پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

دانلود پایان نامه رشته علوم تربیتی

۶۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۸ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

مقدمه:

از آن‌جا که پیشرفت روز افزون صنعت و تکنولوژی در جهان پهناور، رو به افزایش است نیاز و ضرورت و جایگاه ریاضیات ابتدایی بیشتر احساس می‌گردد. آموزش ابتدایی، در شکل‌گیری مفاهیم ریاضی نقشی اساسی دارد. کودکان لازم‌التعلیم با ورود به دوره ابتدایی با مفاهیم ریاضی آشنا می‌گردند. حال چگونه باید این مفاهیم در اذهان کودکان نهادینه شود. به شرایط موقعیت‌ یاددهی، یادگیری بستگی دارد. کودکان در محیط کلاس می‌آموزند آنچه را در اختیار دارند. معلمان و دست‌اندرکاران نظام آموزشی باید مفاهیم ریاضی را ملکه ذهن کودکان سازند.

برنامه‌ریزی، تغییر کتب ریاضی، تغییر روش‌ها و متد تدریس از مهم‌ترین ارکان تدریس و نهادینه ساختن، مفاهیم ریاضی در دوره ابتدایی هستند که در این مقاله به آن‌ها می‌پردازیم.

اهداف آموزش ریاضی در دوره ابتدایی

1- ایجاد توانایی برای انجام محاسبات عددی در زندگی روزمره

2- پرورش نظم فکری و درست اندیشیدن از طریق آموزش بکار بردن صحیح دانسته‌ها برای به دست آوردن نتیجه‌ها

3- ایجاد توانایی در انجام دادن محاسبات ذهنی و حدس و تخمین زدن کمیت‌ها در حدود نیازهای زندگی روزمره

4- آموزش ریاضیات مورد نیاز در رابطه با سایر دروس دوره ابتدایی

5- ایجاد توانایی در برآورد راه حل مسائل و حدس جواب آن‌ها

6- ایجاد توانایی درک محتوای ریاضی مسائل به قالب ریاضی در آوردن و حل آن‌ها

نقش آموزش ابتدایی در شکل‌گیری مفاهیم ریاضی

مفهوم آموزش ابتدایی

اولین دوره آموزش و تربیت برای هر انسانی به طور رسمی، آموزش ابتدایی است. بعد از آموزش‌هایی که فرد در محیط خانواده فرا می‌گیرد، آموزش‌های رسمی به عنوان آموزش دوره‌ عمومی شروع می‌شود. کودکان از سن 5 سالگی وارد عرصه تعلیم و تربیت رسمی می‌شوند و پس از طی 6 سال آموزش و تربیت به دوره بعدی یعنی راهنمایی تحصیلی وارد می‌شوند. کودکان لازم التعلیم هر کشور با کشور دیگری در ورود به مدارس ابتدایی تفاوت دارند. کشورهایی که فقر فرهنگی دارند، معمولاً بسیاری از کودکان لازم التعلیم آن‌ها از تحصیل و آموزش محروم می‌شوند. دوره‌ ابتدایی با توجه به حرکت جدیدی که در زمینه توسعه برنامه علوم ریاضی در قرن اخیر ایجاد شده است به آموزش ابتدایی اهمیت زیادی قائل شده‌اند. قدرت یادگیری دانش‌آموزان دوره ابتدایی بیش از میزانی است، که در برنامه‌های درسی استاندارد مدارس منظور شده است.

آموزش‌های دروس مختلف، در دوره ابتدایی کودکان را با جهان و پدیده‌های آن آشنا می‌سازند. آموزش ریاضی در دوره ابتدایی یکی از این دروس است. آموزش سنتی ریاضی ابتدایی جواب گوی نیازهای دانش‌آموزان امروز نخواهد بود. تغییر و دگرگونی در برنامه‌های دوره ابتدایی و کتب ریاضی و همچنین تغییر اساسی روش‌های تدریس در دوره‌ ابتدایی نقش به سزایی در آموزش و فراگیری مفاهیم ریاضی دارد.

هر چند برنامه‌ها و کتب درسی ریاضی در ابتدایی تغییر یافت ولی نتایج آموزش‌ها چندان مطلوب نشد. در طرح کلیات نظام آموزش و پرورش جمهوری ایران شیوه آموزش ریاضی به دو روش فعال و غیرفعال تدوین شده است که صفت فعال متوجه تلاش یاد گیرنده در یادگیری است.

نظر دانشمندان درباره آموزش ابتدایی (مبانی نظری)

1- پیاژه شناخت شناس معروف سوئیسی، تئوری خاصی از فرآیند دانستن آدمی به دست داده است که با تئوری‌های دیگر گذشته در تعلیم و تربیت به صورت ریشه‌‌ای مغایرت دارد. به نظر پیاژه‌ ما هرگز نمی‌توانیم واقعیت را آن‌طور که هست در ذهن خود تصویر کنیم یا واقعیت‌های خارج از عالم ذهن را به همان ترتیب که هست وارد ذهن کنیم بلکه واقعیت نوعی بازسازی شده از محیط هر شخص است و هرگز واقعیت‌های یاد گرفته شده عیناً نسخه برگردان آن‌ها در خارج از ذهن نیست.

به نظر این دانشمند هر کودک در جریان رشد خود، واقعیت‌ها را برای خود، بازسازی می‌کند.

و به تدریج نتیجه این بازسازی‌ها به واقعیت‌هایی که در ذهن بزرگسالان است نزدیک می‌شود. می‌توان گفت هر معلم باید محتوای مطالب آموزشی را با فعالیت‌های ذهنی کودک منطبق سازد و کودک در امر یادگیری به ویژه ریاضیات ابتدایی باید مستقیماً با موضوع یادگیری درگیر باشد.

یعنی خود فعالیت‌ داشته باشد به عبارت دیگر هرچه کودک در یادگیری مفاهیم ریاضی بتواند مشاهده و تجربه کند، مفاهیم ریاضی در ذهن او روشن‌تر و صریح‌تر بازسازی خواهد شد. از طرفی هر دانش‌آموز ضمن فعالیت‌های خود با سایر همکلاسی‌هایش در حال عمل و عکس‌العمل می‌باشد.

یادآور می‌شویم که پیاژه از نظر رشد برای تفکر کودک مراحلی را به تحقیق یافته است. معلم ریاضی ابتدایی، زمان مناسب را برای آموزش هر مطلب ریاضی در مدارس ابتدایی باید انتخاب کند. تدریس ریاضی با رشد عقلی یادگیرنده مناسبت پیدا می‌کند و در این صورت فشار غیر ضروری بر کودکی که هنوز آمادگی لازم برای آموختن مطلبی ندارد وارد نمی‌گردد و همچنین در آموزش مطالب ریاضی نیز تاخیر بی‌مورد مجاز شمرده نمی‌شود.»

چگونگی حل مسائل و درک مفاهیم ریاضی در دوره ابتدایی

از کلاس دوم ابتدایی که دانش‌آموزان با مساله روبه‌رو می‌شوند و شروع به حل مسائل ساده‌ای می‌نمایند، باید نکات مهمی را که برای حل مساله لازم است به آنان آموخت و مراقبت کرد که در حل مسائل این نکات را رعایت نمایند تا به تدریج ملکه ذهن آنان گردد.

این نکات عبارتند از:

1. قبل از شروع به حل مساله باید دانش‌آموز مشخص نماید که در مساله چه اطلاعاتی به او داده شده است و چه چیز از او خواسته‌اند. به عبارت دیگر باید تعیین نماید که داده‌های مساله چیست و از او چه جوابی خواسته‌اند؟ همکاران محترم می‌توانند به طریق مختلف دانش‌آموزان را به این کار عادت دهند.

2. دانش‌آموز باید قبل از حل مساله با هر عملیات ریاضی دیگر، جواب آن را تخمین بزند. این امر باعث می‌شود که اگر دانش‌آموزی در انجام عملیات خود اشتباه کرد، متوجه آن شود و اشتباه خود را برطرف نماید. مثلاً دانش‌آموز باید بتواند پیش‌بینی کند که حاصل جمع دو عدد 27 و 19 عددی است بزرگتر از 40 و کوچکتر از 50 بنابراین، اگر حاصل جمع را 38 تا 68 به دست آورد، می‌داند که اشتباه کرده است و یا حاصل‌ضرب دو عدد 34*57 از 1500 بزرگتر و از 2400 کوچکتر است و یا دقیق‌تر بگوییم، عددی است در حدود 2000 بنابراین اگر حاصلضرب را عدد 2938 تا 1138 به دست آورد، متوجه خواهد شد که اشتباه کرده است. به عنوان مثال می‌پردازیم به حل مساله شماره یک صفحه 14 ریاضی چهارم دبستان صورت مساله از این قرار است آمار دانش‌آموزان یک دبستان در باختران که از نمایشگاهی که به مناسبت دهه فجر برپا شده بود بازدید کردند، چنین است، کلاس اول 38 نفر، کلاس دوم 37 نفر، کلاس سوم 35 نفر.‌ کلاس چهارم 32 نفر، کلاس پنجم 36 نفر تعداد دانش‌آموزان این دبستان که از نمایشگاه دیدن کرده‌اند چند نفر است؟ چون تعداد دانش‌آموزان هریک از پنج کلاس، از 30 نفر بیشتر و از 40 نفر کمتر است باید دانش‌آموز بتواند پیش‌بینی کند که مساله از 150 نفر بیشتر و از 200 نفر کمتر است.

