خلاصه کتاب مبانی برنامه ریزی آموزشی
مولف:دکتر بهرام محسن پور
فصل اول/ کلیات
1- آموزش و پرورش و انواع آن:فرایند کمک به جریان رشد انسان را گویند.تقسیم بندی به سه قسمت:
رسمی:متداول ترین آن آموزش مدرسه ای است-تقسیم بندی تحصیلات به سطوح مختلف مانند،پیش دبستانی،دبستانی، متوسطه و عالی-محتوای برنامه ها معمولا در قالب موضوعات درسی معینی ارائه می گردد-زمان شروع و پایان کلاس ها از قبل معلوم است.
نمیه رسمی:بیشتر بر مهارت آموزی توجه دارد-طول مدت تحصیل نسبت به رسمی کوتاه تر است-محل آموزش مکانی غیر از دبیرستان،مدرسه یا دانشگاه می تواند باشد-زمان شروع و پایان آموزش انعطاف پذیر است.
غیر رسمی:از لحاظ مکان،محتوا،زمان،اهداف و روش آموزش با رسمی و نیمه رسمی تفاوت دارد-اهداف الزاما از قبل تعیین نمی شود-یادگیری در این نوع آموزش ها مادام العمر است و به برهه ی زمانی خاصی از حیات آدمی محدود نمی شود.
2- مفهوم برنامه ریزی درسی:اصطلاح برنامه درسی دارای دو بعد طرح برنامه درسی و برنامه ریزی درسی است-در طرح برنامه درسی مشخص کردن اجزاء و عناصر برنامه درسی مطمح نظر است-در برنامه ریزی درسی،نحوه ی قرار گرفتن این عناصر کنارهم،مورد نظر است.
3- مفهوم برنامه آموزشی و برنامه ریزی آموزشی:برنامه آموزشی طرحی است حاوی سیاست ها،اهداف،راهبردها و برنامه عمل مربوط به توسعه یک نظام یا یک نهاد آموزشی در خلال یک دوره زمانی معین که روش های اجرا و ارزیابی و نیز منابع مورد نیاز برای تحقق سیاستها و اهداف در آن پیش بینی شده است-برنامه ریزی آموزشی فرایندی است که طبق آن برنامه ی آموزشی تهیه و تدوین می شود-برنامه ریزی آموزشی را آینده نگری و نقشه کشیدن برای آینده ی آ.پ می دانند یا تصمیم گیری درباره ی آینده ی آ.پ را گویند یا فرایند تعیین اهداف،روش ها،فعالیت ها،منابع و برنامه های موسسات آموزشیرا می توان تعریف کرد-تعریف جامع تر از برنامه ریزی آموزشی:کاربرد روش های تحلیلی در مورد هر یک از اجزاء نظام های آموزشی به منظور ایجاد یک نظام آموزشی کارآمد.
4- انواع برنامه ریزی آموزشی:به سه دسته:کوتاه مدت(یک تا دوسال)-میان مدت(5تا7سال)-بلند مدت(10تا20)سال-از لحاظ میران مداخله دولت در برنامه ریزی به دو دسته ی ارشادی و دستوری تقسیم می گردد.
ارشادی:در این نوع برنامه ریزی،عمدتا پیش بینی منابع مالی مورد نیاز نهادهای آموزشی دولتی و نیز ارائه ی رهنمودهای کلی،در خصوص نیاز بازار کار به نوع و رشته های تحصیلی مطمح نظر است-مختص جوامع غیر سوسیالیستی.
دستوری:مختص جوامع سوسیالیستی که برنامه ریزی توسعه اقتصادی آنها متمرکز است-تلاش می شود که عرضه ی نیروی انسانی تربیت شده بر مبنای تقاضا برای نیروی انسانی صورت گیرد و موسسات آموزشی متناسب با نیازهای جامعه اقدام به تربیت نیروی انسانی بنمایند.
