویزیون می تواند آثار و کارکردهای مثبت زیر را بدنبال داشته باشد:

1- تحریک حس کنجکاوی

2- افزایش دانش و اطلاعات

3- ایجاد امکان دستیابی به دانستنی ها

4- رفع نیازهای فراغتی

5- هدایت و جهت دهی به اعتقادات و ارزشها

6- دگرگونی و تغییر آگاهی‌ها، نگرش‌ها و رفتارها

7- اعطای قدرت تمایز گذاری بین گروه‌های اجتماعی

8- افزایش عزت نفس و احترام به خود

9- درک بهتر جهان و اعطای دیدگاه مثبت نسبت به سایر مردم جهان

10- ایجاد فرصت شناخت واقعیت ها

11- نفوذ و درک پیچ و خمهای زندگی

 

نتیجه یک تحقیق در ایران:

 

درباره نقش و تاثیر وسایل ارتباط جمعی با هدف بررسی تاثیر تلویزیون‌های ماهواره ای بر فرد و جامعه تحقیقی تحت عنوان:«نظر بینندگان برنامه های ماهواره ای درباره تاثیر تماشای آن بر ابعاد مختلف فرد و جامعه»توسط «اعظم پنابادی» در سال 1373 انجام شده است، نتایج این تحقیق نشان می دهد که:

 

الف: مهمترین حوزه تاثیر برنامه های تلویزیون ماهواره ای در سطح فردی برای:

 

1- کودکان و نوجوانان: بدآموزی و تهدید سلامت جسمی، روانی و رفتاری آنان.

2- برای جوانان: بدآموزی و الگو پذیری فکری واخلاقی.

3- برای بزرگسالان: سرگرم شدن و پرکردن اوقات فراغتشان بوده است.

ب: مهمترین حوزه تاثیر برنامه های تلویزیون ماهواره ای درسطح جامعه عبارتست از:

 

1- بالابردن سطح اطلاعات و دانش مردم و آگاه کردن آنان نسبت به جهان،

2- ایجاد اختلاف و تعارض فرهنگی در جامعه،

3- رواج مصرف گرایی در جامعه نمونه

 

بنابراین برنامه های تلویزیون ماهواره ای نتایج مثبت و منفی در سطح فردی اجتماعی به دنبال داشته که مهمترین تاثیر آن در حوزه اخلاق اجتماعی و فرهنگ عمومی، رواج مصرف گرایی بوده است.

 

1- ناهماهنگی بین عوامل عمده انتقال اخلاق اجتماعی:

 

به عنوان یکی از مشکلات این موضوع می‌توان گفت، چهار عامل انتقال ارزشها در برخی عرصه ها و حوزه ها با یکدیگر هماهنگ نیستند. یعنی خانواده درباره یک ارزش تاکید خاصی می ورزد در حالی که مدرسه به آن ارزش تاکید زیادی ندارد و گروههای همسالان آن ارزش خاص را ضد ارزش تلقی می کنند و در نهایت وسایل ارتباط جمعی نیز دیدگاه متفاوت دیگری درباره آن ارزش ارائه می دهندکه این ناهماهنگی، جوانان را دچار سر درگمی و بلاتکلیفی می کند و حتی در سنین پائین تر تکوین شخصیت آنها دچار اختلال می نماید.شکاف و فاصله بین اهداف و ابزارهای اجتماعی:

در حالتی که ساختار فرهنگی، اهداف فرهنگی یعنی مطلوبیتها و ارزشهایی که بایستی در جامعه تحقق یابند را به نحو بارز و شفاف تعریف کند، وسایل اجتماعی برای تحقق این هدف‌های فرهنگی، موجود نباشد، از نظر جامعه شناسان افراد چنین جامعه ای دچار انحراف در رفتار می شوند و آسیبهای اجتماعی در جامعه راوج می یابند.

 

نتیجه گیری:

 

با مرور یافته های پژوهشی مربوط به تاثیر تلویزیون به عنوان یکی از وسایل ارتباط جمعی بر شکل گیری، تقویت و انتقال ارزشهای اخلاقی و ترویج آنها در فرهنگ عمومی می توان نتیجه گرفت که:

اولا: تلویزیون در زندگی اجتماعی ما، نقش ویژه ای برای خود پیدا کرده است و روزبروز بر اهمیت این وسیله در حیات فرهنگی افزوده می شود.

ثانیا: تلویزیون و سایر وسایل ارتباط جمعی در ماهیت ابزارهای مثبتی هستند اما آنچه مهم است نوع استفاده و کاربرد این وسایل است.

یعنی تلویزیون به عنوان یکی از موثرترین وسایل ارتباط جمعی از یک سو می تواند در تقویت هنجارهای مثبت، بالندگی افکار عمومی، ارتقای سطح فکری و فرهنگی جامعه و ترویج و تحکیم و تقویت حسنه اجتماعی و تبدیل آن به فرهنگ عمومی موثر افتد، و از سوی دیگر به ایستایی فرهنگی و انحطاط فکری جامعه دامن زند.

 

پیشنهاد:

 

بنابراین پیشنهاد ما این است که اگر خواهان تبدیل کردن اخلاق و ارزشهای اخلاقی به فرهنگ عمومی هستیم، نمی توانیم کارگزاران با عوامل عمده اجتماعی شدن و فرهنگ پذیری یعنی خانواده، مدرسه، گروه همسالان وسایل ارتباط جمعی را نادیده بگیریم.

لذا می توان با ایجاد هماهنگی و همراهی بین این چهار عامل عمده، محیطی گرم و صمیمی برای درونی کردن ارزشها و هنجارها فراهم کرد. همچنین نهادهای جامعه پذیری و از جمله وسایل ارتباط جمعی علاوه بر هماهنگی با یکدیگر، بایستی در جهت تقویت و تحکیم ارزشهای اخلاقی مثبت و تبدلی اخلاق حسنه اجتماعی به فرهنگ عمومی، سازماندهی شوند و در این راه برنامه ریزان این وسایل می توانند به نحو احسن در جهت غنای محتوای فرهنگی آنها اقدام موثر نمایند.