3. منطقی بودن جواب مساله:

دانش‌آموز باید یاد بگیرد و دقت نماید که جوابی را که برای مساله به دست می‌آورد، منطقی و قابل قبول باشد و با آنچه در اطراف او وجود دارد، تطبیق کند. مثلاً تعداد درختان یک باغ، تعداد دانش‌آموزان یک مدرسه و تعداد خانه‌هایی که در یک محله ساخته شده‌اند. نظایر آن‌ها همیشه اعدادی صحیح است و جواب‌های کسری برای چنین مساله‌هایی غیرمنطقی است. همچنین بلندی قد یک انسان، وزنه‌ای که یک دانش‌آموز می‌تواند بلند کند، تعداد مسافرین یک اتوبوس مسافربری، تعداد دانش‌آموزان یک کلاس حدودی دارند که بیش از آن منطقی نیست. بنابراین، اگر دانش‌آموزی در حل مساله‌ای تعداد مسافرین یک اتوبوس معمولی را 154 نفر یا وزنه‌ای که یک دانش‌آموز کلاس چهارم بلند می‌کند که این اعداد و ارقام غیرمنطقی است و مسلماً در حل مساله اشتباه کرده است.

یکی از استادان بسیار خوب دانشگاه تعریف می‌کرد که دانشجویی در یکی از رشته‌های علمی در حل مساله‌ای دمای سیمی را چند میلیون درجه سانتی‌گراد به دست آورده بود و هیچ‌ دقت نکرده بود که در دمای بیش از پنج هزار درجه، تمام فلزات ذوب می‌شوند و دیگر سیمی وجود ندارد که دمای آن به ده هزار درجه برسد تا چه رسد به چند میلیون درجه.

حال برمی‌گردیم به حل مساله فوق‌الذکر:

یکی از مسائل خوبی که در کتاب‌های ریاضی ابتدایی آمده است همین مساله شماره 7 صفحه 73 ریاضی چهارم دبستان و مسائل نظیر آن است. صورت مساله چنین است «می‌خواهیم برای 52 دانش‌آموز در اردوگاه چادر بزنیم حداقل چند چادرنشین شش نفره لازم است تا کسی بدون چادر نماند» این گونه مسائل هم جنبه کاربردی دارند و در زندگی روزانه زیاد اتفاق می‌افتند و هم دانش‌آموز یاد می‌گیرد که به مطالبی که در بالا تذکر داده شده توجه نماید برای حل این مساله می‌توان با مثال‌های محسوس مطلب را برای دانش‌آموزان روشن کرد. مثلاً می‌توان عملاً به دانش‌آموزان نشان داد که اگر در کلاس 38 دانش‌آموز باشد و سه دانش‌آموز روی یک نیمکت بنشینند، حداقل چند نیمکت لازم است تا همه دانش‌آموزان محلی برای نشستن داشته باشند. در این مثال دانش‌آموزان متوجه می‌شوند که 36 نفر روی 12 نیمکت می‌نشینند و 2 نفر دیگر نیمکت ندارند. بنابراین، باید برای‌ آن دو نفر نیز یک نیمکت در نظر گرفت. پس جمعاً 13= 1+12 نیمکت لازم است. به این ترتیب، دانش‌آموزان به مفهوم مساله پی خواهند برد و مساله مورد بحث نیز به همین ترتیب حل می‌شود.

برای 48 نفر 8 چادر لازم است و برای 4 نفر دیگر که بدون چادر مانده‌اند باید یک چادر در نظر گرفت. چون فرض مساله این است که چادرها شش نفره است و کسی هم نباید بدون چادر بماند. بنابراین 9= 1+8 چادر لازم است. به نظر می‌رسد اشکال از اینجا به وجود می‌آید که ما دانش‌‌آموزان را عادت داده‌ایم به اینکه هر عددی در حل مساله به کار می‌برند یا باید در صورت مساله آمده باشد و یا در ضمن عملیات به دست آید. در اینجا عدد یک که باید با عدد 8 جمع‌ شود، هیچ‌کدام از دو حالت فوق را ندارند و در موقع نوشتن حل مساله برای آن‌چه توضیحی باید داد. اگر توجه نماییم که یکی از هدف‌های اصلی تدریس ریاضی عادت دادن دانش‌آموزان به تفکر صحیح و منطقی است، این مشکل دیگر وجود نخواهد داشت. به این ترتیب، همان‌طور که تذکر داده شد دانش‌آموز پس از انجام عمل تقسیم توضیح می‌دهد که برای 48 نفر 8 چادر لازم است و برای 4 نفر باقیمانده نیز یک چادر دیگر.

و سپس می‌نویسد: 9=1+8 حداقل 9 چادر لازم است تا هیچ‌کس بدون چادر نماند.

در طول تاریخ آموزش و پرورش حل مساله یکی از هدف‌های مهم آموزشی معلمان به شمار می‌آمده از برکت پیشرفت‌های روانشناسی علمی معاصر بر اهمیت موضوع افزوده شده است. جان دیوئی، جروم برونر، ژان پیاژه، ولئو ویگوتسکی از جمله کسانی هستند که بر نقش فعالیت‌ یادگیرنده در جریان حل مساله بر دانش‌اندوزی تأکید داشته‌اند بنا به گفته کیلپا تریک، یادگیری در آموزشگاه باید هدفمند باشد نه التزاعی و یادگیری هدفمند از راه وا داشتنی دانش‌آموزان که انجام پروژه‌های مورد علاقه و انتخاب خودشان بوده بهتر امکان‌پذیر است.

شکل‌گیری ریاضی با درگیر نمودن دانش‌آموز با مسأله: وقتی یادگیرنده با موقعیتی روبه‌رو می‌شود که نمی‌تواند با استفاده از اطلاعات و مهارت‌هایی که در آن لحظه در اختیار دارد به آن موقعیت سریعاً پاسخ درست بدهد یا وقتی که یادگیرنده هدفی دارد و هنوز راه رسیدن به آن را نیافته است، می‌گوییم با یک مساله رو‌به‌رو است. حل مسأله صرفاً دانستن اطلاعات، مفاهیم یا اصول و کنار هم قرار دادن آن‌ها نیست، بلکه یادگیرنده باید راه‌های تازه ترکیب دانش‌های قبلی به ویژه اعداد یا اصول قبلاً آموخته شده را که به حل مسائل منجر می‌شوند کشف کند. اگر چنین وضعیتی صورت گرفت مفاهیم در ذهن شکل می‌گیرد.

موارد زیر به درک مفاهیم ریاضی کمک می‌کند:

1. لازم است تست‌های استاندارد در زمینه‌های سنجش توانایی ذهنی کودکان تهیه شود و معلمان قبل از تدریس بتوانند توانایی هر دانش‌آموز را در یادگیری مطالب ریاضی مانند مجموعه‌ها، عددها،‌ زمان، سرعت و... ارزیابی کرده و به دقت معین کنند.

2. دروس ریاضی براساس توانایی‌های مختلف ذهن کودک که در مراحل رشد فکری او ظهور می‌کند و تقویت می‌گردد برنامه‌ریزی شوند.

3. معلمان کلاس‌های مختلف مدارس ابتدایی با توجه به انتخاب روش‌های درسی طوری عمل کنند که روش‌ انتخابی در تدریس با رشد فکری کودکان برابر تحقیقات پیاژه مناسبت داشته باشد. مثلاً در مدارس ابتدایی که اغلب کودکان در مرحله رشد تفکر عملی هستند باید دانش‌آموزان با راهنمایی معلمان خود از اشیا و وسایل عینی بیشتر استفاده کنند. روش فعال به صورت روش آموزش گروهی و همچنین روش آموزش انفرادی در کلاس درس ریاضی به کار برده می‌شود.