5- ارتباط میان برنامه ریزی درسی،برنامه ریزی آموزشی و برنامه ریزی توسعه اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی:
هر یک از این سه نوع برنامه ریزی حوزه ی عمل مشخص دارند و قلمرو فعالیت آنها با هم متفاوت است.هنگامی که برنامه ریزان توسعه،انتظارات اجتماعی،آرمان های دینی و فرهنگی و نیازهای بخش های اقتصادی به نیروی انسانی ماهر را برای یک برهه ی زمانی خاص و در قالب برنامه توسعه اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی مشخص می کنند.برنامه ریزان آموزشی نیز تا آنجا که به نظام آ.پ مربوط می شود،این انتظارات،آرمان ها و نیازها را در قالب اهداف آموزشی ترجمه و بیان می کنند.آنگاه برای تحقق این اهداف،به برآورد منابع مادی و انسانی دست می زنند و با به کارگیری خط مشی های مناسب و بهره گیری از منابع مادی و انسانی،راه وصول به اهداف مورد نظر را هموار می کنند.برنامه ریزان درسی نیز با الهام از این انتظارات و آرمان ها و نیارهای جامعه و با توجه به اهداف نظام آ.پ به تدوین دانش ها و مهارت ها و نگرش هایی اقدام می کنند که قرار است دانش آموزان و دانشجویان کسب کنند.پس کل جامعه را می توان حوزه ی کار و قلمرو فعالیت برنامه ریزان توسعه اقتصادی اجتماعی فرهنگی به شمار آورد.
فصل دوم /سطوح برنامه ریزی آموزشی
1-سطوح برنامه ریزی آموزشی:
کلان(شامل سازمان آموزشی، مدرسه و نظام آموزشی می باشد-منظور برنامه ریزی هایی است که برای اجرا در سطح ملی یا کشوری صورت می گیرد).
میانه
فراکلان(برنامه های بلند مدت یا میان مدتی که به وسیله ی سازمان های بین المللی مانند یونسکو و سازمان های منطقه ای مانند ایسکو طراحی و تهیه می شوند،برنامه ریزی در سطح فراکلان تلقی می گردد).
خرد(فرد یا گروه های کوچک،مانند مدیریت مدرسه یا مربیان را در بر می گیرد-حیطه ی فعالیت، شامل آ.پ یک منطقه،چند بخش یا چندین منطقه ی روستایی است).
موسسه ای(واحد برنامه ریزی،یک دانشگاه،یک دانشکده،یک مجتمع،یک دبیرستان یا یک مدرسه ابتدایی باشد).
توجه:سطوح برنامه ریزی آرتور جی.دیویس:
برنامه ریزی نظام های آموزشی در سطح ملی،ایالتی و استانی.
برنامه ریزی موسسه ای در مقیاسی وسیع و درسطح واحدهای مربوط به مجتمع های آموزشی.
برنامه ریزی طرح یا پروژه.
توجه:تقسیم بندی کوپ در مورد موسسات آموزشی:فراموسسه-دانشگاه-موسسه جامع و آموزشکده محلی و فنی.
2- ویژگی های برنامه ریزی آموزشی در سطح کلان:
مشخص بودن زمان اجرای برنامه ها(5تا7سال).
مشخص بودن منابع مالی قابل اختصاص برای اجرای برنامه.
مشخص بودن هدف های کمی با استفاده از شاخص های دانش آموزی و ظرفیت کالبدی.
مشخص بودن سیاست های آموزشی و اجرایی که سمت گیری عملیات آموزشی و اجرایی در حین برنامه را معین می کند.
3- مراحل برنامه ریزی آموزشی در سطح کلان:
تبیین وضع موجود:درون دادها:در عرف برنامه ریزی آموزشی،دانش آموزان،معلمان،منابع مالی و امکانات/فرایندها:داده هایی درباره ی نرخ قبولی،تکرار پایه،ترک تحصیلی،مطلوبیت شیوه های تدریس معلمان،کیفیت مدیریت در سطوح مختلف مدیریتی،استفاده بهینه از منابع،تجهیزات آموزشی/برون دادها:واسطه ای و نهایی.