  • ۰
  • ۰
     
تعداد صفحات : 75 صفحه

فصل اول: کلیات پژوهش

مقدمه

بیان مسئله

اهمیت و ضرورت پژوهش

اهداف پژوهش

هدف کلی

اهداف جزئی

فرضیه‌های پژوهش

متغیرهای پژوهش

تعریف مفاهیم و واژگان

فصل دوم: ادبیات تحقیق

مقدمه

مبانی نظری

تعریف امید به زندگی

مفهوم امید

تاریخچه امید به زندگی

ماهیت امید به زندگی

مؤلفه‌های امید

نظریه‌های مرتبط با امید به زندگی

نظریه اریکسون

نظریه ابعاد امید

ابعاد امید از منظر روانشناسی

روانشناسی مثبت نگر

اهمیت سلامتی

تعریف سلامت روان

تعاریف مکاتب مختلف از سلامت روان

دیدگاه زیست شناختی

دیدگاه روان پزشکی

دیدگاه روانکاوی

دیدگاه انسان گرایی

دیدگاه هستی گرایی

دیدگاه رفتارگرایی

دیدگاه مزلو از سلامت روان

دیدگاه فروم از سلامت روان

دیدگاه راجرز

دیدگاه اریکسون

نظریه‌های سلامت روان

مشخصه‌های فرد سالم از دیدگاه آلپورت

هورنای

آلفرد آدلر

پیشینه‌ی تحقیق

پژوهش‌های داخلی

پژوهش‌های خارجی

فصل سوم: روش تحقیق

مقدمه

جامعه‌ آماری

نمونه گیری

ابزارهای اندازه گیری

روش جمع آوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها

فصل چهارم: تجزیه و تحلیل داده‌ها

مقدمه

آمار توصیفی

آمار استنباطی

آزمون فرضیه نخست

فصل پنجم: نتیجه‌گیری

مقدمه

خلاصه تحقیق

نتیجه گیری

پیشنهادات تحقیق

محدودیت‌های تحقیق

منابع

 
خرید و دانلود - 9000 تومان
 
  • ۰
  • ۰
جایگاه پرورش حسِ دینی در تربیت کودکان نویسنده: محمد قمی فر
انسان با حضور درصحنه های متفاوت حیات اجتماعی از دو عامل تعیین کننده متاثر می شود.
الف) برداشت های ذهنی
ب) احساسات و عواطف
مقوله های مهمّی که چگونگی نگرش (1) آدمی را نسبت به جهان هستی، محیط اطراف و ارزشهای حاکم بر خانه و جامعه وروش های تربیت بوجود می آورند.
آنچه که باعث برداشت های ذهنی می شود، گیرنده های حسیِ موجود در شاکله عاطفی، روانی و حرکتی انسان است که از طریق زندگی اجتماعی و فردی، اطلاعات اولیه را جذب نموده و با فرآیند پیچیده ای مورد تجزبه و تحلیل قرار می دهد تا آگاهی های مورد نیاز زندگی خویش را در حوزه شناختی قرار دهد.
اطلاعات ارسال شده به این حوزه، پس از هماهنگ شدن و مقایسه با دانسته های قبلی، احساس جدیدی را بوجود می آورند که به درجاتی در دوحالت خوشایند و ناخوشایند متصوّر خواهد شد و چنین رمزهائی می تواند عواطف ساختاری فرد را زمینه سازی نماید.
احساسات و عواطف کسب شده مهمترین نقش را در تکوین شخصیت، تنظیم هدفها و انتخاب روشهای زندگی بجای خواهد گذاشت.
از آنجا که احساس خوشایند باعث یادگیری رفتارهای مطلوب، پیدایش انگیزه های رفتاری و همانندی انسان به الگو ها و اتصاف به ویژگیهای مورد قبول و شناخته شده خواهد شد، موقعیت بسیار مهمّی را در زندگی کودکان رقم خواهد زد.
بدیهی است پایدارترین و درعین حال خوشایند ترین یادگیریها، یادگیری غیر مستقیم و مشاهده ای است زیرا یادگیری مطابق رغبت و انگیزه های موجود، آگاهانه و بدون جبر و فشار روانی صورت می گیرد (2) و می تواند تمامی حواس انسان را بانوعی احساس خوشایند و عاری از دشواری متو.جه رفتار مناسبی نماید لازم است توجه خاصی به چنین موقعیت هائی در زندگی کودکان خود نمائیم.
موقعیت و زمینه ای که کودک را بنحو شایسته ای در معرض مشاهده و یادگیری رفتارها و یا تکالیف مذهبی قرار می دهد و آنان را در راستای گرایشهای فطری و ارضای نیازها ی روانی خود تقویت می کند می تواند احساس رضایت قلبی آنان را به ارمغان آورده و در جهت درک بسیاری از مسایل مذهب و دین، راهنمایی و هدایت نماید.
درک و پذیرشی که بصورت میل و گرایش و موافق فطریات آدمی نشاط و بهجت درونی کودکان را سبب شده و آنها را در مسیر تکاملی زندگی پشتیبانی نماید، شکوفایی و بالندگی استعدادها را ثمردهی خواهد نمود و آنها را در مسیر تجلی ارزشها و فضیلت های معنوی تقویت خواهد نمود.
تأمین چنین حس نشاط آور، موافق با نیازهای آدمی توأم با شوق و کنجکاوی در جهت حقیقت جویی، کشف طبیعت و شکوفایی فطرت، پرورش حس دینی نامگذاری می شود.
برای رسیدن به چنین موقعیت متعالی نیاز به زمینه سازی و آمادگی روان و عواطف کودکمان خواهیم داشت تا در مراحل اولیه ی زندگی خود، چهره ی شادمان و با نشاط والدین را پس از ارائه هر رفتار مطلوب تجربه نماید و در مراحل بعدی حیات که بعد عقلانی تکامل نسبی خواهد یافت رفتارهای تقلید شده ی خود را موافق دریافت های فکری خویش ببیند و به تثبیت رفتارهای مناسب و مطلوب خود اقدام نماید تا رشد و بالندگی آنان حاصل آید.
برای بررسی جایگاه پرورش حس دینی در تربیت دینی کودکان لازم است اصول تربیت دینی کودکان مورد توجه قرار گیرد وسهم پرورش حس دینی در گرایش به دین و مذهب و دین باوری مشخص شود تا بهتر بتوانیم از این ابزار در جهت هدایت فرزندانمان استفاده ی مطلوب داشته باشیم.
الف: اصل اگاهی و معرفت
برای فراهم آوری زمینه های مساعد و غنی و تسهیل رشد مفاهیم عقاید دینی نیازمند شرایطی ویژهای هستیم، از آنجا که کودگان دارای تقکر عینی و حسّی هستند لزوم تخمیق و دقت نطر دراین اصل ضروری بنظر می رسد زیرا:
الف -1) برای آموزش مفاهیم باید فهم کودکان را بخدمت گرفت، بکارگیری تفکر عینی کودکان برای فهم مسائل معنوی تقریباً ناممکن خوااهد بود، زیرا کودک دنیای پیرامونی خود را از طریق ذریچه حسّی خود نظاره خواهد نمود.
الف -2) ارائه هر مبحث و مسئله ای ازمذهب باید با توجه به میزان توانائی و درک مطلب و فهم کودک صورت گیرد، بدیهی است موقعیت سنی کودکان محدودیت های زیادی درجهت اراده مفاهیم بجای خواهد گذاشت.
الف -3) ارائه رهنمد های دینی و گفتار بزرگان دین در موقعیتی صورت می گیرد که کودک به چرائی آنها آگاه نخواهد شد و انگیزه کمتری برای جذب و عمل به گفته ها خواهد داشت.
آنچه در این اصا برجسته خواهد شد، مستعد سازس و تهیه زمینه هائی برای آزمودن تجربیات و احساسات خواهد بود تا از طریق توچه به نتایج رفتار و میزان موافقت و تقویت دیگران بتواند رفتای را درونی نماید.
اگر هم بخواهیم رهنودهای دینی و گفتار بزرگان در زندگی کودکان واجد اثر شود باید به برجسته سازی شخصیت های مذهبی و دینی اقدام نمائیم تا از طریق دوستی و موانست با شخصیت های مذهبی و دینی بتوانند به رفتارهای تقلیدی مطلوب دست یابند.
بدیهی است اصل آگاهی و معرفت در تربیت دینی کودکان به برجسته سازی احساس و عواطف آنان تکیه دارد.
ب: اصل شعور و احساس
دراین اصل سعی برآن است کودکان را به مشاهده و توجه بیشتر به احساسات و تجربیات دیگران و برانگیختن عواطف و شور مذهبی وادار نمائیم، این تحریک و برانگیختگی می تواند متاثر از موقعیت های زیر باشد.
¨ آشنا کردن کودکان با مراسم، دستجات، جماعات و عبادت های جمعی
¨ دیدن هیجانات، شادیها، اشگها و ناله ها
¨ افزایش دادن شوق کنجکاوی و دادن فرصت برای کشف طبیعت و فطرت کودک به دست خویش (4)
تکیه این اصل بر تقویت شعور و احساس آدمی است این اصل در موقعیت سنی کودکان بمراتب اثرگذار و مفید خواهد بود.
ج: اصل رفتار و عمل
در این اصل سعی بر آن است دستورات اخلاقی و پسندیده مورد آموزش عملی و رفتار و اعمال والدین مربیان و دوستان،الگوی رفتاری فرد قرار گیرد بگونه ای که کودک از طریق عمل متوجه حقیقت شده و با پیدا کردن عادت مذهبی با تقویت میل و علاقه به طاعات و عبادات خداوندی بپردازد.
در این اصل نیز جایگاه احساس بجهت قبول الگو و ا یجاد عادت های اولیه و شروع به عمل مورد توجه است دقت و تفکر منطقی در این اصول جایگاه بارز احساس بعنوان زیر بنای رفتاری کودکان را نمودار خواهد ساخت وروشی را برای مربیان فراهم خواهد ساخت که به احساسات کودکان و پرورش حس دینی آنان توجه خاصی را مبذول نمایندو از مسیر پرورش این حس سعادت و سلامت آتی کودکان را تأمین کنند.
حال که جایگاه پرورش حس دینی در تربیت دینی کودکان نگاشته شد لازم است به این نکته پرداخته شود که چرا احساس کودکان را جهت پایه ریزی اعتقادات دینی آنان به خدمت می گیریم.
آنچه که برای جوابگویی به این سؤال مطرح می شود عبارت است از:
به خدمت گرفتن احساس کودکان در جهت نمودار سازی لطف و احسان خداوندی است که منشاء اصلی هدایت است اگر بتوانیم جایگاه این مهم را در ضمیر و باطن فرد مؤثر و برجسته نمائیم به درجات بالایی از هدایت دست یافته ایم.
برای مثال اکرام و احترام بر فرزندان می تواند تأمین کننده ی عزت و کرامت آدمی باشد،آنگاه که این حس پرورش یابد فرد معنی تفضل خداوند که او را به مرتبه اشرف مخلوقات ارتقاء داده است را می فهمد و تأثیر آن رضایت فرد از زندگی خویش است چون کرامت را می فهمد از درگیر شدن با خواهش های نفسانی ذلت آور پرهیز می نماید و عظمت وجود او مانع بروز خطا و گناه در محیط اجتماعی خواهد شد.
در سلام کردن بر کودکان نیزمی خواهیم علیرغم بازگشائی راهی به ارتباط انسانیی نمودی از ادب را جلوه گر سازیم، این حس که معادل برجسته سازی شخصیت و اهمیت دادن به اشخاص است راه را بر حسد نسبت به دیگران می بندد و همواره بزرگی خداوند را بیاد می آورد که چنین احترامی متأثر از دیانت و دین و هدایت جاودان پیامبران الهی است پس احترام و سپاس نسبت به خداوند لازمه ی عبودیت انسان است.
در رفتار عادلانه نسبت به کودکان میخواهیم با لمس خوبی عدالت او را از فشار ناروای ظلم مصون ساخته،جایگاه اصلی خداوند و رفتار عادلانه او را مجسم سازیم ودر بکارگیری احساس شادی و سر زندگی،ایجاد طراوت و بهجت نشان دهنده ی دید مثبت به زندگی،امید و آرزوهای مثبت خواهیم شد تا آنها نیز بتوانند رفتار و اعمالی را داشته باشند که رضایت خداوند را بوجود آورد.
در اتقاء حس وفای به عهد نشان دهنده ی تعهد خداوند در برنامه ی هدایتی دین هستیم وعده هایی که اگر امید به تحقق آن نداشته باشیم در ابتدای راه مانده ایم و محرک لازمی برای حرکت وجود نخواهد داشت.
پس لازم است محققانه و با ریز اندیشی عالمانه جایگاه اصلی پرورش حس دینی را بشناسیم و در برخورد با کودکان حداکثر استفاده سودمند و مناسب از این ابزار را بعمل آورده و احساسات درونی کودکان را بخدمت بگیریم تا بتوانیم از این مسیر زمینه های هدایت را فراهم آورده و زمینه های انحراف و نا راستی را بخشکانیم تا کودکان ما متخلق به اخلاق الهی شده سعادت و نیکبختی دنیا و اخرت خود را بدست آورند.
پی نویس ها
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1) نگرش عبارت است از آمادگی اکتسابی برای ابراز واکنش مثبت یا منفی نسبت به اشیاء، اشخاص، موقعیت ها، مفاهیم و عقاید که بصورت واکنش مثبت و منفی در شکل اظهار خقیده، اعمال و رفتار متجلّی شده ؤ رویکرد نسبت به بعضی از موقعیت ها و یا اجتناب از موقهیت های دیگر را بوجود می آورد.
2) برداشتی از کتاب روشهای پرورش احساس مذهبی (نماز) در کودکان و نوجوانان، دکتر غلامعلی افروز
3) هر رفتار تقلید شده پس از تجزیه و تحلیل عقلانی در سنین مناسب رشد به سه صورت نمایان خواهد شد.
الف:رفتار تقلیدی خود را مناسب و معقول می داند لذا آن رفتار را تثبیت می کند.
ب: رفتار تقلیدی خود را نامناسب ونا معقول می داندلذا آن رفتار را تغییر می دهد
ج: رفتار تقلیدی خود را دارای نقص می بیند لذا به اصلاح جنبه های ناموزون می پردازد.
4) برداشتی از نظرات دکتر عبدالکریم کریمی از کتاب گفتارهائی پیرامون اثرات پنهان تربیت آسیب زا
رفتارهای مؤثر در پرورش حسِ دینی
در حیات عاطفی انسانها، برخوردها و رفتارهای سازنده و حرکت آفرینی وجود دارند که می توانند تأثیر بسزایی در روند هدایتی انسان داشته، نیروی لازم برای ادامه حرکت را فراهم آورند.
برخی متخصصین علوم دینی معتقدند که اصل تربیت و پرورش هنگامی صورت می گیرد که راه هدایت وتکامل معرفی و شناخته شود و سپس نیروی موجود در ضمیر آدمی (فطرت) به سوی مبدأ خود (هستی شناسی)جهت داده شود آنگاه سازندگی،بالندگی و تکامل انسان که متأثر از شناخت اصیل اوست آغاز می شود.
با توجه به چنین مقوله ای است که گفته می شود:
"معرفت دینی،حسِ دینی،رغبت و عاطفه دینی نه در آموزش دروس دینی ونه صرفاً در علوم حصولی و اکتسابی و نه با چشم سر که با چشم دل، نه با گوش سر که با گوش جان،نه به صورت ظاهر که با سیرت باطن،نه با زبان دهان که با زبان قلب بدست می آید"
بر این اساس باید به تعامل در رفتارهای مؤثری پرداخت که می تواند حسِ کودکان را در اختیار گیرد،نیروهای بالنده او را در جهت هدایت نفس تجهیز نماید و پس از ارائه شناخت نسبی زمینه ساز نشاط و بهجت آنان باشد.
بر جستگی حسِ دینی در این کلام به این جهت است که موقعیت اصلی هدایت ها دوران کودکی نسلها است،در این زمان کودک بجهت اینکه واجد تفکر انتزاعی نیست نمی تواند به درجات بالائی از شناخت نائل آید
پس باید از طریق تقویت احساس،جامعه ی پیرامون او را نمایان نمود و درک جهان و هستی را از دریچه حسِ مادی او به خدمت گرفت تا فهم چگونگی عبودیت آفریدکار هستی جایگاه اصلی ضمیر کودکان شود و محور هدایت آنان رضای پروردگار که برابر است با انجام اعمال و رفتارمطلوبی که توصیه ائمه اطهار و برگرفته از کلام حق تعالی است تا اینکه تکامل سن،تعقّل و استدلالهای منطقی، تأسی به حسنات و رفتارهای مناسب بر اساس شناخت حقیقت و درک زضایت خداوند را فراهم آورده وپشتوانه ای قوی برای تداوم و تثبیت رفتارها باشد.
از آنجا که احساسات،ابزارهای اولیه درک و شناخت آدمی است، می توان برای هدایت دینی کودکان و نوجوانان از احساس درونی آنان کمک گرفت.
درحالی که تکیه برآن است که قدرت تعقّل و تفکّرآدمی به موازات رشد احساسی کودک گسترش یابد و تحت برآیند دو نیروی مهّم حرکت تکاملی کودک آغاز شود، روش های ذیل راهی است برای به خدمت گرفتن احساس در جهت نمودار سازی لطف و احسان خداوندی که منشاء اصلی هدایت است، چنانچه بتوانیم جایگاه این مهم را در ضمیر و باطن فرد مؤثر و برجسته نمائیم بدرجات بالائی از هدایت دست یافته ایم.
شرط مهمّ در بکارگیری رفتارهای معرّفی شده،حرکت درجهت کسب فضائل و متخلّق شدن به اخلاق انسانی و اسلامی است تا بتواند ضمینه ساز تقرّب و نزدیک شدن به ذات مقّدس احدیت باشد و به هدف غائی تربیت دینی (رشد) جامه عمل بیوشاند (3)
الف: احترام و اکرام بر فرزندان
توصیه پیشوایان و رهبران الهی جامعه ما احترام به فرزندان و تکریم شخصیت آنان است (4) ودر روایاتی هفت سال اولیه عمر کودکان ((سن سیادت)) و بزرگواری معرفی شده است (5)
هدف واقعی احترام و اکرام فرزندان تامین کرامت و عزت نفس آنان است تا به فهم و درک اهمیت وجودی خویش
نائل شده و تحت تاثیر عزت و بزرگمنشی خود
از درگیر شدن با خواهش های نفسانی ذلت آور پرهیز نمایند.
ـ با درک عظمت وجودی خود مانع بروز خطا و گناه در محیط اجتماعی شوند.
انسانهای حقیر به جهت نواقص و کمبودهائی که درجایگاه شخصیتی خود احساس می کند به موقعیت ها و عناصری تکیه می کنندکنندکه بصورتی بتوانند،نقیصه های وجودی خویش را برطرف نمایند و در مسیرچنین حرکتی،به اطاعت های ضلالت آور و گمراه کننده دچار خواهند شد و زمینه های فساد و تبه کاری قوّت خواهد گرفت.