  • ۰
  • ۰

ویژگی های آموزش نظام آموزش جهانی به عنوان وسیله یی برای ارائه دیدگاه گسترده آموزش پایه است. این ویژگی ها عبارتند از؛
1- آموزش جهانی، راهکارهای آزمایش شده یی را برای بهبود محیط یادگیری و غنی سازی یادگیری مطرح می کند. از این رو از ابزارهای یادگیری استفاده بهینه می شود و اهداف علمی، مهارتی، رفتاری و ارزشی به طور موثرتری شناخته می شود. تاکید بر تشکیل گروه های کاری، یادگیری مشارکتی، تقویت و اتکا به نفس، تنوع یادگیری و ایجاد یک محیط توام با بازی و سرگرمی در کلاس باعث تشویق دانش آموز، تقویت انگیزه آنان و در نهایت حصول نتایج بهینه در یادگیری های شناختی و تاثیرگذار به لحاظ اجتماعی خواهد شد. آموزش جهانی بر استدلال تنش میان دو مقوله امنیت (آسایش) و مبارزه (چالش) استوار است. نظام آموزش جهانی ابزار مناسبی برای پرورش شخصیت، نبوغ و توانایی های ذهنی و جسمانی کودکان و رعایت حق کودک در مشارکت فعالانه در بازی و فعالیت های تفریحی است.
2- نظام جهانی ارائه کننده الگوها، چارچوب ها، دستورها و راهکارهای لازم برای تجدید نظر و اصلاح برنامه تحصیلی در سطوح و دوره های مختلف است. یکی از شیوه های موفق این برنامه تلفیق آن برنامه درس محور مرسوم با موضوعات نظام جهانی (از قبیل محیط زیست، برابری، بهداشت، صلح و حقوق بشر) است.
3- سوم آنکه، گوناگونی تدریس و یادگیری در شیوه آموزش جهانی وسیله مهمی برای پیشبرد اصل برابری فرصت های یادگیری است. طبق نظریه شیوه یادگیری، همه دانش آموزان روش های یادگیری خاصی را ترجیح می دهند. به عبارت دیگر هر شیوه یادگیری برای بعضی آسان و مطلوب، برای بسیاری به نسبت رضایتبخش و برای بقیه نامطلوب است. مشکل اساسی روش تدریس سنتی آن است که برای عده یی مثمر ثمر و برای عده یی مخرب است.
در صورت کاربرد مستمر، بی حساب و یکنواخت روش های سنتی انتقالی عده بسیاری فرصت پیشرفت در یادگیری را نخواهند یافت.
حال چنانچه روش های تدریس و یادگیری فاقد تنوع کافی باشد، هرگز فرصت تحقق آرمان آموزش برای همه میسر نخواهد شد. در یک شیوه تک روشی که ویژگی ها، علایق، قابلیت ها و نیازهای منحصر به فرد افراد را در نظر نگیرد، تحقق اصل بهره مندی هر کودک از تعلیم و تربیت مخدوش خواهد شد. این مهم ترین علت کاربرد روش های یادگیری گوناگون و متنوع از سوی مجریان و مربیان آموزش جهانی به شمار می رود.
4- نظام آموزش جهانی به طور مستقیم و غیرمستقیم موضوع پایین بودن کیفیت تدریس را که با دست کم گرفتن استعداد دانش آموز و راندمان وی همراه است، مطرح می کند. آموزش جهانی از طریق ارائه برنامه های توسعه حرفه یی، امکان آشنایی معلمان با شیوه های یادگیری تعاملی و تجربی را فراهم می سازد (نخست معلمان در مقام شرکت کننده در دوره های آموزشی و بعد در مقام مجری و اشاعه دهنده). معلمان شرکت کننده در این طرح به کسب آگاهی در زمینه های ذیل دست می یابند؛
- استنباط تازه یی از نقش خویش
- شناخت استعدادهای بالقوه دانش آموزان و ارزیابی دقیق آمادگی آنان برای یادگیری و مسوولیت پذیری
- «یادگیری»، فرآیندی انگیزشی و لذتبخش است.
- ایمان راسخ به اهمیت حرفه خویش
5- شیوه های یادگیری مورد نظر نظام آموزش جهانی گسترده و هدف آن اشاعه یادگیری مستمر مادام العمر است. دانش آموز باید چگونه یادگرفتن را بیاموزد. آموزش جهانی با تاکید بر یادگیری به عنوان یک جریان خود هدایتی و نیز احترام به تجربیات و دیدگاه های شخصی دانش آموزان در کلاس اساس یادگیری مادام العمر را پایه ریزی می کند.
6- آموزش جهانی با ترویج دگرگونی، آموزشی، فراتر از مرز کلاس و چارچوب برنامه تحصیلی ارائه می دهد. اصلاح و غنی سازی نظام آموزش پایه صرفاً در کلاس تحقق نمی یابد بلکه در کل مدرسه و جامعه نیز دیده می شود. علت این امر که والدین اغلب ارزش آموزش کودکان خود را درک نمی کنند شاید بدین جهت باشد که تجربه های دوران تحصیل خودشان چندان رضایتبخش نبوده است. آموزش جهانی در ارتباط با فرآیندهای دگرگونی کامل مدارس و تقویت مشارکت های همه جانبه در نظام آموزشی و مشارکت میان جامعه و مدرسه تجربیات و تخصص های قابل ملاحظه یی اندوخته است.
7- ارزیابی فرآیندهای تغییر در قالب نظام آموزش جهانی تدوین شده است. این موضوع با توجه به تاکید بر لزوم ارزیابی عملکرد هر یک از دانش آموزان، اثربخشی ارائه آموزش پایه و برآوردن نیازهای پایه دارای اهمیت است.
ابزارهای کاربردی مربیان آموزش جهانی برای ارزیابی ماهیت کیفی دارد، ولی از شیوه های کمی نیز استفاده می شود. در طول اجرای پروژه آموزش جهانی دامنه متنوعی از ابزارهای بازخورد و ارزیابی به کار گرفته شده است.

  • ۰
  • ۰

» آمار علل اعتیاد جوانان
» پروژه کارآفرینی تولید لوله های پلیمری
» بررسی نقش معلم تربیت بدنی در رشد و باورهای دانش آموزان
» آمار درس خواندن
» آمار افرادی که برای دریافت خون مراجعه کرده اند
» آمار مطالعه و تاثیر ناشی آن بر جامعه
» آمار میانگین قد دانش آموزان
» مفاهیم آماری
» تعریف آمار
» بررسی آمار مشکلات آموزش و پرورش
» کاربرد علم آمار
» پروژه آمار میزان ساعت مطالعه افراد
» پروژه آمار تاثیر موسیقی بر یادگیری
» پروژه آمار اوقات فراغت دانش آموزان
» آمار بررسی یک مرکز درمانی در زندان مرکزی مشهد
» آمار میزان نان مصرفی افراد خانواده در هفته
» آمار میانگین اضطراب در خانواده
» آمار امنیت در اسلام
» آمار عوارض روانی جنگ
» پروژه آمار تاثیر سطح اقتصاد خانواده بر گرایش به مواد مخدر در بین زندانیان
» پروژه آمار بررسی و مقایسه بررسی وضعیت تحصیلی بعضی از دانش آموزان رشته تجربی و ریاضی
» پروژه آمار بررسی میزان حفظ حجاب در موقعیت های مختلف
» پروژه آمار بررسی آماری میزان مصرف روزانه آب میوه در بین دانش آموزان دبیرستانی
» پروژه آمار بررسی ساعات مطالعه درسی روزانه در بین دانش آموزان دبیرستانی
» آمار در اقتصاد
» پروژه آمار بررسی وضعیت دانش آموزان کلاس اول دبیرستان
» پروژه آمار بررسی ارتباط بین استفاده دانش آموزان از کامپیوتر و عملکرد درسی آنها
» پروژه آمار رابطه سطح سواد والدین با تعداد فرزندان خانواده
» پروژه آمار بررسی آماری مقایسه علاقه دانش آموزان به رنگهای مختلف
» پروژه آمار بررسی بین اوقات فراغت و عملکرد دانش آموزان دبیرستان در خانه و مدرسه
» پروژه آمار بررسی چگونگی نقش افراد در میزان کسب شادی و نشاط خود
» پروژه آمار بررسی چگونگی نقش سالمندان و نحوه رفتار با آنان
» پروژه آمار بررسی ساعات مطالعه درسی در روز
» پروژه آمار بررسی میزان علاقه دانش آموزان و کسب نمرات در دو درس فیزیک و آمار
» پروژه آمار بررسی نقش افراد در میزان چگونگی دچار شدن به افسردگی و از بین رفتن آن
» پروژه آمار بررسی آماری تعداد دقایق مکالمه با تلفن (ثابت و همراه) روزانه دانش آموزان دبیرستانی
» پروژه آمار بررسی نمرات کسب شده و محاسبه زمان اختصاص داده شده به دو درس آمار و ادبیات
» پروژه آمار میزان علاقه دانشجویان به موسیقی
» پروژه آمار بررسی بین اوقات فراغت و عملکرد دانش آموزان در مدرسه و خانه
» آمار بین وزن کودک در هنگام تولد و سن مادر رابطه ای وجود دارد
» آمار بررسی ارتباط بین استفاده دانش آموزان از کامپیوتر و عملکرد آنها در مدرسه
» آمار میزان تماشای تلویزیون در افراد
» آمار علاقه جوانان به سفر خارج
» آمار افرادی که طی 6 ماه به اداره ثبت احوال مراجعه کرده اند
» پروژه آمار تأثیر موسیقی بر یادگیری
» پروژه آمار بررسی نقش افراد در میزان چگونگی دچار شدن به افسردگی و از بین رفتن آن
» پروژه آمار بررسی میزان آرایش در جوانان
» پروژه آمار میزان مصرف روزانه شیر در بین دانش آموزان دبیرستانی
» پروژه آمار بررسی میزان استفاده از اینترنت
» پروژه آمار تحلیل آماری میزان پول توجیبی ماهانه دانش آموزان در مقطع دبیرستان
» پروژه آمار تأثیر خواب بر روی دانش آموزان
» پروژه آمار بررسی مقایسه میزان افسردگی زنان شاغل و خانه دار و علل آن
» پروژه آمار تحلیلی بر میزان مصرف آب معدنی و نوشابه های گازدار در خانوار شهر مقدس مشهد
» پروژه آمار تحلیلی آماری بر پرخاشگری دانش آموزان
 » پروژه آمار بررسی مقایسه بین نمرات کسب شده و محاسبه زمان اختصاص داده شده به دو درس تاریخ و جغرافیا
» آمار مقایسه نمره ریاضی بین دانش آموزان رشته ریاضی و رشته تجربی در ترم اول
 » آمار تأثیر موسیقی بر یادگیری

  • ۰
  • ۰

سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده همانند سایر عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی به اشکال مختلف در پیشرفت تحصیلی و یا افت تحصیلی تاثیر می گذارد.پایین بودن سطح تحصیلات و فرهنگ خانواده در درجه اول سبب می شود که خانواده نتواند کمک های درسی لازم را به دانش آموزان نموده و در حل مشکلات درسی آن ها را یاری کند. پایین بودن سطح تحصیلات خانواده سبب می شود که والدینی در خانه از روزنامه،مجلات و کتاب ها کمتر استفاده کنند، در نتیجه فرزندان چنین خانواده هایی نیز از این لحاظ در محرومیت به سر می برند. همچنین به دلایل فقر فکری چنین خانواده ها یین می توانند نگرش های لازم را به فرزندان خود برای ادامه تحصیلات مناسب بدهند. فرزندان خانواده های تحصیل کرده بخشی از دروس خود را در خانه و با رهبری و نظارت والدین خود انجام می دهند و حتی ممکن است از دروس کلاس خود هم جلوتر باشند. در منزل به سئوالات آن ها حتی الامکان جواب داده می شود،از لحاظ مادی و اجتماعی امکانان بیشتری برای آن ها وجود دارد، مسافرت ها، تفریح ها،اسباب بازی ها ی گوناگون و روابط اجتماعی گسترده همه نقش اساسی و مهمی در پیشرفت و کسب تجربه آن ها دارد. والدین کم سواد وبی سواد معمولا" کمتر به مساله پیشرفت تحصیلی فرزندان خود فکر می کنند. آن ها به دنبال روال عادی زندگی خود هستند و از روابط همکاری نزدیک با اولیا مدرسه آگاهی لازم را ندارند،در صورتی که دانش آموزانی که والدین آن ها تحصیلات بالاتری دارند بهتر می توانند از امکانات و راهنمایی و کمک والدین در رفع مشکلات درسی خود مدد گیرند.والدین تحصیل کرده احتمالا" بیش از پدران و مادران کم سواد یا بی سواد به اهمیت و ارزش تحصیلات واقفند و علاقه مندی بیشتری به پیشرفت تحصیلی فرزندانشان نشان می دهند و رسیدگی و پیگیری جدی تری در این راه به عمل می آورند.