مهمترین تأثیرات روش های عزّت آور،مهم نشمردن جایگاه دنیا در ذهن آدمی است،چه بسا که هر نوع وابستگی به غیر خداوند می تواند عاملی بر بروز رفتارهای ناپسند باشد.
زیر بنا و محور اصلی احترام و اکرام بر فرزندان تجلّی معرفت به جایگاه رفیع انسان است که خداوند متعال او را اشرف مخلوقات خود خطاب نموده و هدف آن است که بروز شخصیّت توانمند،دانا و آگاه آدمی در سایهچنین کرامتی حاصل شود و پشتوانه ای قوی در پدید آوری سعادت و نیکبختی او باشد.
بروز چنین حسّی علاوه بر آنکه تأمین کننده نیاز معنوی انسان است بجهت رضایت فردی از پیدایش چنین هدایت و تحوّلی،جایگاه مبدأاصلی را برجسته ساخته و علاقهممتاز و خالصانه به خداوند کریم و لطیف را ره توشهاین حرکت تربیتی خواهد ساخت.(6)
ب: سلام کردن بر کودکان
سلام گفتن به هنگام حضور کودکان،بروز ظاهری برجسته سازی شخصیّت و اهمیّت دادن به جایگاه واقعی کودکان است،در سلام گفتن به دیگران علاوه بر آنکه سلامتی و موقعیّت فرد مدّنظر قرار می گیرد و راهی به ارتباط انسانی نسلها می گشاید،سلام گفتن نمودی از ادب و معرفت حقیقی فرد را به جایگاه رفیع انسان به ظهور رسانده. منشأ علاقه و محبت به همنوعان می شود،و غالباً این رفتار ساختار شخصیتی انسان را تحت تأثیر قرار می دهد. سلام تألیف قلوب است و ایجاد حسی مأنوس که افراد بتوانند فرصت حضور یکدیگر را درک نموده و با حضور مأنوس در جمع به کسب کنترل های خاصّی در رفتار خود نائل شوند.
پس باید به کودکان سلام کرد و آنان را به جمع بزرگسالان پذیرفت تا به محیط ادب و احترام وارد شوند واز رفتار و گفتار بزرگسالان در محیطی گرم و صمیمی متأثر شوند.
ادب و تحوّل ناشی از دوست داشتن دیگران و محترم شمردن همنوعان مانع بروز حسد است و تمایل به برقراری ارتباط اجتماعی باعث تقرّب انسانها است از آنجا که درک و معرفت به چنین موقعیت هایی که با میل و رغبت آدمی سازگار و درونی می شوند،جایگاه بسیار مناسبی در ساخت متعادل شخصیّت آدمی دارد،بعنوان یک فعل اخلاقی محسوب شده و پرورش چنین حسی که متأثر از توصیه های رهبران دینی و سنّت پیامبر گرامی اسلام است (7)منجر به پرورش حسِ دینی کودکان خواهد شد،زیرا آنان با مشاهده احترام و توجه بزرگسالان به خود به فهم بزرگواری خداوند خواهند رسید که چنین ارزش و بهایی را خاص کودکان قرار داده و مایه خوشنودی آنان را فراهم آورده است پس سپاس و احترام به ذات مقدّس احدی را ضروری رفتار خود خواهند نمود.
در این رفتار نیز خاطره اکرام کننده و هادی انسانها در ذهنیّت کودکان ما جایگاه ممتازی خواهد یافت و به اسلام و فرامین آن، که زمینه ساز چنین رشد و تحوّلی است به چشم تقدّس نگریسته خواهد شد.
بدیهی است که اثر چنین نگرش های وزین و ارزشمندی زمینه ساز سپاسگذاری و عبادت خالصانه اشخاص خواهد شد.
ج: مسرور کردن کودکان
وجود شادی و سرور در زندگی کودکان،روحیه تنّوع طلب آنان را مصفّا نموده طراوت و بهجت خاصی را که بوجود آورنده توان وقدرت فرد خواهد شد بودیعه خواهد گذاشت.
لبخند و سرور از احساس امنیت کودکان سرچشمه گرفته،عطوفت و طبیعت گرم آنان را تقویت خواهد نمود و خاطره خوش چنین رفتارهایی ماندگار خواهد شد.
اصولأ درک انسانی افراد متأثر از فضای روحی و محیط زندگی آنان است،آنگاه که سرور و شادمانی حاکم بر محیط زندگی انسانها شود،نشان دهنده دید مثبت کودکان به گذران زندگی است و در چنین حالی است که کودک از رفتارهای غریب و نامأنوس دیگران متنفر شده و احساس بیزاری خواهد داشت که این خود مقدمه ای بر پیشگیری از رفتارهای نا مطلوب است.
آموزش سپاسگذاری و تحسین کسانی که الفبای محبت را به کودکان می آموزند در چنین صحنه هایی تثبیت و پایدار خواهد شد،چرا که این انبساط و بهجت خاطر خود زمینه ساز موفقیت های بعدی انسان است و خاطره خوش آیندی از این رفتارها بجای خواهد گذاشت.
اگر بپذیریم که خداوند را می توان در دلهای شاد و مفرّح بندگانش یافت مقیّد خواهیم شد برابر توصیه ائمه بزرگوار به کودکانمان رحمت و محبت روا داریم و ترّحم و عطوفت را آمیزهرفتاری خویش سازیم (8).
کودکان در تعامل های روزانه خود به این فهم خواهند رسید که برای رضایت والدین باید رفتارهای ویژه ای داشت،زیراحرکت های مورد نظر والدین رادر بیان و کلام انان می یابند و یا به صورت خواسته پدر ومادر می شنوند پس به این نتیجه خواهند رسید که برای بدست آوردن رضای خداوند نیز باید به گفتارهای ائمه معصومین و خواسته های بزرگان توجه نمود و آنها را به کار بست.
و چنین است که برای مسرت خداوند باید رفتار و عملکردی مناسب و مثبت به ثمر نشاند و همواره به رضایت خداوند امید وار بود تا هدایت های خداوندی محقق شده، رشد و کامیابی را در وجود آدمی احیاء نماید.
د: عدالت نسبت به کودکان
اهمیّت عدل و معرفی خداوند به عدالت وقتی جلوه اصلی خود را ظاهر می سازد که به ساخت درونی انسان نظر داشته و به کراهت تبعیض و اثرات منفی آن درایجاد انحرافات اجتماعی توجهی ویژه داشته باشیم.
وجود بی عدالتی،ظلم و تبعیض در جامعه، امنیت روانی افراد را به مخاطره انداخته،باعث تنفّر و گریزان شدن انسان از موقعیّت های اجتماعی خواهد شد.
دوست داشتن عدالت و رنج بردن از تبعیضات باعث آن خواهد شد که همهتلاش آدمی در جهت موازنه و عدل بکار گرفته شود و این مهم لازمه برخوردهای انسانی یک مسلمان است، چنانکه ائمه در موارد خاص به تساوی در نگاه و برخوردهای ظاهری تذکّرات اکیدی داشته اند (9)
کودکان باید از ابتدا با عدالت آشنا شده و آن را لازمه برخورد و تعامل با دیگران بدانند، لمس خوبیٍ عدالت و مصون شدن از فشارهای ناروای ظلم و تبعیض هم نمودی از برجسته سازی جایگاه خداوند است که به این صفت نیزمعرفی شده است.
امید به زندگی و امنیّت افراد در سایهعدالت خداوندی نمایان خواهد شد برای تفهیم صحیح عدالت که زمینه ساز تلاش انسانها به نظم دهی درون، برنامه ریزی و رعایت انصاف است نیازمند بستری مناسب و حقیقی هستیم اجرای عدالت در بین فرزندان نیز توصیه اکید پیامبر مرسل(ص) است. (10)
فرزندان هم برخورد صمیمی و عادلانه والدین را نمودی از برخورد رحیمانه خداوند تلقّی خواهند نمود تا آن زمان که کودک بتواند به درک رحمانیّت مطلق خداوند نائل شود چنین برخوردهایی را مشابه و یکسان خواهد دانست.
جایگاه مهم و ارزشمندی که برای عادل حقیقی و رعایت کننده عدالت در ضمیر انسانها به ودیعه گذاشته شده آنگاه که به لطف و احسان خداوندی زینت داده شود،نمونه ای از علاقه مندی به دین، وابستگی به ائمه و رهروی را به ظهور خواهد رساند که امیدی قوی برای اصلاح و نجات جامعه و انسانها خواهد بود در چنین زمینه ای فرد ملتمس در مقام و موقعیتی قرارمی گیرد که معنای حقیقی عدالت رادرک می کند و خود را در کنف حمایت نیروی بزرگواری قرار می دهد که هیچ کس جز ذات پاک مقام خداوندگارسزاوار چنین جایگاهی نیست.
ه: محبت و رحمت با کودکان
دقّت در روش های تربیتی رسول مکرم اسلام و قدرت نفوذ معنوی آن شخصیّت رشید ما را متوجه محبت و رحمت برجسته پیامبر عظیم الشأن خواهد نمود بطوریکه نرمش و ملایمت او در برخورد با امّت، مسیر نفوذ بر دلها شناخته شده است.
نفوذی که بزرگترین دشمنانش را وادار به مدح رفتار گرانسنگ خود می نمود و موج عظیمی از مردم را به سوی پاکی و هدایت می کشاند.
از تأکیدات رسول گرامی اسلام است که:شمابا امکانات مالی هرگز نمی توانید مردم را جذب کنید ولی با گشاده رویی و اخلاق می توانید دلهای آنها را بدست آورید.
بیان احادیث بسیار دربارهمحبت و رحمت به فرزندان (11)و تذکر به بوسیدن آنان (12)بعنوان مهمترین ابزار برای ابراز علاقه به کودکان، نشان دهندهجایگاه برجسته این رفتار است.
کودک از طریق محبت، مهر ورزی را خواهد آموخت ودر هنگام بیان احساسات ابراز وجود خواهد نمود تا میزان علاقه دیگران را نسبت به خود ارزیابی نماید،
ابزار شناخت آنان از میزان علاقهافراد ((خاصه پدر و مادر)) نسبت به خود میزان مهر و رحمت آنان است و بر این اساس معیار رفتاری خود را بنا خواهند نهاد و سپس در برداشتی جامع از میزان توجه، محبت و رحم و شفقت خداوند رحمن و رحیم به جایگاه رفیع و مقدّس پروردگار پی خواهد برد و پس از درک نعمات خداوندی نسبت به خود در موقعیتی قرار می گیرد که سپاسگذار آن همه لطف و رحمت باشد.
اگر بیاندیشیم که محبت و رحمت نسبت به کودکان از نیاز های اولیه و اصلی آنهاست و هنگام محرو میت از این مهم توسط والدین،کودکان آماده دریافت مهر و محبت از دیگران(13)خواهند شد مقیّد به رحم و شفقت برآنان خواهیم شد.
بدیهی است که وقتی کودک خود را می بوسیم علاقه خود زا به او نمایان ساخته و از جهت امنیّت و نشاطی که چتر حمایتی محبت ما برایش فراهم می آورد او را اسیر و شیفته خود می سازیم و در نهایت این همه محبت و دوستی امنیت و بهجتی را در قلب کودکان فراهم می آوردکه می تواند نشانه های ممتازی از لطف و رحمت خداوند کریم باشد، خدائی که همه خلق را به محبت و رحمت فرا خوانده و پیامبرش را به چنین لفظ زیبایی (پیامبر رحمت)) ملقّب نموده است.
چنین است که محبت با کودکان راهی است برای آشنائی بامحبت خداوند و الطاف بی نهایت او و درچنین مسیری است که کودکان با همه وجود، کرامت خداوند را حسِ نموده، عبد و بنده راستین پروردگار بزرگ شوند.
و: وفای به عهد
وفای عهد نیز از روشهای موثر در پرورش حسِ دینی کودکان است زیرا کودکان در دوران خردسالی خود به جهت عدم نوان کاری و مهارت لازم در انجام فعالیت های مورد نیاز، اتکای شدیدی به والدین و اطرافیان خود داشته و احساس وابستگی به افراد توانمند پیرامون خود را بارز و آشکار خواهند نمود.
در معنائی دیگر کودکان والدین خود را رازق خود می پندارند، زیرا تصورآنان بر مبنای تامین نیازهای وجودشان است و از این جهت نقش پدر و مادر خود را برجسته می نمایند.
والدینی که برای تشویق کودکان به رفتار های مناسب،منعهد اعمال و رفتارهائی می شوند، تا بتوانند موتور محرکه فعالیت های مورد انتظار خویش را فراهم نمایند، باید متوجه باشند که پرورش امید و آمال و آرزو درچنین مسیری شکل خواهد گرفت و اثراتی ویژه بررفتارهای کودکان خواهد داشت، چنانچه این تعهدات عملی نشود، یاس و بدبینی را بوجود خواهد آورد.
حال اگر بدلائلی حالت اتکاء و اعتماد کودکان صدمه بیند و وابستگی آنان به مخاطره افتد لطمه روحی بزرگی نصیب آنان خواهد شد و خودرا در بستر مشکلات و موانع زندگی تنها خواهند یافت و نهایتاً اعتماد و توکل خود را که مایه حرکت های رفتاری آنان است از دست خواهند داد و دچار بحران خواهد شد که همه اینها تعادل وجودی آنان را به مخاطره انداخته و بشدت از کارآئی فرد می کاهد.
بینش تربیتی اسلام درجهت توجه به تحقق آمال و آرزوی انسانها و بازکردن دریچه ای به اعتماد و توکل مورد تاکید است تا مسیری را فراهم نماید که کودکان با پشتوانه ای حمایت کننده بر مشکلات و موانع محیط فائق آیند و به مراتب نهائی رشد برسند، چنانچه کودکی در اعتماد به والدین و اطرافیان شکست خورده عدم وفای (بی وفائی به تعهدات) دیگران را مشاهده نماید، درک ناقصی از تعهد و مسئولیت پذیری خواهد داشت و همه این موارد می تواند ضرباتی بر زمینه های تعهد و گفتارهای خداوند (که در آیات و روایات آمده است) نسبت به بندگان وارد سازد.
چنانچه بخواهیم کودکانمان در تعهدات خود نسبت به خداوند که با پذیرش دین بوجود می آید (14) تقویت شده و عامل به معاهده های خود باشند باید خود به عهد های گفته شده عمل نمائیم و درجه بالائی از وفا را بر آنان ارزانی نمائیم تا از این مسیر بتوانند گامهای مستحکم تری در مبانی دین داشته، به صلاح و نیکبختی رهنمون شوند.
روش های ارائه شده فوق تمامی ابزار نمودار سازی لطف و احسان خداوند نخواهد بود، روشهای متفاوت دیگری نیز برای تقویت حسِ دینی وجود خواهند داشت،
پس بر مربیان و والدین گرامی لازم است تمامی رفتارهای خود را با هدف تقرّب و نزدیکی به خداوند بکار گرفته و شناسائی لطف و احسان خداوندی را زمینه ساز رشد و معرفت خود، خانواده و فرزندان خویش قرار دهند، باشد که به جهت این فیض از نعمت های سرشار کردگار بزرگ بهرمند شده، سعادت و رستگاری را نصیب فرزندان خود سازند.
پی نوشت ها
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- از توصیه های دانشمند گرانمایه حضرت حجه السلام و المسلمین، حاج آقا غفاری از نظریه پردازان علوم اسلامی (معاصر)
2-گفتارهائی پیرامون اثرات پنهان تربیت آسیب زا، دکتر عبدالعظیم کریمی، تهران:انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 1373
3- اصول و روشهای تربیت در اسلام، دکتر سید احمد احمدی، تهران:انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 1373،صفحه 23 و62
4- عنِّ النبی (ص): اکرموا اولادکم و احسنوا آدابکم (نهج الفصاحه /مکارم الاخلاق)
5- عنِّ النبی (ص):الولد سیّد سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین (نهج الفصاحه /مکارم الاخلاق)
6-به جهت فراموش نکردن خاطره اکرام کننده
7- از سنت های حسنه ای که رسول گرامی اسلام و پیامبر مکرم (ص) برجای نهاده است سلام کردن بر کودکان است. آنحضرت همیشه خود به کودکان سلام می کرد و می فرمود در انجام این رفتار مراقبت دارم تا بعد از من بصورت یک سنت بین مسلمین بماند و همه بدان عمل کنند.
8- قال رسول الـ.. (ص) لیس منّا من لم ترحم صغیرنا و …
9- موارد خاص مانند نگاه و برخورد قاضی در هنگام شنیدن دعوی و حتی خطاب به افراد و برخورهای والدین نسبت به فرزندان حتی اگر تهذیب و سلامت نفس یکی از فرزندان برجسته تر بنظر آید.
10- قال النبی (ص):اِعدلوا بین اولادکم کما تحبون ان یعدلوا بینکم
11- با تربیت مکتبی آشنا شویم، دکتر رجبعلی مظلومی،تهران:انتشارات امیر کبیر، 1366، صفحه 259
12- سلام کردن به کودک، اسلام و تعلینم و تربیت، سید محمد باقر حجتی، تهران:دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1368، صفحه 98
13- اکثریت مردم مهر و محبت خود را به دلائل خاص در اختیار دیگران قرار خواهند داد و چه بسا که زمینه های انحراف از مسیر این محبت ها آغاز شود.
14- در روایاتی از امام صادق (ع) آمده است که القرآن عهدالـ.. الی خلقِه فقد ینبغی للمرء المسلم ان ینظر فی عهده… که مضمون روایت چنین است:قرآن عهدی است که خداوند با بندگانش بسته است، پس لازم است بر هر مسلمان که روزانه در عهد خود بنگرد و از آن آیاتی (50) آیه در روز بخواند که نهایتاً هدف عمل به تعهدات انسان با خداوند است و آشکارترین خطاب ها و بیان تعهدات، آیاتی است که با جمله یا ایهاالذین آمنوا …..آغاز شده است.
منابع و ماخذ
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1- احمدی،سید احمد، اصول و روشهای تربیت در اسلام، تهران:انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 1373
2- حجتی، سید محمد باقر، اسلام و تعلینم و تربیت،تهران:دفتر نشر فرهنگ اسلامی،1368
3- کریمی، عبدالعظیم،گفتارهائی پیرامون اثرات پنهان تربیت آسیب زا،، تهران:انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، 137
  • ۰
  • ۰

در این مقاله سعی شده با توجه به اجرای طرح ارزشیابی توصیفی در برخی از مدرسه های ابتدایی ایرانی، ضمن تعریف خلاقیت، به عناصر و عواملی که باعث بروز خلاقیت می شود، اشاره شود و سپس به ارزشیابی توصیفی و فضایی که اجرای این طرح برای بروز خلاقیت ایجاد می کند، پرداخته شود. مولف مقاله کارشناس ارزشیابی دفتر آموزش و پرورش ابتدایی وزارت آموزش و پرورش است.

خلاقیت چیست؟

بیشتر اوقات، مردم کلمه خلاق را مترادف کلمه پراستعداد و باهوش می دانند و تصور آنان این است که کودک بااستعداد و باهوش، خلاق نیز است یا این که کودک خلاق از هوش بالایی برخوردار است. هر چند کودکان باهوش، استعداد بالقوه بیشتری دارند که در راه های خلاق به کار ببرند، اما خلاقیت، همان استعداد و هوش نیست. خلاقیت فرآیندی است که بر مبنای استعداد، آموزش و تفکر استوار است. «خلاقیت گستره وسیعی از مسائل کوچک روزانه تا پیشرفت های مهم تاریخی در علوم و ادبیات و هنر را دربرمی گیرد و برخلاف نظر عمومی، هر فرد با توانایی های شناختی معمولی با مقداری تلاش می تواند از خود خلاقیت به خرج دهد. کودکان در سنین گوناگون انواع متفاوتی از رفتارهای خلاق را نشان می دهند.» (حسینی، 1381: 62).

چگونه می توانیم خلاقیت را در کودکان تشخیص دهیم؟

هر انسان طبیعی می تواند کاری خلاق در زمینه ای انجام دهد. ما اگر بخواهیم بزرگسالانی خلاق داشته باشیم، باید به کودکان خلاق توجه کنیم. به همین دلیل باید به پرورش مهارت ها و انگیزه خلاقیت توجه کنیم. فضاهایی که کودکان در آن خلاقیت خود را بروز می دهند و میزان خلاقیتی را که از خود نشان می دهند، بستگی به آموزش آنها، تجربه و سطح پرورش فکری و جسمی آنان دارد. هر عملی که کودک انجام می دهد، می تواند خلاق باشد، به شرطی که دو اصل در آن رعایت شده باشد.

1- با آنچه که قبلا انجام داده، متفاوت باشد.

2- صحیح و جذاب و معنی دار باشد.

برای آنکه بتوانیم ارزیابی نسبتا مناسبی از خلاقیت کودک خود داشته باشیم، باید هر زمان که با کودکان هستیم، خلاقیت را در دستور کار ذهنی خود قرار دهیم، البته قضاوت در مورد خلاقیت، کار آسانی نیست؛ زیرا نمی توان تشخیص داد مطالبی که کودک بر زبان می آورد و عملی که انجام می دهد، واقعا برای او مفهوم یا تازگی داشته باشد. آزمون هایی نیز برای تشخیص خلاقیت انجام می شود که معمولاً سؤالاتی را مطرح می کند که دانش آموز مجبور می شود یک یا چند پاسخ فرضی به آنها بدهد. مثلا از دانش آموز پرسیده می شود «چند کاربرد برای یک آجر (یا یک گیره کاغذ یا چند شیء معمولی دیگر) پیشنهاد می کنید؟ چگونه می توان این اسباب بازی را بهتر کرد؟ چه نوع پایانی می توانید برای این داستان بیندیشید؟» از پاسخ هایی که کودکان به این نوع سؤالات می دهند، طبق ضوابطی نتیجه گیری می شود، مثلا تعداد پاسخ هایی که کودک به یک سؤال می دهد و غیرمعمول بودن پاسخ های کودک در مقایسه با پاسخ هایی که سایر کودکان می دهند و اینکه کودک تا چه حد درباره هر پاسخ توضیح می دهد.

این نکته را نیز باید دانست که آزمون های خلاقیت تا حدودی می تواند توانایی های ذهنی مربوط به خلاقیت را اندازه گیری کند، زیرا توانایی هایی مانند انگیزه که نقش بسیار مهمی در تفکر خلاق دارد، سنجش نمی شود. از طرف دیگر آزمون های خلاقیت چون معمولا در شرایطی نظیر شرایط امتحانات در مدارس انجام می شود، به احتمال زیاد با اضطراب همراه خواهد بود. به همین دلیل شاید دانش آموزان نتوانند به راحتی به آنان پاسخ دهند و افکار منعطفی داشته باشند؛ لذا علاوه بر آزمون باید از مشاهده های دقیق و آگاهانه روی رفتار کودک، سود جست.

برای پرورش و حفظ خلاقیت در کودکان چه کارهایی باید انجام داد؟

مهم ترین مسأله بعد از تشخیص خلاقیت در کودکان، حفظ و چگونگی پرورش آن است. باید انگیزه ذاتی خلاقیت، پرورش پیدا کند. بهترین روش برای حفظ خلاقیت در کودکان این است که به آنها کمک کنیم تا استعدادها و مهارت ها و علایق آنها به یکدیگر مرتبط شوند. درک و شناخت اصل انگیزه درونی خلاقیت مرحله بسیار مهمی برای تشویق خلاقیت در کودکان است. باید زمینه ایجاد خلاقیت یعنی لذت و رضایت خاطر را در کودکان فراهم کنیم. یادآوری شایستگی ها و ایجاد استقلال برای تصمیم گیری در کودکان، باعث بروز خلاقیت می شود. کودکان از فعالیت هایی که احساس مسلط بودن به آن دارند، بیشتر لذت می برند و اگر احساس کنند که کار متعلق به آنهاست، بیشتر روی آن وقت می گذارند.

تحقیقات نشان داده دانش آموزانی که استقلال بیشتری در تصمیم گیری دارند و به آنان حق انتخاب داده می شود، از انگیزه درونی بیشتری برای انجام کار برخوردارند و پیشرفت خلاقیت در آنان قابل ملاحظه است.