  • ۰
  • ۰
کودکان مناطق محروم به ویژه از این نظر محرومیت‌های بیشتری را متحمل می‌شوند. والدینی که بی‌سواد هستند تعامل مؤثر و مفید با کودکان خود را ندارند و نمی‌توانند به رشد مطلوب و مناسب گفتار و زبان و مهارت‌های شناختی کودک خود کمک کنند. فقدان تسهیلات، وسایل و موارد یعنی اسباب بازی، کتاب، امکانات بازی و غیره به محرومیت‌های آنان می‌افزاید. اگر کودکی در شش سال اول زندگی خود در چنین محیط سرشار از کمبود‌ها و محرومیت‌ها پرورش یابد تأثیر نامطلوبی بر رشد کلی و به‌ویژه ذهنی و زبانی او می‌گذارد.
یک برنامه آموزش و پرورش مناسب در این دوره تجاربی محرک برای رشد ذهنی، زبانی، جسمی و اجتماعی و عاطفی کودکان فراهم می‌آورد اگر این نوع برنامه‌ها به گونه مؤثری سازمان داده شوند می‌توانند محرومیت ناشی از کمبود‌های محیط خانه را جبران کنند و کودک را در ساختن مبنایی قوی برای سهولت رشد بعدی و بارور کردن استعدادهای کاملش یاری کنند.
یک برنامه آمادگی برای مدرسه کودک فراهم می‌کند و این آمادگی‌ها باعث کاهش تعداد مردودی‌ها و افت تحصیلی و شکست در سطوح ابتدایی می‌شود.
وقتی کودکان خردسال به مراکز پیش‌دبستانی راه می‌یابند خواهران و یا برادران بزرگتر آنها نیز آزادی بیشتری دارند و می‌توانند بهتر به کارهای خانه و تحصیلی خود بپردازند.
ویژگی‌هایی که در دوره پیش از دبستان بسیار مهم هستند
ویژگی‌هایی که در دوره پیش از دبستان بسیار مهم است و باید به آن‌ها توجه کرده روش‌های آموزش را بر اساس آن ویژگیها طرح ریزی نمود، عبارتند از:
۱) علاقه کودکان به بازی
۲) قدرت و نیاز کودکان به الگوگیری، نقش پذیری و تقلید در این سن
۳) شادی کودکان و علاقه آن‌ها به مطالب آهنگین
مراحل آموزش و پرورش در دوره پیش از دبستان
هدف آموزش و پرورش در دوره پیش از دبستان پرورش و رشد همه جانبه کودک است. رشد و پرورش همه جانبه کودک شامل مراحل ذیل می‌باشد:
۱) رشد زبان و گفتار
۲) رشد جسمی و حرکتی
۳) رشد خلاقیت و ابراز وجود
۴) رشد ذهنی و شناختی
۵) رشد عاطفی اجتماعی روش‌های تربیت دینی کودکان پیش از دبستان
برخی از روش‌های تربیت دینی کودکان پیش‌دبستانی عبارتند از:
۱) تربیت دینی کودک پیش‌دبستانی از طریق بازی
۲) تربیت دینی کودکان از طریق ارائه الگو
۳) تربیت دینی کودکان از طریق خواندن شعرها و متون آهنگین و شاد
۴) تربیت دینی کودکان از طریق ارائه پاسخ‌های مناسب به سوال‌های دینی آن‌ها
روش‌های تربیت دینی کودکان پیش‌دبستانی
با توجه دادن کودکان به نعمت‌هایی که همیشه همراه آنهاست، مثل: اندام‌های مختلف آنان (چشم، گوش، دهان و...) یا نعمت‌هایی که خیلی دوستش دارند مثل: پدر، مادر، مادر بزرگ و... یا نعمت‌های طبیعی مثل: کوه، جنگل، حیوانات، گیاهان و... با استفاده از حس زیبایی شناسی می‌توان کودکان را به خداشناسی هدایت کرد.
با ترسیم شکل‌ها و نقاشی‌هایی که در آنها مومنان همیشه لباس‌هایی به رنگ روشن و تمیز می‌پوشند، می‌خندند و خوشحالند، می‌توان ویژگی‌های مثبت افراد متدین را به کودکان نشان داد و به طور غیر مستقیم عادات صحیح را به ایشان آموخت.
با ترتیب دادن نمایش‌های شاد و آموزنده می‌توانیم وظایف مسلمانان را از طریق نمایش یا ایفای نقش توسط خود کودکان اشاعه دهیم و در کنار این نمایش و ایفای نقش، شعرها و نثر‌های آهنگین بخوانیم.
با ارائه جلوه‌هایی از زندگی امامان و پیامبر اکرم (ص) که کودکان به آنها علاقه دارند مثل بازی کردن حضرت پیامبر با کودکان، سلام کردن پیامبر به کودکان و... آنان را به الگوهای مبارک دین اسلام علاقه‌مند کنیم.
قبل از اقدام به تربیت دینی کودکان، رفتار، اعمال و شخصیت خودمان را مورد بازنگری قرار دهیم و سعی کنیم نمونه کامل اعمال و گفتار اسلامی باشیم. به همین دلیل، چگونگی انتخاب مربیان مقطع پیش‌دبستانی، بسیار بسیار مهم و حیاتی است.
همراهی کردن کودکان پیش‌دبستانی در مراسم دینی، برای آنان بسیار لذت بخش و آموزنده است. برای مثال، همراهی کردن آن‌ها در نماز جماعت، مراسم عزاداری، مراسم میلاد و... البته بدون ایجاد سختی و فشار برای آنان، می‌تواند آموزش عملی مراسم دینی باشد.
  • ۰
  • ۰