محیط مدرسه و خانه، چگونه می توانند خلاقیت کودکان را رشد دهند یا از بین ببرند؟

«بررسی اجزای خلاقیت روشن می کند که خلاقیت یک ویژگی ثابت شخصیتی نیست که بدون هیچ تغییر و تحول در وجود انسان نهفته باشد، بلکه از جمله مواردی است که کاملاً تحت تاثیر عوامل یا موانعی تقویت یا تضعیف و حتی نابود می شود. بعضی شرایط، زمینه های ظهور و گسترش خلاقیت را فراهم می آورند، در حالی که بعضی موقعیت ها رشته های خلاقیت را در وجود آدمی خشک می کند.»(حسینی، 1381: 63)

آمابیل و همکارانش (1988) در مصاحبه هایی که با 120 دانشمند در 20 رشته مختلف داشته اند به این نتیجه رسیدند که عوامل محیطی در رشد خلاقیت برتری دارند. (حسینی، 1381)

«شور و عشق از آسیب پذیری مصون نیست، حتی کودکانی که دارای انگیزه ای بسیار قوی هستند، ممکن است در نتیجه محیط منع کننده به شدت تضعیف شوند و از این رو خلاقیت آنها از بین برود. چنین محیطی در کجا وجود دارد؟ آیا سیستم های متداول در مدارس سنتی سختگیر و محیط خانه ای محافظه کارانه مقصر به حساب نمی آیند؟ حتی آنهایی که کاملاً دارای تمایلات خوب هستند، می توانند سهواً وضعیتی را به وجود آورند که برای سلامت خلاقیت کودکان مضر باشد». (آمابیل، ترجمه قاسم زاده و عظیمی، 1375: 85)

در بسیاری از خانواده ها والدین، کودکان خود را مجبور به یادگیری می کنند. متأسفانه این امر نه در خانواده، بلکه در محیط های آموزشی، یعنی مدارس نیز، کاملا مصداق دارد. گاه شرایط موجود در مدرسه به گونه ای است که نه تنها به پرورش خلاقیت کمک نمی کند، بلکه این موهبت الهی را سرکوب می کند. (کریمی، 1384: 26) مدیران و معلمان ما با این نیت خیرخواهانه که قرار است استعدادهای بالقوه دانش آموزان کشف شود، آنها را مجبور می کنند تا مطالبی را که دانش آموز، هدف از یادگیری آن را نیز نمی داند، یاد بگیرند. البته همیشه تنبیه و تهدید از طریق اجبار صورت نمی گیرد؛ گاهی اوقات پاداش های بی مورد نیز حکم تنبیه و اجبار را دارد. بزرگ ترین مانع برای رشد خلاقیت، ارزیابی از آن است. این ارزیابی چه مثبت چه منفی، می تواند کودک را به سمت خلاقیت کمتر هدایت کند. آزمایش ها نشان داده که حتی احساس مشاهده شدن در حین انجام کار، می تواند تأثیر منفی روی خلاقیت بگذارد.

عامل مهم دیگر برای از بین بردن خلاقیت، پاداش است. اکثر مردم این تصور را دارند که پاداش باعث بهبود عملکرد می شود، اما همیشه این طور نیست. استفاده از مشوق های بیرونی باعث می شود میل و انگیزه های درونی و انگیزه ها و محرک هایی را که موجب خلاقیت و اعتماد به نفس می شود از بین برود. «صاحب نظران، اعتقاد دارند که پاداش خصوصاً در مواردی که به خوبی استفاده نشود انگیزه های درونی افراد را به ویژه در انجام فعالیت های بدیع و خلاق از بین می برد.» (کریمی1384،:30).

استفاده مکرر از پاداش باعث می شود که کودکان از مثلاً ورزشی که پیروزی به همراه نداشته باشد، لذت نبرند و یا از درس خواندنی که به همراه دریافت نمره خوب نباشد، رضایت نخواهند داشت و به طور کلی از انجام کاری که تعریف دیگران را به دنبال نداشته باشد، راضی نخواهند شد. با پاداش های بیرونی، عشق به آموختن و انگیزه های خلاقیت را در دانش آموزان از بین می بریم. از طرفی دیگر، اگر این پاداش ها قطع شود، ممکن است احساس تنبیه شدن را در کودک به وجود بیاورد.

تعریف و ستایش نیز گاهی اوقات، آثار مخربی بر دانش آموزان می گذارد. کودکانی که به طور مداوم از طرف خانواده یا معلمان مورد تعریف و تشویق قرار می گیرند، یاد می گیرند که فقط کارهایی را انجام دهند که مورد توجه والدین یا معلمان آنها است. اگر چه این رفتار مورد تأیید بزرگترها است، اما این دانش آموز در آینده از خلاقیت کمتری برخوردار خواهد شد. آنها یاد می گیرند که در زندگی آینده به جای خلاقیت و ابتکار، خود را با شرایط سازگار کنند و تنها به دنبال اموری باشند که تعریف و ستایش برای آنها به ارمغان بیاورد.

دو تن از نوابغ ادبی، نمونه های بارزی از نیروی منفی پاداش را نشان می دهند. یکی از آنها تی.اس.الیوت است که پس از اطلاع از بردن جایزه نوبل دچار افسردگی شدید شد. مدت کوتاهی پس از اعلام برندگان جایزه، الیوت یکی از دوستانش را در خیابان ملاقات کرد. دوست او دستش را به سوی الیوت دراز کرد و گفت: دوست عزیز تبریک می گویم که برنده جایزه نوبل شده ای، فکر می کنم که دیگر موقع آن رسیده بود. الیوت با دلتنگی پاسخ داد: باید بگویم خیلی زود بود. جایزه نوبل به منزله بلیتی برای تشییع جنازه انسان است. هیچ کس، پس از دریافت این جایزه نتوانسته کاری انجام دهد. الیوت طی آشنایی با سایر برندگان جایزه، متقاعد شد که این پاداش بزرگ به طریقی به صورت دلیل زنده بودن و دلیل نوشتن برای برندگان جایزه درآمده است. به عقیده او، جایزه بلافاصله محرک شخصی و انگیزه درونی برای نوشتن را از میان می برد.

داستایوسکی، داستان نویس روسی نیز به خاطر پاداش، دچار فلج مشابهی شد. در مورد او در مقابل نوشتن یک داستان، محرک مادی قرار داشت. در نامه ای که او به یک دوست نوشت، چنین شکایت کرد:من کار کردم و زجر کشیدم. آیا معنی بی تحرک شدن را می دانی؟ خدا را شکر، نمی دانی. می دانم که تو هرگز طبق سفارش و طبق معیار ننوشته ای و هرگز آن زجر جهنمی را تجربه نکرده ای. دریافت آن همه پول از روسی ویستنیک به عنوان پیش پرداخت!(عظیمی1375،:85)

از دیگر موانع رشد خلاقیت، رقابت است. رقابت مجموعه ای از ارزیابی و پاداش است. غالباً رقابت زمانی به وجود می آید که مردم احساس کنند کار آنها در مقابل کار دیگران مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت و به بهترین آنها پاداش تعلق می گیرد.(همان) امری که ما هر روز در مدارسمان شاهد آن هستیم؛ میدانی را آماده می کنیم و گروهی از دانش آموزان را انتخاب کرده، وادارشان می کنیم برای به دست آوردن جایزه، حریفان قدر خود را از میدان بیرون بیندازند تا پاداش طلایی مربوطه را به دست بیاورند. آشکارترین شکل رقابت در سیستم آموزشی، برگزاری امتحان است و ملاحظه شده که دانش آموزان برای کسب نمره بالاتر و پیروزی بر حریف یا حریفان به تلاش هایی که تجلی آن به صورت های گوناگون مانند تقلب، کپی کردن، نوشتن مطالب بر روی دسته صندلی قبل از شروع امتحان، درس خواندن فقط شب امتحان و... ظهور می کند، دست می زنند.

محدودیت در انتخاب نیز، باعث نابودی خلاقیت می شود. همانطور که اشاره شد، آزادی در انتخاب، باعث رشد خلاقیت می شود و برعکس آن نیز صادق است. یعنی محدود شدن انتخاب و ایجاد فشار برای یادگیری، خلاقیت را نابود می کند. فشارهایی را که خانواده ها و مدرسه برای حفظ کردن مطالب و یادگیری آن به کودک که سطح بالایی از انگیزه های درونی را ندارند وارد می کند، آثار مخربی بر جای خواهد گذاشت و تأثیرات منفی آن به شکل فرار از مدرسه، ترک تحصیل و نخواندن درس و حتی خودکشی، ظهور می کند. فشارهای خارجی، بدترین عامل برای سرکوب خلاقیت است.

تعداد زیادی از والدین، فرزندان خود را به سمتی هدایت می کنند که فکر می کنند آنان در آن زمینه موفق می شوند، هرچند که آن مسیر مورد علاقه کودکشان نباشد؛ البته شاید کودک به موفقیت هم برسد، اما به رضایت نخواهد رسید و واقعاً خلاق نخواهد شد. معلمان و مربیان ما نیز با ارزیابی دائمی خود، باعث کاهش انگیزه در دانش آموزان می شوند؛ زیرا نظام نمره دهی در مدارس ما باعث می شود که کودکان ما به جای توجه به افزایش معلومات و بهبود مهارتهایشان، تنها حرص و ولع برای کسب نمره داشته باشند.

اگر خانواده و مدرسه نتواند در شناسایی و رشد خلاقیت دانش آموز موفق شوند و با ایجاد مانع(ارزیابی، پاداش، رقابت و محدودیت در انتخاب) سبب از بین رفتن آن شوند، ما باید شاهد دانش آموزانی افسرده و بی انگیزه برای خلاقیت باشیم؛ همان گونه که تاکنون شاهد بوده ایم!

ارزشیابی توصیفی چیست؟

«ارزشیابی توصیفی»الگوی جدیدی است که تلاش می کند زمینه ای را فراهم سازد تا دانش آموزان در کلاس درس با شادابی و نشاط بهتر و بیشتر و عمیق تر مطالب درسی را یاد بگیرند.(1)

بنابراین، به جای توجه افراطی به آزمون های پایانی و نمره، روند یاددهی و یادگیری را در طول سال تحصیلی مورد توجه قرار می دهد و در راستای این توجه، رشد عاطفی و اجتماعی و حتی جسمانی دانش آموز را نیز در نظر می گیرد. این طرح با هدف بهبود کیفیت یادگیری و یاددهی و افزایش بهداشت روانی محیط یاددهی و یادگیری، تغییرات اساسی را در نظام ارزشیابی فعلی پیشنهاد کرده است. از جمله تغییر مقیاس فاصله ای(0تا20)به مقیاس ترتیبی، تغییر ساختار کارنامه و تبدیل آن به کارنامه توصیفی تحت عنوان گزارش پیشرفت تحصیلی، تغییر و تنوع بخشی به ابزارها و روش های جمع آوری اطلاعات از وضعیت تحصیلی دانش آموز، مانند: پوشه کار، آزمون های عملکردی، فهرست وارسی(2) و برگ ثبت مشاهدات، تغییر در رویکرد کلی ارزشیابی از ارزشیابی پایانی به ارزشیابی تکوینی و فرآیندی تغییر در مرجع تصمیم گیرنده در ارتقای دانش آموزان. در این طرح، به جای امتحانات پایانی، معلم و شورای مدرسه، مرجع صاحب صلاحیت تصمیم گیری تعیین شده اند.

ارزشیابی توصیفی چگونه می تواند در بروز و رشد خلاقیت دانش آموزان مؤثر واقع شود؟

«از سالها پیش در کشور ما در حوزه خلاقیت، مطالب و مباحث اندکی مطرح بوده است. همچنین یکی از اهداف اساسی آموزش و پرورش ما درخصوص شکوفایی خلاقیت دانش آموزان طرح ریزی شده است. اما علی رغم اهمیت این موضوع به دلایل مختلف تاکنون کمتر به پژوهش و مطالعه بنیادی و برنامه ریزی برای پرورش خلاقیت دانش آموزان، پرداخته شده است و این در حالی است که به شدت به نسلی خلاق و نوآور نیازمند بوده و هستیم. (سلیمانی، 1381: 11)

برای ایجاد خلاقیت، هوش، استعداد، مهارت و تلاش لازم است؛ اما کافی نیست. انگیزه درونی نیز باید به آنها اضافه شود تا خلاقیت شکل گیرد. ما باید برای کودکانمان فرصتهایی را به وجود بیاوریم و مهارتهایی را به آنها آموزش دهیم تا استعدادهایشان را گسترش دهند و این محقق نخواهد شد مگر اینکه بین مهارتها و علایق آنها وجه مشترکی را بیابیم و آنها را رشد دهیم.