» پرسشنامه مفهوم خویشتن بک SCT
» پرسشنامه مقیاس بهزیستی روان شناختی ریف (1989)
» پرسشنامه تنظیم هیجان گراس وجان (2003)
» پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003)
» پرسشنامه خود تنظیمی SRQ میلر و براون 1991
» پرسشنامه پریشانی روانشناختی کسلر
» پرسشنامه سنجش میزان تعارض زناشویی کنزاس
» پرسشنامه هوش هیجانی برادبری و گریوز 
» پرسشنامه هوش هیجانی بارون- کوهن (EQ-i)
» پرسشنامه سلامت روان GHQ
» پرسشنامه استرس شغلی GSS
» پرسشنامه رضایت شغلی GDI
» پرسشنامه تعهد سازمانی OCQ
» پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت
» پرسشنامه مدیریت دانش و نوآوری
» پرسشنامه کنترل خشم
» پرسشنامه رغبت سنج تحصیلی-شغلی هالند
» پرسشنامه شکیبایی
» پرسشنامه ابعاد سازمان یادگیرنده دکتر کارن واتکینس و دکتر مارسیک
» پرسشنامه مشکلات تصمیم گیری شغلی CDDQ گاتی و همکاران 1966
» پرسشنامه استرس شغلی HSE
» پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ
» پرسشنامه دینداری گلاک و استارک
» پرسشنامه علایم وسواس فکری- عملی ییل – براون (YBOCS)
» پرسشنامه مقیاس رگه فراخلقی (TTMS) – فرم کوتاه
» پرسشنامه میزان هوش معنوی
» پرسشنامه سبک دلبستگی بزرگسال کولینز و رید
» پرسشنامه مقیاس مسئولیت نگرشها (RAS)
» پرسشنامه نگرش نسبت به خلاقیت
» پرسشنامه شیوه فرزند پروری والدین
» پرسشنامه احساس ناراحتی از موفقیت
» پرسشنامه اعتیاد به اینترنت کیمبرلی یانگ
» آزمون جملات ناتمام راتر
» پرسشنامه سرسختی
» پرسشنامه عقاید وسوسه انگیز یا CBQ
» پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی
» پرسشنامه پرخاشگری AGQ
» پرسشنامه نگرشهای مربوط به عشق (LAS)
» پرسشنامه مقیاس بلوغ اجتماعی رائو
» آزمون هوشی موزاییک ژیل
» پرسشنامه عادتهای مطالعه
» پرسشنامه خلاقیت رندسیپ
» پرسشنامه تفاوت های معنایی نقش جنسی
» پرسشنامه اضطراب پیشرفت تحصیلی AAT
» پرسشنامه تعارضات زناشویی تجدید نظر شده
» پرسشنامه سنجش رشد روانی اریکسون
» پرسشنامه سرسختی
» پرسشنامه هوش آدمک گودیناف
» پرسشنامه مقیاس افسردگی ،اضطراب و استرس
» پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی اورگان و کانوسکی
» پرسشنامه یادگیری سازمانی نیف
» پرسشنامه طرح واره یانگ - فرم کوتاه 75 سوالی
» پرسشنامه اثر بخشی
» پرسشنامه اصلاح شده فراشناخت برای نوجوانان MCQ-A
» پرسشنامه فراشناختی ولز
» پرسشنامه ابعاد سازمان یادگیرنده
» پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت
» پرسشنامه مشکلات رفتاری کودکان پیش دبستانی
» پرسشنامه خلاقیت کودکان از نظر مربیان
» پرسشنامه شخصیتی چند جنبه ای برن رویتر 
» پرسشنامه مقیاس خودپنداره کودکان پیرز_هریس
» پرسشنامه مقیاس درون گرایی – برون گرایی میشل گوکلن
» آزمون شخصیتی آیزنک ویژه بزرگسالان
» پرسشنامه ارزیابی انطباق پذیری و همبستگی خانواده
» پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن (EQ-i)
» پرسشنامه شخصیتی آیزنگ–فرم کودکان و نوجوانان
» پرسشنامه اضطراب کتل
» پرسشنامه رضایت شغلی بری فیلدورث
» پرسشنامه استرس
» پرسشنامه رضایت زناشویی انریچ- فرم بلند
» پرسشنامه مقیاس هوش هیجانی
» پرسشنامه مقیاس شادکامی آکسفورد
» پرسشنامه مقیاس پذیرش اجتماعی
» پرسشنامه آزمون شخصیت 90 scl
» پرسشنامه مقیاس اضطراب کلاس درس
» پرسشنامه مقیاس نگرش نسبت به خشونت علیه زنان
» پرسشنامه شخصیتی آیزنک (EPQ) 
» پرسشنامه مقیاس عزت نفس روزنبرگ
» پرسشنامه تصور از خود بک
» پرسشنامه شخصیتی مینه سوتا فرم کوتاه MMPI
» پرسشنامه شخصیتی مینه سوتا فرم بلند MMPI
» پرسشنامه انعطاف پذیری خانواده فرم کوتاه
» پرسشنامه ارزیابی انطباق پذیری و همبستگی خانواده
» پرسشنامه سنجش رشد روانی اریکسون
» پرسشنامه فرهنگ سازمانی رابینز
» آزمون عمل به باورهای دینی (معبد) فرم کوتاه
» پرسشنامه سازگاری بل
» پرسشنامه امنیت روانی
» پرسشنامه سنجش نگرش معنوی
» پرسشنامه هوش معنوی بدیع و همکاران
» پرسشنامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون
» پرسشنامه هوش معنوی
» آزمون شکل گیری مفهوم ویگوتسکی
» پرسشنامه افسردگی بک(BDI)
» پرسشنامه افسردگی بک (BDI-II) همراه فرم بلند و کوتاه،نحوه نمره گذاری،میزان روایی و اعتبار
» پرسشنامه سنجش احساس فشار روانی اوسولا مارکهام‌
» پرسشنامه سبک های دفاعی DSQ
» پرسشنامه سبک اسنادی ASQ
» پرسشنامه SCL-90(چک لیست نشانه های روانی)
» پرسشنامه سبک های دفاعی DSQبه همراه نحوه نمره گذاری و تفسیر و اعتبار و روایی
» پرسشنامه سبک اسنادی ASQ به همراه نحوه نمره گذاری و اعتبار و روایی
» چک لیست نشانه های اختلالات روانی (SCL-90) به همراه نمره گذاری و تحلیل
» پرسشنامه شخصیتی (فرم بلند)MMPI
» پرسشنامه شخصیتی NEO-PI-R
» آزمون امنیت روانی
» پرسشنامه توصیف جوسازمانی- مدرسه
» پرسشنامه فراشناخت
» پرسشنامه فرهنگ سازمانی رابینز
» پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی سینها و سینگ (AISSS)