در روش آموزش سنتی که مبتنی بر یادگیری مطالب بدون تفکر و توجه به معنی آن است، دانش آموزان به گونه ای تربیت می شوند که بدون توجه به چگونگی ارتباط مطالب و بدون تفکر، برای به دست آوردن نمره خوب آنها را می آموزند. اما این نوع آموزش و یادگیری برای انجام یک کار خلاق، واقعاً بی فایده است.» شیوه های سنتی با ساختار انعطاف ناپذیر و محدودیت زیادی که برای دانش آموزان قائل می شود، همچنین با تکیه بر انتقال معلومات و محفوظات، امکان هر گونه رشد فکری، ابتکار و اکتشاف را از یاد گیرنده سلب می کند. چنانکه دانش آموز نمی تواند بین آموخته هایش و مسائل بیرونی ارتباط برقرار کند در حالی که سبک آموزش و پرورش باز یا روش فعال تدریس با دادن آزادی به دانش آموز و عدم نظارت دائمی بر کارها و برنامه ها به او فرصت می دهد تا به جست وجو و کشف مسائل بپردازد. بدین ترتیب دانش آموز خود در فرآیند یادگیری دخیل می شود و انگیزه های درونی و به دنبال آن امکان بروز خلاقیت در او افزایش می یابد. (سلیمانی، 1381: 111) این مهم در طرح ارزشیابی توصیفی مورد توجه و عنایت خاص قرار گرفته است. معلمین این طرح با ارزشیابی دانش آموز به شکل نامحسوس، فضای باز و فعالی را برای رشد خلاقیت ایجاد کرده اند. ارزشیابی توصیفی سعی کرده با تغییر در ساختار نظام ارزشیابی آن را به قدری انعطاف پذیر کند که با شیوه ها و علائق یادگیری متفاوت، انطباق پیدا کند. در کلاس ارزشیابی توصیفی، کودکان در یادگیری فعال هستند و احساس غرور و مالکیت نسبت به کلاس درس خود دارند. آنها در این کلاس آزاد هستند تا انتخاب کنند. راهنمایی می شوند و اختیار دارند تا در محیط کلاس، آن گونه که دوست دارند، یاد بگیرند.

معلمین طرح ارزشیابی توصیفی با ایجاد جوی صمیمی و مطمئن در کلاس درس فضایی مساعد را برای رشد خلاقیت دانش آموزان فراهم کرده اند تا آنها بتوانند با آسودگی در کلاس به اظهار نظر بپردازند و بدون نگرانی هر سؤالی را که در ذهن دارند، مطرح کنند. آنها یاد گرفته اند که چگونه مهارتهای یادگیری را در قلمرو خاص به کودکان بیاموزند. آنها روش تفکر درباره مسائل و قوانین علمی را به دانش آموزان آموزش می دهند. «تحقیقات نشان داده است روابط صمیمانه و توأم با علاقه و احترام، نقش مؤثری در خلاقیت دانش آموز دارد.» (سلیمانی، 1381: 114).

در ارزشیابی توصیفی، یادگیری مهم و تفریح است. کودکان در کلاس تشویق می شوند که علائق، تجارب و ایده های خود را به کلاس درس بیاورند و اجازه دارند درباره هدفهای کار روزانه خود با معلمان بحث کنند. به آنها استقلال کاری داده می شود تا تصمیم بگیرند. احساس آرامش می کنند و تنشها و فشارهای کسب نمره را ندارند. در تحقیقی که اخیراً از طرف خانم حقیقی، دانشجوی کارشناسی ارشد، صورت پذیرفته، نشان داده شده است که محیط های خالی از استرس، به ویژه استرس امتحان، شرایط مساعدتری را برای بروز خلاقیت ایجاد می کند. همچنین در این تحقیق از طریق آزمون 35 سؤالی پیشرفت تحصیلی در سه سطح دانش، ادراک- کاربرد و قوه خلاقه (نوآوری- سیالی- اصالت) و همچنین از طریق مشاهده کنش متقابل در کلاسهای درسی، سنجیده شد و تفاوت معنی داری بین گروه آزمایشی (کلاس مجری طرح ارزشیابی توصیفی) و گروه کنترل (کلاس مجری ارزشیابی سنتی) مشاهده شد. (حقیقی، 1383)

«آمابیل (1989) معتقد است معلمان با بیان آزاد احساس خود، مانند عشق و شادی و کنجکاوی به امور می توانند الگوی مناسبی برای کودکان باشند. در کلاس ارزشیابی توصیفی، معلمان به جای«من»،«ما»می گوید. آنها منبع اطلاعات و هدایت هستند. در این کلاس، همیشه«همکاری» بر«رقابت» ارجحیت دارد. زمانی که راه های گوناگون انجام یک فعالیت را مورد توجه قرار می دهند، اجازه می دهند که دانش آموزان صدای بلند فکر کردن آنها را بشنوند و هدایت شوند. آنها نه تنها از ایجاد هرگونه زمینه رقابت در کلاس درس، خودداری می کنند بلکه جوی را در کلاس ایجاد می کنند که دانش آموزان در انجام وظایف به همدیگر کمک کنند، در ایده ها با هم سهیم شوند و به نتیجه نهایی کار افتخار کنند و این یعنی خلاقیت.

منابع

* آمابیل، ترزا، شکوفایی خلاقیت کودکان، ترجمه قاسم زاده و عظیمی (1375) چاپ اول: تهران: نشر دنیای نو.

* احمدی، غلامعلی (1383) جایگاه و نقش ارزشیابی پیشرفت تحصیلی در آموزش و یادگیری فرآیند مدار، مجموعه مقالات اولین همایش ارزشیابی تحصیلی، چاپ اول، تهران: انتشارات تزکیه.

* پیر خائفی، علیرضا (1383)، نگاهی به سنجش خلاقیت دانش آموزان از منظر تحولی و گونه ای، مجموعه مقالات اولین همایش ارزشیابی تحصیلی، چاپ اول، تهران: انتشارات تزکیه.

* حسنی، محمد، احمدی (1384)، ارزشیابی توصیفی الگویی نو در ارزشیابی تحصیلی، چاپ اول، تهران: انتشارات مدرسه.

* حسنی، محمد(1384)، راهنمای ارزشیابی توصیفی، چاپ اول، تهران: نشر آثار معاصر

* حسینی، افضل السادات (1381)، ماهیت خلاقیت و شیوه های پرورش آن، چاپ دوم، مشهد: نشر آستان قدس رضوی.

* حقیقی، فهیمه السادات (1383)، نقش ارزشیابی مستمر در تعمیق یادگیری دانش آموزان پایه دوم مقطع ابتدایی شهر تهران،سال تحصیلی 84-،83 پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه پیام نور تهران. منتشر نشده.

* سلیمانی، افشین (1383)، کلاس خلاقیت،،1381 چاپ اول، تهران: انتشارات انجمن اولیا و مربیان.

* کریمی، علی (1384) پرورش خلاقیت، چاپ اول، تهران: انتشارات رسانه تخصصی.

زیرنویس

1- بعد از مصوبات 679 و 674 شورای عالی آموزش و پرورش مبنی بر تهیه طرحی برای تغییر نظام ارزشیابی تحصیلی پایه های اول تا سوم ابتدایی، طرحی تحت عنوان ارزشیابی توصیفی تهیه و بعد از تأیید شورای عالی به اجرای آزمایشی گذاشته شد. اهداف اساسی طرح به این شرح است: بهبود کیفیت فرآیند یاددهی، یادگیری، فراهم نمودن زمینه مناسب برای حذف فرهنگ بیست گرایی، تاکید بر اهداف آموزش و پرورش به جای تأکید بر محتوای کتاب ها، فراهم نمودن زمینه مناسب برای حذف حاکمیت مطلق امتحانات پایانی در تعیین سرنوشت تحصیلی دانش آموزان، افزایش بهداشت روانی محیط یاددهی و یادگیری. در راستای تحقق این اهداف، ارزشیابی توصیفی در چند محور در نظام ارزشیابی تغییر و تحول ایجاد نموده است. البته این تغییرات با تحولات جهانی در این حوزه، همزمان و همسو است.(حسنی،محمد1381،)

ارزشیابی توصیفی، شکلی از ارزشیابی تحصیلی-تربیتی است که در آن معلم با مشارکت فعال و دانش آموز و اولیای ایشان با استفاده از ابزار های مختلف به جمع آوری اطلاعات در زمینه تلاش ها، پیشرفت ها و موفقیت های دانش آموزان می پردازد و با طبقه بندی تحلیل و تفسیر اطلاعات به آنها کمک می کند تا بهتر یاد بگیرند و مشکلات یادگیری خود را به کمک اولیا و معلمان برطرف کنند.

هدف اصلی در ارزشیابی توصیفی بهبود شرایط یادگیری دانش آموزان با از بین بردن اضطراب های نامطلوب ناشی از برگزاری امتحانات و بازخورد های عددی است.

ویژگی های ارزشیابی توصیفی

1- در ارزشیابی توصیفی به جای دادن نمره به دانش آموز از عبارت های کیفی مثل تلاش خوبی داشته ای، با تلاش به موفقیت رسیده ای، برای موفقیت باید بیشتر تلاش کنی، با انجام تمرین بیشتر مشکل شما برطرف می شود و... استفاده شود.

2- ارزشیابی توصیفی به زمان خاص محدود نمی شود این ارزشیابی در کل جریان یادگیری، در فعالیت های خارج از کلاس و در محیط زندگی جریان دارد.

3- تلاش و دشد کودکان همانند موفقیت آنان ارزشمند است و فقط به موفقیت ها امتیاز داده نمی شود بلکه، تلاش و پیشرفت نیز امتیاز دارد.

4- همانگونه که یادگیری دانش آموزان در حوزه های مختلف و سطوح متفاوت است، سنجش و ارزشیابی آن نیز باید با استفاده از ابزار هایی باشد که بتواند این یادگیری ها را بسنجد. پوشه کار، آزمون ها، مشاهدات از جمله ابزارهایی است که در ارزشیابی توصیفی مورد استفاده قرار می گیرد.

5- در ارزشیابی توصیفی اصل بر ارتقای دانش آموزان به پایه های بالاتر است مگر در موارد بسیار نادر و زمانی که دانش آموزان دارای ناتوانایی های ذهنی باشند.

6- کارنامه دانش آموزان علاوه بر عملکرد درسی، عملکرد اجتماعی و عاطفی و جسمانی-فیزیکی را منعکس می کند.

ارزشیابی توصیفی با ویژگی های فوق راه کارهایی را برای برطرف کردن بخشی از مشکلات فراوری ارزشیابی تحصیلی ارایه داده است که در ادامه به آنها اشاره می شود.

راه کارهای ارزشیابی توصیفی برای برطرف کردن مشکلات

الف) مهم ترین هدف ارزشیابی توصیفی، ایجاد تغییر در دیدگاه ها و نگز های مسوولان، مدیران، آموزگاران و والدین نسبت به ارزشیابی تحصیلی است. زیرا اصلی ترین عامل ناکارآمدی روش های فعلی، نگاه نادرست به هدف های مستتر در هر یک از روشهاست که منجر به استفاده نادرست از آنها می شود. به عنوان مثال آزمون و آزمودن اگر با هدف شناخت تغییرات حاصل از یادگیری که بیانگر تلاش ها و فعالیت های معلم، دانش آموز و والیدن گرامی است به کار رود و از نتایج آن؛

1- برای کمک به دانش آموزان در جهت تلاش بیشتر و فعالیت دقیق تر

2- توسط معلم و والدین در جهت برنامه ریزی مناسب تر استفاده شود، این عمل نه تنها ناپسند نیست بلکه عین صواب است.

ب) راهکار دیگری که پیش بینی شده، جایگزینی بازخوردهای کیفی و توصیفی به جای بازخوردهای نمره ای است. نمره برای دانش آموز فقط به عنوان علامتی است که برخی از رفتارهای خوشایند و یا ناخوشایند دوستان، معلمان، اولیا و دیگران را به دنبال دارد. اما تأثیری در شناخت نقاط قوت، ضعف، توانمندی ها و محدودیت ها ندارد. اما باز خوردهای کیفی به دانش آموزان انگیزه و تلاش بیشتر در یک فضا و شرایط آرام و برای معلم، توجه دقیق بر ابعاد یادگیری دانشآموزان و برای اولیا آگاهی از وضعیت تحصیلی و وظیفه و مسوولیتی که در قبال آن دارند، می دهد. نباید حذف نمره را از بازخوردهایی که به دانش آموز داده می شود با حذف ارزشیابی، یکسان تلقی کرد. ارزشیابی به صورت دقیق تر، کامل تر، با ابزارهای مناسب تر با هدف یاری به دانش آموز و اولیا آنان در طول سال تحصیلی انجام می شود؛ اما نتیجه با کلمه، عبارت، جمله و... اعلام می گردد.

اگر یادتان باشد گفته شد از جمله مشکلات ارزشیابی فعلی کم توجهی به تمامی آموخته ها و یادگیری های دانش آموزان، مثلاً در زمینه علاقه، انگیزه، احساسات، نگرش ها، توانایی ها، مهارت ها، کارهای علمی و... است. مواردی که به جرأت می توان گفت هدف اصلی و اساسی دوره ابتدایی رشد و شکوفایی آنهاست، که در ارزشیابی توصیفی برای هر یک از آنان ابزار و گروه، روش مشاهده و ابزاری تحت عنوان سیاهه رفتار در نظر گرفته شده است. بنابراین، معلم گرامی ضمن توجه به این بعد یعنی بعد اجتماعی، آن را با روش و ابزار درست ارزشیابی می‌کند و اطلاعات حاصله را بررسی، تجزیه و تحلیل کرده و از نتایج آن برای تصمیم گیری درخصوص تنظیم برنامه آموزشی خود و اطلاع به والدین برای فراهم کردن زمینه تلاش و فعالیت بیشتر همراه با انگیزه لازم، به کار می برد.

ج) با توجه به اینکه برگزاری امتحانات در زمانی غیر از زمان آموزش و یادگیری انجام می شود، فاصله زمانی بین آموزش و ارزشیابی و امتحان، آن را به یک موضوع اضطراب آور و نگران کننده تبدیل کرده است. از طرف دیگر براساس نتایج یک یا چند امتحان در مورد آینده دانش آموز تصمیم گیری می شود و این امر باعث شده هم والدین و هم دانش آموزان و حتی معلمان دچار ترس و اضطراب شوند. برای رفع این مشکل در ارزشیابی توصیفی امتحان و آزمون به شکل مستقل و در زمان ویژه برای آن کار وجود ندارد. بلکه معلم در زمانی که مشغول آموزش و دانش آموز در حال یادگیری است، آزمون های مورد نظر اجرا شده و همزمانی ارزشیابی و آموزش و یادگیری ضمن حذف اضطراب ناشی از حضور در جلسات امتحانی، آن را به مرحله ای از یادگیری و جزء فرآیند یادگیری تبدیل می کند.

د) مشارکت و همکاری در هر کاری علاقه و تعهد افرا را به آن کار افزایش می دهد. از آنجایی که ارزشیابی تحصیلی در طرح ارزشیابی توصیفی یک فرصت یادگیری تلقی می شود و برای یادگیری و بهبود شرایط آن انجام می گیرد، مشارکت دانش آموز و وابدین در این موضوع در کنار معلم بسیار ارزشمند و حیاتی است. زیرا دانش آموز با بررسی روند تلاش خود از همان ابتدا مدیریت و فرایند های یادگیری خود را بتدریج بر عهده می گیرد و والدین نیز با مشارکت در امر ارزشیابی فرزندشان ضمن احساس وظیفه بیشتر، برنامه ریزی های آگاهانه تری برای بهبود وضعیت تحصیلی آنها انجام می دهند.

ه- و بالاخره در ارزشیابی توصیفی تمام تلاش معلم، والدین و خود دانش آموز در طول سال صرف فرایند«ارزشیابی شناخت از وضعیت یادگیری - تلاش برای یادگیری بهتر - ارزشیابی شناخت بیشتر و دقیق‌تر - تلاش برای یادگیری بهتر» می شود و دانش آموزان فرصت جبران کاستی های احتمالی متراکم نشده و تا پایان توبت اول یا سال حفظ نمی شوند، بلکه هر زمان که شناسایی طرح، اصل بر ارتقاء دانش آموز به پایه بالاتر است و فقط معدود دانش آموزانی که مشکل جدی در توانمندی های عقلی و... دارند بنابر اصل «هر دانش آموزی با توجه به تفاوت های فردی به زمان متفاوتی برای یادگیری نیاز دارند» تکرار پایه می نمایند.

محاسن ارزشیابی توصیفی و ضعف های ارزشیابی فعلی در زیر آمده است:

محاسن ارزشیابی توصیفی

1 شناخت عمیق تر و دقیق تر از دانش آموز 2 کاهش اضطراب نامطلوب و فعالیت های دانش آموز در کنار موفقیت

3 توجه به تلاش ها و فعالیت های دانش آموز در کنار موفقیت 4 به خدمت گرفتن ارزشیابی برای آموزش و یادگیری بهتر

5 مشارکت دانش آموز و والیدن در ارزشیابی 6 حمایت از کودک و توجه به حقوق آن در کلاس و مدرسه

7 ایحاد فضای محبت و همدلی بین دانش آموزان 8 شناسایی مشکلات یادگیری در زمان مناسب و تلاش برای رفع آن

معایب ارزشیابی فعلی

1 محدود شدن به ارزشیابی از دانش آموز و اطلاعات 2 اضطراب آور بودن نمره و امتحان

3 کم توجهی به تلاش ها و فعالیت ها و تأکید بیش از حد بر موفقیت 4 تفکیک یادگیری از ارزشیابی

5 ایجاد فضای رقابتی، البته ناسالم در بین دانش آموزان 6 کم توجهی ابعاد عاطفی و مهارتی

7 کم توجهی به ویژگی های سنی، شرایط روحی کودک 8 عدم توجه به مشکلات یادگیری و توجه صرف یه نمرات پایانی

به عنوان معلم باید عمیقاً باور داشته باشیم که هر دانش آموز قابلیت رشد و یادگیری را دارد به شرط آنکه ما ابزارهای سنتی ارزشیابی را که بدون توجه به تفاوتهای فردی، فقط به دنبال نقطه ضعف هاست رها کنیم و ابزاری بسازیم که توانایی ها را شناسایی کند و به دانش آموز اعتماد به نفس بخشد و زمینه را به گونه ای مهیّا کنیم که نمره گرایی از بین برود و معلم و دانش آموز و اولیا همه به دنبال کیفیت کار باشند نه کمیت.

بسیاری از معلمان نگران اتمام برنامه های درسی خود هستند بدیهی است بخشنامه ها و دستورالعمل های اداری و اجرایی در تولید این نگرانی نقش عمده دارند و باعث افت کیفی کار آنان می شود. برای رفع این نگرانی باید چاره اندیشی کرد تا کیفیت فدای کمیّت نشود. [1]

ارزشیابی:

هر کاری که قضاوتی به همراه داشته باشد ارزشیابی است که بعضی از مواقع سنجش و ارزشیابی معادل به کار می روند، اما به واقع هم معنا نیستند. سنجش، اندازه گیری عملکرداست و مشتمل بر قضاوت نیست و این نقش بر عهده ی ارزشیابی است. [2]

در واقع امتحان نوعی ارزشیابی است که طبق اصول معینی انجام می شود و وسیله ای برای توصیف تغییر رفتار دانش آموز در جهت اهداف آموزش و پرورش وکمک به بهبود یادگیری است که 7 هدف اساسی را به دنبال دارد.

1- کمک به یادگیری دانش آموز 2- کمک به یادگیری دانش آموز برای آشنایی باهدفهای آموزشی – درسی

3- برانگیختن رغبت و علاقه ی دانش آموزان به یادگیری 4- تصمیم گیری برای شروع مراحل بعدی تدریس

5-اصلاح روش تدریس 6- ارتقا و طبقه بندی دانش آموزان

7- تصحیح نتایج فعالیّت های فراگیران و دادن بازخورد به آنها. [3]

هدف ارزشیابی خدمت به آموزش است، نه در کمین نشستن برای غافلگیر کردن دانش آموز و محک زدن او با معیار آنچه «نمی داند» فرهنگ موفقیّت رامی توان با کاربرد روش صحیح در آموزش و ارزشیابی بر فضای کلاس غالب کرد. [4]

اطّلاعات حاصل از سنجش و ارزشیابی مستمر هر دانش آموز باید به این پرسش معلم پاسخ دهد که این دانش آموز درکجا قرار دارد و من برای پیشرفت او چه می توانم بکنم؟ نه اینکه معلم نتیجه گیری کند که مثلاً این دانش آموز زیرحد متوسط یا کند ذهن یا تیزهوش است. [5]

مواردی که در ارزشیابی ها با ید رعایت کرد:

1- آنچه که ارزش اندازه گیری داشته باشد. 2- ارزیابی دانش پایه و عمیق

3- توانایی تفکر، درک و استدلال علمی 4- تعیین حدودی که فراگیران درک کرده اند

5- هم توجه به فرآیند و فرصت یادگیری و هم به نتیجه نهایی. 6- استمرار ارزشیابی

7- سنجش توان کار گروهی و انفرادی

دسته بندی ارزشیابی های آموزشی

 

1- آغازین 2- تکوینی 3- تشخیصی 4- پایانی (تراکمی)

 

اهمیت ارزشیابی تکوینی

 

ارزشیابی جز جدایی ناپذیر و اساسی در فرآیند یاددهی، یادگیری است به طوری که اگرمعلم شکل اجرای آن را هرگونه انتخاب کند اندکی از آثار آموزشی آن نمی کاهد.

به علّت اهمیّت این ارزشیابی در توصیف داده ها و رفتارها در این بحث به آن می پردازیم.

- نظارت معلم بر تحقّق انتظارات آموزشی وپرورشی بخش های گوناگون هر مطلب آموزشی.

- هدایت مداوم یادگیری دانش آموزان بر اساس توانایی هایشان به سمت تحقّق انتظارات آموزشی و پرورشی.

- اصلاح بهبود روش های آموزش و پرورش اعمال شده در کلاس درس.

- کشف راهکارهای متناسب بارشدهردانش آموز تا او بتواند از مرز کنونی توانایی هایش فراتر رود.

- پی بردن به جریان های روان شناختی مؤثر در یادگیری دانش آموزان و ارائه ی بازخور لازم و مناسب.

- آگاهی از چگونگی تشکیل ساختارهای ذهنی مربوط به دانش، مهارتها و نگرش اکتسابی و چگونگی فرآیند و نحوه ی استفاده از آن در حل مسائل در شرایط و موقعیّت جدید.

- ارائه بازخورد لازم به دانش آموزان در مورد فعالیّت ها و کوشش های آموزش وپرورش به منظور ایجاد توجه لازم و افزایش و علاقه به فعالیت ها در آنان.

- انطباق روش، برنامه، وسایل و منابع آموزشی با نیازهای دانش آموزان.

- کشف شکاف بین انتظارات آموزشی و پرورشی با دانش، فهم، مهارت و.... دانش آموزان و کمک به آنان برای کاهش این فاصله.

- آگاهی معلم از اینکه در کلاس درس چه موضوعی راآموزش داده است و این که کدام قسمت از آموزش به کار بیشتر نیاز دارد.

در واقع تفسیر نتایج ارزشیابی تکوینی به این منظور انجام می شود که مشکلات، نارسایی هاو بدفهمی های یادگیری هر یک از دانش آموزان مشخص شود. و نیز روشهای مناسب برای رفع آنها را به معلم و دانش آموز نشان دهد.

به بیانی دیگر، نتایج این نوع ارزشیابی پیشرفت تحصیلی، فرضیه هایی را در اختیار معلمان به عنوان پژوهشگران آموزشی قرار می دهد تا با توجه به آنها به رفع بدفهمی ها، نارسایی ها، و مشکلات احتمالی یادگیری دانش آموزان، (زمانی که فعالیّت ها و کوشش آموزش و پرورشی در جریان هستند) اقدام کنند. [8]

فواید ارزشیابی تکوینی

اجرای راهبردهای ارائه شده در کلاس درس طی دوره و زمان آموزش، این فواید را برای دانش آموزان به همراه خواهد داشت.

- کسب مهارتهای بحث و گفت وگو - کسب مهارت های مربوط به ارتباطات بین فردی

- مشارکت در فعالیّت های گروهی - ایجاد انگیزه برای مطالعه و یادگیری

- کسب مهارت های مطالعه ی درست - توجه به موضوع مورد مطالعه

- تلفیق مهارت های شنیدن،خواندن، تفکر ونوشتن - تثبیت یادگیری از طریق مرور کردن، سؤال و جواب، یافتن جواب و...