  • ۰
  • ۰
مغز و ریاضی
در حدود 6 درصد کودکان در سنین مدرسه دچار اختلال ریاضی هستند.
نیمکره راست مغز: قدرت حل معما، خلاقیت و کشف کردن،جهت یابی دارد.حس لامسه و درک اشیا سه بعدی به این قسمت مربوط است. این نیمکره به فرآیندهای ادارکی، تصور، تجسم، خیال پردازی، شناخت رنگ و موسیقی و هنر، می پردازد و کل نگر است. نیمکره راست ابتداء کل را می بینید و بعد اجزا آنرا تشخیص می دهد سمت راست مغز اساس خلاقیت را تشکیل می دهد. اکثر سیاستمداران و هنرمندان راست مغزهستنند.
نیمکره چپ مغز:قدرت درک ریاضیات و فلسفه،نظم و طبقه بندی و پردازش اطلاعات را دارد. با جزئیات سرو کار دارد. مرکز به یاد سپردن کلمات و اعداد است. این بخش از مغز ریاضی دانان و فلاسفه و زبان شناسان، فعالتر و بر نیمکره راست، غالب است. این نیمکره به فعالیتهایی همچون ریاضیات، زبان و منطق، حافظه، طبقه بندی ها تحلیل و …اختصاص دارد. و به جزئیات امور توجه دارد.نیمکره چپ مغز، ابتدا اجزا را دیده و سپس آنها را ترکیب نموده و کل را می سازد.نیمکره چپ مغز، مربوط به هوش است.اکثر حسابداران، وکلا و طراحان بیشتر از سمت چپ مغز خود استفاده می کنند. برتری یک نیمکره از مغز بر دیگری به معنی عدم استفاده ازنیمکره دیگر نیست، و هر دو نیمکره با هم ارتباط دارند، و در مجموع فعالیت دو نیمه مغز با هم ٬ شخصیت فرد را می سازند.
اهداف آموزش ریاضی
الف) اهداف پرورشی: مهمترین وظیفه آموزش ریاضی تربیت دانش‌آموز است تا بتواند در زندگی،مسائل خود را حل نماید.
ب) اهداف آموزشی: دانش آموز با تکنیک‌های محاسباتی مورد نیاز در مدرسه و خارج از مدرسه آشنا شود.و در زندگی روز مره بکار بگیرد.
ج) اهداف فرهنگی: ریاضی بخشی از فرهنگ بشری است لذا یادگیری آن در زندگی بسیار ضروری است.ریاضی دانان و نوابغ کشور ما همواره الگوهای مهمی برای سایر کشورها می باشند.
د) اهداف عاطفی: یادگیری ریاضی،موجب فعالیت‌های ذهنی و تقویت حس کنجکاوی ونیز حس ظرافت و ادارک می شود. موریس کلاین می‌گوید: (ریاضیات عالی‌ترین دستاورد فکری و اصیل‌ترین ابداع ذهن آدمی است).
علل مشکلات ریاضی:
1- ضعف در مهارتها ی زبانی: نقص در درک عملیات ریاضی، مفاهیم و رمز گشایی یا حل مسائل نوشته شده با نمادهای ریاضی.
2- ضعف در مهارت های ادراکی: مثل:خواندن نمادهای عددی یا علائم حسابی و طبقه بندی اشیا ء و یا ادراک فضایی.
3- ضعف در مهارتهای توجه: مثل رونویسی درست از اعداد و اشکال، به یا د سپردن عددی که به ستون بعد اضافه می شود و رعایت علائم ریاضی.
4- ضعف درمهارتهای ریاضی: ضعف در محاسبات ریاضی(جمع-تفریق و...) شمارش اشیا ء و یادگیری جدول ضرب. ویا در ک مفاهیم متضاد مانند: سبک و سنگین، بسته و باز، پر و خالی، چپ و راست؛ دور و نزدیک، درک ارزش پول، درک زمان (گفتن ساعت) و جهت یابی.
5- مشکلات عصب شناختی و شخصیتی و عوامل فیزیولوژیکی.
6- عملکرد پایین هوش غیر کلامی(هوش عملی).
7- آموزش ضعیف در کلاس درس.
8- عدم علاقمندی به درس ریاضیات
9- ضعف در یک یا چند فرایند روانی پایه یعنی مراحل یادگیری: مانند:دقت-ادراک-حافظه
10- عدم تثبیت غلبه طرفی مغز(کودک برخی کارها را با سمت چپ و برخی دیگر را با سمت راست بدن انجام می دهد.مثلا: با دست راست می نویسد ولی با پای چپ توپ را می زند و مواردی از این قبیل).
11- تاخیر در رشد.مراحل رشد بخوبی طی نشده است و یا در آن وقفه ایجاد شده است.
12- عوامل محیطی(خانواده و معلمان).نقش فضا و مکان، نقش کلاس‌های خصوصی، کمبود وسایل آموزشی ریاضی، و...
13- عوامل ژنتیکی.
14- عوامل بیوشیمیایی (قبل از تولد-حین تولد-بعد از تولد)
15- ضعف در هماهنگی چشم و دست.
علایم اختلال ریاضی
- شمارش طوطی وار: کودک در شمارش اعداد مشکل دارد.
- عدم درک مفهوم عدد: مثلا کودک مفهوم عدد 5 را نمی داند یعنی نمی تواند 5مهره را جدا کند.
- عدم درک ارزش عددی: کودک نمی داند 4 از 5 بزرگتر است و بر عکس.
- مشکل در خواندن عدد: ممکن است در خواندن اعدادویا خواندن اعداد شبیه به هم اشتباه کند مثلا 2و 3، 4و6 یا جهت خواندن را رعایت نمی کند مثلا 12 را 21 می خواند.
- مشکل در کپی عدد: هنگام رونویسی عدد مشکل دارد.
- مشکل در نوشتن عدد: نوشتن عدد نیاز به استفاده از حافظه دارد. بنابراین گاهی کودک شکل عدد را فراموش می کند و یا اعداد شبیه به هم را اشتباه می نویسد. مثلا 3 را 2 می نویسد (مربوط به توجه) یا شکل عدد را نمی داند یعنی 3 را 5 می نویسد. گاهی مشکل مربوط به جهت یابی است و عدد را وارونه می نویسد.
- علامتها را نمی شناسد: کودک نمی داند + یعنی جمع بنابراین ممکن است اشتباه کند مثلا: 1=2+3
- مفهوم عملیات را نمی داند: جمع و تفریق را با هم اشتباه می کند.
- اشکال در نحوه عملیات: گاهی کودک هنوز از انگشتان برای عملیات استفاده می کند، این موضوع در سطوح بالاتر مانند جمعهای اعداد دورقمی و... مشکلات بیشتری را بوجود می آورد..
- اشکال در درک ارزش مکانی.
- مشکل در حل مساله: گاهی کودک علیرغم اینکه عملیات ریاضی را می داند٬، در درک مسایل ریاضی مشکل دارد و نمی تواند روابط بین اجزای مساله را درک کند.
- در درک زمان مشکل دارد.
- در شمارش پول مشکل دارد.
-در مهارتهای محاسباتی (جمع-تفریق-ضرب-تقسیم-کسر و...)مشکل دارد.
تمرینات مختلف جهت تقویت مهارتهای ریاضی
یکی از دلایل اختلال ریاضی مربوط به اختلال در مراحل رشدی کودک است.بدین معنی که کودک مراحل رشد خود را بخوبی طی نکرده ویا خیلی دیر به این مرحله رسیده است.مثلا کودک در 9 ماهگی هم قادر به نشستن نبوده است.و یا والدینش وی را مجبور کرده اند که در 4 ماهگی بنشیند. (این مرحله از رشد می بایستی در 6 ماهگی اتفاق بیفتد) و بسیاری موارد دیگر... که اصطلاحا به آن " تاخیر در رشد" می گویند.لذا برخی از تمرینات ذیل جهت جبران مراحلی است که کودک بخوبی طی نکرده است. این تمرینات جهت تقویت نیمکره های مغزی بکار می روند که نهایتا در بهبود عملکرد مغز و در نتیجه پیشرفت در ریاضیات تاثیر فراوان دارند.زیرا عدم غلبه طرفی مغز نیز از علل بوجود آورنده اختلال ریاضی است.
تمرینات حرکتی در منزل و یا مراکز مشکلات ویژه یادگیری:
1- قدم زدن به جلو – عقب – پهلوها و پریدن.(جهت تقویت مهارتهای حرکتی)
2- سینه خیز رفتن.
3- راه رفتن ریتمیک و شمارش مستقیم و معکوس.(تقویت دقت)
4- کشیدن شکل و حروف روی قسمتهای مختلف بدن با انگشتان و حدس زدن.(دقت-ادراک-تجسم فضایی)
5- پرتاب توپ به هدف به تناوب با هر دو دست (جهت تقویت دقت و هماهنگی چشم و دست).
6- پرتاب توپ به طرف یکدیگر همواره با نام بردن.
7- ضربه به توپ با دست راست، چپ، هر دو دست.
8- تنفس عمیق به علاوه گوش دادن به موسیقی.(دقت)
9- راه رفتن با چشم بسته و حدس زدن جای اشیاء.(دقت-حافظه)
10- چرخاندن میله و حرکات بالا و پایین رفتن با انگشتان.
11- تمرین چرخش مداد در دست با چپ و راست.
12- آموزش خلاقیت و تحریکات یکپارچکی حسی.
13- گوش دادن به موسیقی با چشم بسته.(دقت)
14- مچاله کردن کاغذ با هر دو دست و پرتاب آن.
15- گفتن لطیفه و به خاطر سپاری آن (حافظه)
16- آشنایی و کار با با چرتکه (بدون توجه به این موضوع که: چرتکه در زمانه فعلی قابل استفاده نیست)
17- بستن چشم و پیدا کردن راه تمرین مداد شمعی(دقت-ادراک-حافظه)
18- آموزش خلاقیت در زمینه های مختلف.
19- تمرین حرکات چشم با دنبال کردن چراغ قوه.(دقت بینایی).
20- راه رفتن با چشم بسته (تعادل-دقت)
21- تاکید روی فعالیتهای دستی.
22- لی لی کردن با هر پا به صورت جداگانه (تعادل-تثبیت غلبه طرفی مغز)
23- چرخاندن توپ روی بدن.(دقت-تعادل)
24- تمرین ایستادن روی شانه جهت حفظ تعادل.
25- حرکت پاها بصورت دو چرخه.(تقویت مهارتهای حرکتی)
26- راه رفتن با کتاب روی سرو پرش در این حالت(حفظ تعادل)
آموزش مهارت اجتماعی (مانند: آشنایی به عابر بانک، خرید کردن-پول دادن و...).
27- تن آگاهی (شناخت قسمتهای مختلف اعضای بدن مانند:دست راست-چشم چپ-پای راست-گوش چپ و...)
28- پرتاب کردن و گرفتن توپ(دقت-هماهنگی چشم و دست-تقویت مهارتهای حرکتی).
29- تمرینات تعادل (ایستادن روی یک پا- راه رفتن روی تخته تعادل-لی لی کردن و...)
راهکارهای آموزشی
1- آموزش مطالب درسی با توجه به پایه تحصیلی.
2- آموزش مفاهیم (بزرگ-کوچک -کم-زیاد و...).
3- شناخت و رسم اشکال ساده هندسی با توجه به پایه تحصیلی.
4- عدد نویسی (از هر پایه و هر جایی که مشکل دارد). مثلا اگر دانش آموز پایه پنجم در شناخت اعداد دو رقمی مشکل دارد. می بایستی تمرینات پایه دوم به بالا را با وی کار کرد.
5- تقویت دقت بینایی با استفاده از تمرینات مختلف.
6- تقویت دقت و حساسیت شنوایی.
7- تقویت حافظه بینایی.
8- تقویت حافظه شنوایی (شعر خوانی-گفتن چند جمله و یا چند کلمه و تکرار آنها توسط کودک).