- درک ارتباط بین مطالب خوانده یا شنیده شده -ارتباط بین یادگیری های قبلی و بعدی (معنی دارکردن یادگیری)

- کشف انتظارات آموزشی و پرورشی - شرکت فعّال در یادگیری از طریق تفکر فردی و گروهی

- کسب مهارت تفکر انتقادی - کنترل و مدیریت مثبت کلاس درس

- افزایش اعتماد به نفس و ابراز وجود. - کسب مهارت های ابراز وجود

- افزایش مهارت های شناختی و فراشناختی خود.

چه موقع ارزشیابی معتبر است؟

زمانی که 1- آموزش با پژوهش همراه باشد 2- آموزش با ارزشیابی تلفیق شده باشد.

3- ارزشیابی ارزشی بیش ازموفقیّت در جلسات امتحان را داشته باشد. 4- فعالیّت های گروهی فرد را اصل قرار دهد.

5- افراد را به یک فراگیرمادام العمر تبدیل کند.

و در یک کلام آموزش باید شیوه های یادگیری را به فراگیر بیاموزد تا خود در هر زمان که بخواهد، آنچه را نیاز دارد بیاموزد بدون آنکه نیازمند آموزگاری باشد.

ارزشیابی توصیفی

امروزه نیازمند سیستم هایی از سنجش و ارزیابی هستیم که به هر دانش آموزبه دیده ی حرمت نگاه کند. موهبت های طبیعی و انسانی او را بسیار بیشتر از آزمونهای سنتی نشان دهد.

پس آن نوع سنجش که بتواند تصویری واضح و سه بعدی از رشد مهارت ها، تواناییها و دانش و نگرش دانش آموز بدهد قابل دفاع می باشد. برخلاف ارزشیابی کمی که با داده های کمی و ریاضی و عدد و ارقام سروکار دارد و از قضاوت برخوردار است. باید دانست که کیفیت یک امر نسبی است و انعطاف پذیر می باشد و به طور کلّی می توان گفت که کیفیت مقطعی نیست بلکه اندیشه ای مستمر است و بر اساس تلاش و فعالیّت فرد انجام می گیرد.

اما باید این مطلب را مدنظر داشت که ارزشیابی کمّی برای عموم قابل فهم تر و مفیدتر است و اما ارزیابی کیفی تخصصی تر بوده و مهارت و آموزش بیشتری برای بکارگیری لازم دارد و بیشتر از مفاهیم و کلمات کلیدی، ارزش گذاری وقضاوت برخوردار است.

و همچنین این دو ارزیابی از نظر ابزارهای جمع آوری داده ها نیز با هم فرق دارند: ابزار جمع آوری داده های کمی معمولاً آزمونهای عینی یا استاندارد با پاسخ های ازقبل تعیین شده است. اما ابزار ارزیابی کیفی را می توان ابزارهای ذهنی، پرشنامه ها و نگرش سنج ها، روشهای مصاحبه ای، مشاهده ای، واقعه نگاری و گزارش های روزانه و.................می باشد.

به عنوان مثال: تعداد پرسش های فراگیران در کلاس = کمی است

اما نوع پرسش های فراگیران در کلاس= کیفی است یا حجم هر پرسش وپاسخ آن= کّمی است

نوع آوری و تازگی پرس= کیفی است

ارزشیابی توصیفی یا کمی را می توان آموزش بدون نمره دانست و به جای تأکید بر ارزشیابی های پایانی باید بر ارزشیابی تکوینی (مستمر) تأکید داشت در واقع ارزشیابی توصیفی به توصیف ارزشیابی های گوناگون که به شیوه های متنوع از دانش آموز به عمل آورده ایم می پردازد.

 

کاربرد ارزشیابی توصیفی:

1- بهبود یادگیری 2- ایجاد نگرش مطلوب نسبت به مدرسه 3- افزایش بهداشت روانی کلاس

4- اعتماد به نفس 5- افزایش روحیه انتقادپذیری در کودکان 6- افزایش مشارکت در یادگیری

7- رشد مهارت خود اصلاحی و خود تنظیمی 8- رشد و توانایی نقد خود 9- بهبود عملکردها

10- خارج شدن از برنامه های کلیشه ای و چارچوبی 11- آرامش در آموزش

 

ابزارهای ارزشیابی توصیفی:

برای ارزشیابی توصیفی ابزارهای گوناگونی وجود دارد که در اینجا به 3 نوع آن اشاره می کنیم.

1- پوشه کار 2- پروژه

الف- آزمونهای مختلف از جمله مداد کاغذی

3- آزمون های عملکرد

ب- تکالیف درسی

پوشه کار:

یک مجموعه هدفدار منظم از کار و فعالیّت فراگیر که نشان دهنده تلاش و کوشش و پیشرفت و رشد دستآوردها و موفقیّت های او می باشد. و فراگیران را به فراگیرانی پویا و فعال تبدیل می کند که در برابر یادگیری و پیشرفت خود مسئول باشند.

پوشه کار مانند یک جورچین (پازل) مجموعه ی قطعاتی از کارهای هدفدار فراگیران است که به او امکان می دهد تا توانایی های خود را از جهات مختلف به نمایش بگذارد. که البته هر پوشه می تواند شامل کار یک فرد یا یک گروه باشد. که به یک یا چند موضوع درسی اختصاص دارد که البته می توان در زمان معین فراگیر آن را به خانه ببرد یا در مدرسه نگهداری شود و در اختیار معلم سال بعد قرار گیرد.

در واقع پوشه کار فرصت شناخت و اصلاح اشتباهات را به فراگیران می دهد.

چه چیزهایی را باید در پوشه نگهداری کرد:

1- تکالیف انفرادی مدرسه 2- برگه امتحانی 3- تکالیف گروهی مدرسه 4- گزارش های علمی

5- یادداشت های کلاسی یا خارج کلاسی دانش آموز 6- ثبت پرسش ها و اظهارنظرها در رفتارهای قابل توجه

7- گزارش مصاحبه ای فراگیر با افراد مختلف 8- خلاصه داتسان یا فیلم یا بازدید 9- نمونه کارهای هنری و...

سعی شود کارهای ناتمام با ذکر تاریخ در پوشه گذاشته شود و کارهای تکمیل شده در پوشه نگهداری شود.

بهترین کار هر دانش آموز در پوشه گذاشته شود. معلم و دانش آموز در انتخاب مواردی که در پوشه گذاشته شود با یکدیگر مشورت کنند.

معیارهایی برای ارزشیابی پوشه ای:

برای آنکه بتوان یک پوشه کار را ارزیابی کرد باید معیارهایی داشت که می توان به مواردزیر اشاره کرد.

1- دقت در کار 2- نظم کار و نظافت ظاهری 3- خلاقیّت و نوآوری 4- کنجکاوی و پرسش گری

5- پشتکار و صبر و حوصله 6- کاربرد آموخته ها 7- تصحیح اشتباهات 8- توانایی استفاده از ابزار

9- توانایی برقراری ارتباط 10- توانایی حل مسئله 11- توانایی طرح مسئله 12- توانایی کار گروهی و....

از نتایج ارزشیابی پوشه ها چگونه استفاده کنیم:

1- به دانش آموز امکان داده می شود پوشه ی خود را با معلم مرور کند و مواردی را که می تواند اصلاح کند بگوید.

2- به دانش آموز امکان داده می شود که محتویات پوشه را با دانش آموز دیگر مرور کند

3- به دانش آموز امکان داده می شود که محتویات پوشه را با گروه خود مرور کند.

4- به دانش آموز امکان داده می شود که محتویات پوشه را با والدین مرور کند.

5-به معلم این امکان را می دهد که پوشه فراگیران را مرور کند و مواردی که به کمک نیاز دارند تعیین کند.

6- به دانش آموزان امکان می دهد که از کارهای خود نمایشگاهی ترتیب دهند.

  • ۰
  • ۰
غالب رفتارهای انسان بر اساس یادگیری است و اولین و مهمترین پایگاه یادگیری، کانون خانواده است. زیرا خمیرمایه شخصیت انسان در خانواده تکوین می یابد و نگرشها، رغبتها، رفتارهای خوشایند و ناخوشایند نسبت به پدیده های مختلف، از خانه سرچشمه می گیرد. حضرت علی (ع) می فرمایند: «صفحه دل نوجوان همچون زمین مستعدی است که هیچ گیاهی در آن نروییده و آماده هر نوع بذرافشانی است».
در واقع آنچه که مطلوب است، در نهاد فرزندان وجود دارد و این رسالت پیامبرگونه اولیاء است که با باغبانی خود بذر وجود آنان را شکوفا کنند.
گزل، روان شناس معروف می گوید: کودک در حدود 5- 6 سالگی نسخه کوچک جوانی است که بعداً خواهد شد. البته او هرگز نمی خواهد منکر تأثیر تربیت دردوره جوانی شود، بلکه می خواهد بر نقش و اهمیت حیاتی تربیت در خانواده تأکید کند.
به نظر وی بسیاری از رفتارهایی را که در نوجوانان و جوانان مشاهده می کنیم، نظیر کمرویی، گوشه گیری، پرخاشگری، بی رغبتی نسبت به نماز و روزه و یا بر عکس شادابی و سرزندگی، فعالیت و سازندگی، اقامه نماز و اهمیت دادن به احکام مذهبی، غالباً متأثر از تجارب تربیتی کودک قبل از ورود به مدرسه است.
کودکان تشنه یادگیری هستند، و نیاز به دانستن و پی بردن به راز هستی نیازی فطری است. به هر صورت آنها، به طور مستقیم و غیر مستقیم، آگاهانه و یا ناآگاهانه می آموزند که همه جا مدرسه و کلاس درس است و همه کس می تواند معلم و مربی باشد.
این که همه کودکان بالفطره کنجکاو و کاوشگر هستند، خود نشانی است از نیاز آنها به دانستن، فهمیدن و پی بردن به علتها و معلولها. همه ی وجود کودکان مملو از سؤال است، سؤال از چرایی ها و چگونگی ها، اما همیشه و همه کودکان سؤالاتشان را به زبان نمی آورند. بسیاری از سؤالات کودکان را باید در سیما و چشمان نظاره گرشان جستجو نمود. به بیان دیگر حقیقت بین بودن حکم می کند که همواره به گونه ای باشیم که نگاه ما، سخن ما و رفتار ما پاسخی باشد به سؤال و نیاز نهفته فرزندانمان و سرمشقی برای چگونه زیستنشان.
کودکان ما پیوسته می آموزند و نسبت به هر چیزی که فرا می گیرند احساس تازه ای پیدا می کنند. باید تلاش کنیم که آموخته های آنها با تجارب خوشایند و دوست داشتنی توأم باشد. وقتی که انسان از موضوع یا مسئله ای که با آن مواجه شده است، احساس خرسندی و خشنودی کند، آن موضوع یا مسئله را با راحتی، رضامندی و رغبت به خاطر سپرده، دیرتر فراموش می کند.
هنگامی که کودکان بارها و بارها مشاهده می کنند که والدینشان مثلاً با وجود حزن و اندوه و گرفتاری و مشکلی که دارند وقتی وضو می گیرند خشمشان فروکش می کند، چهره ای متبسم و مهربان می یابند و آن گاه که به نماز می ایستند، آنچنان که گویی گمشده شان را یافته اند، آرام و با صلابت، متین و مطمئن و استوار با خدای خود سخن می گویند، و نوبتی دیگر هدف از حیات و معاد را ترسیم می نمایند و برای ماندن بر صراط حق دعا می کنند؛ در روانشان احساسی بسیار لطیف و خوشایند جلوه گر می گردد و به نماز و نمازگزار، مکان و حالت نماز علاقه مند می شوند. این است که انسان باید لطیف ترین و عارفانه ترین حالت و زیباترین صورت را در نماز داشته باشد.
همچنین به آنها بیاموزند که می توانند این خواسته‌ها را از طریق «توسل» و واسطه قراردادن امامان معصوم (ع) از خداوند طلب کنند.
آنچه از همه مهمتر است اینکه والدین بدانند با بالابردن قدرت ایمان در فرزندانشان آنها را در برابر تحمل مشکلات مقاوم تر و برای پذیرفتن مسؤولیتهای بزرگتر آماده می سازند. در نتیجه ایام محرم و صفر می تواند مناسب ترین زمان برای نزدیکی هر چه بیشتر والدین و فرزندان به آموزه‌های دینی و ارتقای بینش مذهبی در آنها باشد.