9- استفاده از پازل جهت تقویت دقت و ادراک کودک.
10- طبقه بندی تصاویر،وسایل،و... در شکلها و اندازه های مختلف.
11- کار با ماز (جهت تقویت دقت-ادراک-هماهنگی چشم و دست).
12- پرتاب حلقه جهت هماهنگی چشم و دست و نیز تقویت دقت.
13- بازی با دارت (تقویت دقت).
14- بازی با مینی بسکتبال(دقت-هماهنگی چشم و دست).
15- چسباندن اعداد مغناطیسی روی وایت بردو عدد نویسی با آنها.
16- نخ کردن مهره ها در یک رنگ و یا بصورت متناوب در رنگهای مختلف مثلا:
یکی آبی-یکی زرد-یکی سبز...دوباره یکی آبی-یکی زرد-یکی سبز و...(دقت و تقویت توالی دیداری)
17- کامل کردن تصاویر ناقص.(جهت تقویت ادراک-دقت-هماهنگی چشم و دست-تجسم فضایی)
18- شناخت جهات مختلف مانند:راست-چپ-بالا-پایین و... جهت تقویت تجسم فضایی.
19- شکل سازی و یا عدد نویسی با خمیربازی.
20- بریدن و چسباندن اشکال مختلف هندسی.
21- نقاشی کردن و کپی کردن تصاویر و اعداد مختلف.
22- ردیف بندی اشیاء با توجه به رنگ-شکل و یا اندازه آنها.
23- شناخت تفاوتها و تشابهات تصاویر و یا اشیاء.
24- تمرینات نگهداری ذهنی(طول-شکل-اندازه و...).
25- تمرینات مربوط به وزن-مساحت-اندازه.
26- تمرینات شناخت زمان(روز-ماه-سال-ساعت-هفته-دقیقه-ثانیه و...).
27- وصل نقطه چین های اشکال و یا اعداد.
منبع: وبلاگ آموزشی و پرورشی
  • ۰
  • ۰
عوامل موثر در بازی کودکان
1 ـ تاثیر جنس
2 ـ تاثیر هوش
3 ـ تاثیر سن
4 ـ تاثیر محیط
1 ـ تاثیر جنس: جنسیت یکی از عوامل موثر در بازی است.یعنی می توان گفت که بازی پسرها با دخترها تفاوت دارد.پسرها بیشتر از بازی هایی لذت می برند که دشوار است و نیاز به فعالیت جسمانی دارد و دخترها اغلب بازی های ساکت، آرام و ظریف را ترجیح می دهند. می توان گفت بازی های متضمن فعالیت های بدنی در پسران بیشتر از دختران است و شدت و خشونت بازی در دختران به اندازه پسران نیست.
تا قبل از سن 8 سالگی، معمولا کودکان اهمیت چندانی به جنس همبازی خود نمی دهند. اما در سنین 8 تا 10 سالگی اختلاف بازی بین دو جنس کاملا آشکار می گردد و کودکان اکثر اوقات ترجیح می دهند که با همجنس خود بازی کنند.
دخترها بازی با عروسک، شیر دادن، نوازش کردن و خواباندن عروسک را دوست دارند و حتی بیشتر اوقات با عروسک به خواب می روند.
پسرها فعالیت های بدنی را که نشانگر قدرت و نیروی عضلانی بیشتر آنهاست در بازی هایی نظیر توپ بازی، دویدن، کشتی گرفتن بروز می دهند.
برف بازی بازی مشترک بین دخترها و پسرها است.
به عقیده ی روان شناسان فرانسوی، بازی در نزد پسران بیشتر وسیله ای برای اثبات خود در برابر دیگران و برای دختران وسیله ای برای بودن با دیگران است.
در اوقات فراغت، دخترها بیشتر ترجیح می دهند دور هم گرد آیند و با یکدیگر درد دل کنند و پسران بیشتر ترجیح می دهند در پی یکدیگر بدوند و به جست و خیز بپردازند.
ویژگی رفتار دخترها اغلب خودداری از پرخاشگری، تلقین پذیری از اطرافیان و تاثیر پذیری از همبازی های خود است.در مواقعی که دخترها نسبت به هم پرخاشگری می کنند، حالت هیجانی آنان کمتر از پسران به حمله وری و تنبیه بدنی می انجامد.در حالی که پسران فعالیت های جسمی زیاد و جنبش های ماهیچه ای و عضوی، حرکات شدید، هیجان، رفتار تند و پرخاشگرانه را دوست دارند.آنها به ابداع و نوآوری در قوانین و آداب و رسوم بازی دس می زنند و اغلب از زیر بار رعایت قوانین و مقررات بازی شانه خالی می کنند.پسرها اکثرا می کوشند یا خود قانونگذار باشند و یا اینکه قوانین بازی را به نفع خود ندیده می گیرند تا بر رقیب خود پیروز شوند.از این رو، بازی، اغلب در نزد پسران به مرور تغییر چهره می دهد، و به صورت رفتاری نو با آداب و رسومی نو در محیط های مختلف جلوه گر می شود.
اما دختران بیشتر از پسران به قواعد و اصول بازی گردن می نهند و به رعایت اصول و نظم بازی مقید هستند.دخترها از شدت عمل در فعالیت های جسمی و حمله وری یا پرخاشگری بازی ها می کاهند و رقابت در بازی را به صورت ملایمتری در می آورند.
2 ـ تاثیر هوش: هوش ممکن است در نحوه ی بازی و نوع آن، انتخاب اسباب بازی و استفاده از آن تاثیر بگذارد.
کودکان تیز هوش سعی می کنند وسایل و اسباب بازیهایی را انتخاب کنند که بتوانند با آنها به ابتکار و نوآوری دست بزنند و قوای ذهنی خود را بکار گیرند.
کودکان باهوشتر مدت کمتری به یک بازی مشغول می شوند، زیرا خواهان تنوع اند و از تنوع لذت می برند.کودکان باهوش در سنین بالاتر به بازیهایی که متضمن فعالیت های ذهنی و جسمی است می پردازند.مثلا جمع آوری اشیای مورد نظر (کلکسیون) برای آنان جذاب و لذتبخش تر می باشد.
کودکان تیزهوش به دلیل توانایی های بیشتر، به انجام بازیهای انفرادی تمایل نشان می دهند و معمولا نیروی بدنی را در حد زیادی صرف نمی کنند. به نظر می رسد کودکان عقب مانده نیز بیشتر به بازی های انفرادی می پردازند. زیرا کودکان تیزهوش به علت توانایی زیاد و کودکان کم هوش به علت توانایی کم، معمولا به خوبی در گروه پذیرفته نمی شوند.
اگر یک ماشین اسباب بازی در اختیار کودک عقب مانده گذاشته شود ممکن است آن را به اطراف بکوبد یا متلاشی کند.ولی یک کودک تیزهوش سعی به انجام بازی رمزی می کند و حتی ممکن است آن را کنجکاوانه بررسی و از هم باز کند تا از محتویات آن آگاهی یابد.
3 ـ تاثیر سن: کودک در هر سنی بازی خاصی را می پسندد.نوزاد بیشتر دست و پا زدن را دوست دارد، و وقتی بزرگتر شد مثلا، از اینکه چشمانش را بگیرند و با او دالی بازی کنند لذت می برد.
در مرحله ی اول کودکی (تولد تا 3 سالگی) بازی های کودکان بیشتر انفرادی و با هدف شناسایی اندامها و اشیاء و چگونگی کاربرد آنها صورت می گیرد.مثلا، بازی کودک 6 ماهه را می توان در تولید صدا و هجاهای ظاهرا بی معنی، چرخاندن صدا در دهان، خنده کردن و بکار انداختن دستها برای گرفتن اسباب بازی مشاهده کرد.کودک در این سن پاهایش را با دست می گیرد و رها می کند و برای بدست آوردن اشیای دور تلاش می کند.
کودک 8 ماهه، اشیا و اسباب بازیها را پیوسته به زمین می اندازد و برمی دارد و از این کار لذت می برد.
کودک 10 ماهه با گذاشتن اشیا درون جعبه و بیرون آوردن مجدد آنها به بازی می پردازد.
کودک 14 ماهه با پر کردن و خالی کردن یک ظرف از مایعات و بسته بندی کردن، به بازی مشغول می شود.
کودک 18 ماهه به بازی های تقلیدی از رفتار والدین و بزرگترها علاقه دارد.
در 2 سالگی فعالیت های کودکان بیشتر جنبه ی تمرین و ورزیدگی جسمی دارد و بیشتر بصورت انفرادی انجام می شود، تا آن حد که همه ی کودکان در کنار هم، ولی هر یک برای خود بازی می کنند.
در مرحله ی دوم کودکی (3 تا 7 سالگی)، کودکان علاوه بر بازی های فردی قادر به فعالیت های گروهی نیز می گردند و همانطور که ژان پیاژه مطرح می کند کودکان 4 الی 7 ساله در یک محل جمع می شوند، ولی هر کدام برای خود بازی می کنند و اگر یکی از آنها را از جمع خارج کنیم مخالفت و گریه می کنند، ولی هیچکدام حاضر به انجام بازی گروهی و مشترک نیستند. (بازی موازی)
در مرحله ی دوم کودکی، بازیها به تدریج به نسبت جنسیت یا سن از یکدیگر متمایز می شوند و دختران رفته رفته با دختران و پسران با پسران به بازی های دو سه نفری می پردازند.در اواخر این مرحله بازی ها به مرور از حالت انفرادی خارج می شوند و به صورت بازی های قراردادی که انجام آنها مستلزم رعایت اصول و مقرراتی است، در می آیند.از این به بعد اعمال منظم و با هدف جای بعضی از فعالیت های بازی، یعنی فعالیت های خود بخودی و بی هدف را می گیرند، با نزدیک شدن کودک به دوران بلوغ، تنوع بازی های او کم می گردد.
مطالعات نشان داده است که در حدود 12 سالگی نه تنها تعداد فعالیت هایی که کودک در ان شرکت می کند کمتر می شود، بلکه در نوع فعالیت هایی که کودک از آنها لذت می برد نیز تغییراتی به وجود می آید. در این سن فعالیت های مورد علاقه ی کودک بازی ها و ورزش هایی اند که دقیقا سازمان داده شده اند و نیز مشغولیت انفرادی از قبیل سینما رفتن، تلویزیون تماشا کردن و مطالعه برای آنان لذتبخش می شود.
کودکان بزرگتر وقت کمی برای بازی دارند.انان برخی فعالیت ها را رها می سازند چون احساس می کنند که این فعالیت ها کودکانه و کسل کننده است.مثلا بچه های کودکستان بازی با مکعب های چوبی را رها می کنند، زیرا اشیایی از قبیل رنگ، گل رس، مداد رنگی، گچ، فعالیت های جالبتر و متنوع تری را به آنها عرضه می کنند.
زمای که کودک، دیگر نمی تواند خود را به جای شخصیت های گوناگون بگذارد،یازی های هیجان انگیز جذابیت خود را از دست می دهند.وقتی کودک دیگر نمی تواند اسباب بازی ها و عروسک های خود را جاندار فرض کند و اینکار به نظر همسالان او نیز کودکانه می آید،اسباب بازی ها و عروسک ها جذابیت خود را از دست می دهند.
کم شدن تعداد فعالیت های بازی ممکن است به علت نبودن همبازی نیز باشد.کودکانی که در جمع همسالان خود پذیرفته نمی شوند، مجبورند به تعداد محدودی بازی انفرادی اکتفا کنند.این بخصوص در مورد پسرها صدق می کند، زیرا بیشتر بازی های پسرانه به صورت دسته جمعی است.
تاثیر محیط: کودکان سراسر دنیا، بازی می کنند و محیط فقط در نوع بازی آنها تاثیر می گذارد. کودک امریکایی بازی می کند، اما ممکن است از بازی ((کلاغ پر)) چیزی نداند و لذتی هم نبرد.
فرهنگ هر جامعه در بازی تاثیر می گذارد و می توان گفت که بازی کودکان به نوعی نشان دهنده ی فرهنگ آن جامعه است.در مناطق محروم، به علت اینکه افراد از توانایی اقتصادی زیادی برای خرید وسایل و اسباب بازی برای کودکان برخوردار نیستند، آن دسته از بازی های سنتی را که نیاز چندانی به اسباب و ابزار ندارد به کودکان خود می آموزند.در این جوامع کودکان یاد می گیرند که برای خود اسباب بازی بسازند. این تولید و سازندگی بازی و فعالیت دلچسبی برای این قبیل کودکان می شود.
فضا و مکان و بطور کلی محیط بازی با نوع بازی تناسب دارد، بطوریکه فعالیت های بدنی معمولا در فضای باز و بازی های فکری در اتاق های منزل انجام می گیرد.
عوامل موثر در بازی بسیارند.از جمله ی انها می توان به نقش همبازی، اسباب بازی، البسه بازی، زمان، آزادی عمل کودک، تشویق والدین و تغذیه کودک نیز اشاره کرد.
منبع: احمدوند، محمدعلی، روان شناسی بازی، تهران، دانشگاه پیام نور، 1381
  • ۰
  • ۰
سبک های فرزندپروری
فرزندپروری فرایند تحول و بهره گیری از دانش و مهارتهای مناسب برای برنامه ریزی، خلق، پرورش و تدارک مراقبت از فرزند است. بروکس معتقد است که فرایند تربیت شامل تغذیه، حفاظت و راهنمایی کودک در گستره ی تحولی اوست. فرزندپروری فعالیتی پیچیده است و شامل بسیاری از رفتارهای اختصاصی می شود که هر یک از والدین به طور جداگانه و یا با جلب مشارکت یکدیگر از این مهارت ها استفاده می کنند تا رفتار کودک خود را تحت تاثیر قرار دهند.
والدین را بر اساس دو محور پاسخدهی و سطح توقع می توان به چهار دسته تقسیم نمود که به شرح زیر می باشد:
فرزند پروری سخت گیرانه
در این شیوه، والدین تنبیه کننده، محدود کننده بوده و متوقع و صریح هستند، در حالی که پاسخدهی آنها به نیاز کودکان در حداقل میزان خود قرار دارد. این والدین، فرزندانشان را وادار می کنند تا از آنها اطاعت کنند و به آنها احترام بگذارند. آنها برای فرزندانشان محدودیت و کنترل شدید وضع می کنند و با آنها تبادل کلامی ناچیزی دارند. آنها معتقدند که فرزندانشان باید بدون هیچ توجیهی، مطیع صرف باشند. به عنوان مثال ممکن است یک مادر مستبد به فرزندش بگوید:«این کار را همانطوری که من می گویم، بدون هیچ بحثی باید انجام بدهی.»
در این شیوه والدین برای کسب اطمینان از اطاعت فرزندشان، حتی متوسل به تنبیه جسمانی هم می شوند. کودکان این والدین، اغلب از نظر اجتماعی به طور ناشایست رفتار می کنند، به هنگام مقایسه ی اجتماعی مضطرب می شوند، در آغاز فعالیت شکست می خورند و مهارت های اجتماعی ضعیفی دارند.
این شیوه، کودکان را گوشه گیر و ترسان و فاقد حس استقلال می کند. کودکانی تحریک پذیر، کم جرات، دمدمی یا متخاصم و عصبانی و بیش از اندازه پرخاشگر محصول این سبک فرزندپروری هستند. این کودکان نسبت به عوامل تنیدگی زا آسیب پذیر هستند. والدین این گروه از محیط های ساخت دار و بسیار منظم با قوانین صریح و مشخص استفاده می کنند.
فرزندپروری مقتدرانه
در این شیوه، والدین کودکان را به استقلال تشویق می کنند. اما برای آنها محدودیت هایی هم قائل می شوند و عملکرد آنها را کنترل می کنند. این والدین هم در محور پاسخگویی و هم در محور توقع نمرات بالایی دارند.بین میزان پاسخدهی و میزان کنترل و توقع آنها تعادل وجود دارد.
آنها به قدری که پاسخگو هستند و نسبت به نیازهای کودکانشان حساس، به همان اندازه نیز توقع دارند و فرزندان خود را کنترل می کنند. آنها کودکانشان را مورد پایش قرار داده و استانداردهای روشنی برای آنها تعیین می کنند. آنها قاطعیت دارند، ولی خواسته ی خود را تحمیل نمی کنند و محدود کننده نیستند.
این والدین تبادل کلامی فراوانی با فرزندان خود دارند و آنها را حمایت می کنند. به عنوان مثال یک والد مقتدر دستهایش را به دور گردن فرزندش حلقه می کند و کاملا به او نزدیک شده و می گوید:«آیا می دانی که نباید آن کار را انجام می دادی؟ بیا با هم در مورد انجام آن کار، به شیوه ای درست صحبت کنیم.»
والدین مقتدر از روش های انظباتی حمایت کننده و غیر تنبیهی استفاده می کنند. آنها از فرزند خود انتظار دارند که قاطع، دارای حس مسئولیت پذیری اجتماعی، خود نظم جو و مشارکت کننده باشد. کودکانی که والدینشان از شیوه ی مقتدرانه استفاده می کنند، اغلب رفتار اجتماعی شایسته ای دارند. آنها دوست دارند که متکی به خود باشند، لذات و خواسته های خود را به تعویق بیاندازند، با همسالان خود کنار بیایند و حرمت خود بالایی داشته باشند.
باومریند معتقد است که شیوه ی فرزندپروری مقتدرانه، قاطعانه بوده ولی منطقی، گرم، پرورش دهنده و توام با محبت است و بیش از سایر روش ها به اجتماعی شدن کودک، کمک می کند.
فرزندپروری اغماض گرانه
این والدین غیر پاسخگو و بی توقع هستند. آنها خود را با زندگی فرزندانشان درگیر نمی کنند. طرد کننده، غافل و نادیده انگار هستند. وقتی که فرزند این نوع والدین، یک نوجوان یا حتی کوچکتر باشد، اگر از آنها بپرسید: الان که ساعت 10 شب است، آیا می دانید که فرزندتان کجاست؟ جواب را نمی دانند.(یا به قول یکی از استادای خوب دانشگاهمون ماله می کشن روی رفتار فرزندشون و صاف و صوف می کنن مشکل فرزند رو.)
کودکان والدین بی توجه، احساس می کنند که سایر جنبه های زندگی والدینشان مهم تر از خود آنهاست. آنها از نظر اجتماعی، رفتار شایسته ای ندارند، کنترل ضعیفی روی خود دارند و نمی توانند مستقل باشند و انگیزه ی پیشرفت ندارند. این والدین نسبت به فرزندانشان بی تفاوت هستند و روش آنها پرهیز از پذیرش مسئولیت و صدور مجوز انجام هر کاری به فرزندانشان است. فرزندان آنها معمولا طغیانگر، لوس، پرخاشگر، تکانشگر و از لحاظ اجتماعی نالایق هستند.
فرزندپروری سهل گیرانه
این والدین، در زندگی فرزندان خود خیلی دخالت می کنند، ولی ممنوعیت و محدودیت اندکی برای آنها قائل می شوند. در واقع آنها بیش از حد پاسخگو هستند. این والدین اغلب اجازه می دهند که فرزندانشان هر کاری می خواهند، انجام دهند و راه خود را بروند. چون معتقدند که ترکیبی از حمایت و تامین نیازهای کودک و نداشتن محدودیت باعث می شود تا کودک خلاق و با اعتماد شود. آنها غیر سنتی و آسان گیر هستند، نیازی به رفتار بالغانه ندارند و به خود نظم جویی قابل ملاحظه معتقدند.
نتیجه ی این شیوه ی فرزندپروری، کودکان با عدم توانایی در کنترل رفتار است، چرا که والدین این کودکان به رشد همه جانبه ی کودک توجهی ندارند.
آزادی بیان و خودمختاری افراد در این شیوه، اصل است و والدین تنها به استدلال و توجیه بسنده می کنند. فقدان انضباط در منزل با پرخاشگری اجتماعی همبستگی دارد و این نیز به نوبه ی خود با طرد از سوی هم طرازان همراه می شود. شایان ذکر است که بسیاری از این والدین در نهایت، رفتار والدین سخت گیر را به خود می گیرند.
کدام والدین فرزندانی بیمار یا ناتوان تربیت می کنند؟
با توجه به انواع سبک های فرزندپروری متوجه می شویم که هر دسته از والدین، به جز آنهایی که می توانند به نیاز کودکان پاسخ داده و توقع و کنترل معقولی بر رفتار آنها داشته باشند، در عمل فرزندانی بیمار تربیت می کنند.
والدین سخت گیر انسان های حقیر، والدین سهل گیر فرزندانی ضعیف و بدون اعتماد به نفس و والدین بی توجه فرزندانی سردرگم و یاغی تربیت می کنند.
نوع دیگر رابطه ی بیمار گونه رابطه ی مضاعف می باشد:
رابطه مضاعف
رابطه ی مضاعف مربوط به والدینی است که به دلایل مختلف پیام های دولایه برای فرزندان خود ارسال می کنند. مادری که هم از داشتن فرزند خود ناراضی است و هم به فرزند خود علاقه مند است، در نهایت رفتارهای یکسان و وحدت یافته ای ندارد.
به عنوان مثال، او با وجود اینکه با رفتاری از فرزند خود توافق دارد، ولی رفتار غیر کلامی مخالفی را به فرزندش نشان می دهد. الگوی پیام آنها این است: «موافقم، ولی خیر نبینی!» یا الگوی گفتگوی «بله... اما...» در کلام آنها زیاد دیده می شود.
این والدین صداقت و یکپارچگی در رفتار خود ندارند. تحقیقات نشان داده اند که والدین افراد مبتلا به اسکیزوفرنی دارای این الگوی رفتاری هستند.
منبع:

جان بزرگی،مسعود،نوری،ناهید،آگاه هریس،مژگان.(1390).آموزش اخلاق، رفتار اجتماعی و قانون پذیری به کودکان. تهران:ارجمند.

  • ۰
  • ۰