تدوین برنامه ها
تصویب برنامه ها
آرتور دیویس،فعالیت های برنامه ریزی را به طریق زیر طبقه بندی می کند:
تحلیل و بررسی انتظارات سیاسی،اقتصادی و فرهنگی و نیز مقاصد جامعه ای که نظام آموزشی به آن تعلق دارد.
تدارک مجموعه ای از اهداف کلی و جزئی.
ارزیابی موقعیت کنونی و نیز تحول گذشته نظام آموزشی.
طراحی سیاست ها،برنامه ها و تخصیص منابع بر حسب اهداف آینده و ظرفیت کنونی برای دست یابی و حفظ یک نظام آموزشی کارامد و اثر بخش.
4- تدوین برنامه ها شامل چه مراحلی است:
انتخاب اهداف-انتخاب خط مشیها-تعیین اولویتها-تهیه برنامه عمل-تصویب برنامه طراحی شده-اجرا،نظارت،ارزیابی و تصحیح برنامه.
5- ارزشیابی از لحاظ زمان اجرا به سه مرحله تقسیم می شود:
پیش از اجرا(انجام مطالعات امکان سنجی)-ضمن اجرا(ارزشیابی پیشرفت اجرای برنامه-بازنگری و تجدید نظر برنامه ها) و پس از اجرا(ارزشیابی از میزان تحقق اهداف پیش بینی شده).
فصل سوم /برنامه ریزی آموزشی در سطح خرد،موسسه و اصلاح و نوآوری
1- برنامه ریزی آموزشی در سطح خرد:می تواند یک منطقه آموزشی،یک دهستان یا چند روستا باشد.در این گونه برنامه ریزی های محتوای برنامه درسی و فعالیت های یادگیری به گونه ای طراحی می شود که این برنامه ها جوابگوی انتظارات و نیازهای مردم منطقه باشد.
2- مزایای برنامه ریزی آموزشی سطح خرد:
برنامه های آموزشی هماهنگ و متناسب با مسائل مردم هر منطقه تهیه می شود.
به علت فاصله ی کم بین تهیه و اجرا سرعت عمل در اجرا برنامه در خرد بیشتر است.
مردم در موقع اجرای برنامه ها به دلیل منافع مشترکشان تشویق به همکاری و تفکر می شوند که این امر موجب سهولت اجرای برنامه ها می شود.
اجرای برنامه ها به وسیله ی خود مردم در مقایسه با برنامه هایی که از بالا تحمیل می شود،ساده تر خواهد بود. زیرا مردم با برنامه هایی که خود تهیه کرده اند، احساس یگانگی و نزدیکی بیشتری می کنند.
3- محدودیت های برنامه ریزی آموزشی سطح خرد:
غفلت از هدف های آموزشی در سطح ملی.
اگر برنامه ریزان و مدیرانی که برنامه ی خرد را تهیه می کنند فاقد مهارت و توانایی لازم باشند،نمی توان به موفقیت برنامه ریزی آموزشی خرد امیدوار بود.
در برخی از روستاها گروه های قومی با منافع متفاوتی وجود دارند که ممکن است مانع وحدت و یکپارچگی تهیه برنامه شود.
چون در مناطق روستایی و دوردست،شمار زیادی از مردم کم سواد بوده و ممکن است این قبیل اشخاص به دلیلی عدم آگاهی و انگیزه چندانی برای مشارکت در تهیه و اجرای برنامه ها نداشته باشند(فقدان انگیزه برای مشارکت)موجب عدم موفقیت برنامه در سطح خرد می شود.
4- مراحل برنامه ریزی آموزشی سطح خرد:
فعالیت های پیش از برنامه ریزی:گرد آوری اطلاعات-نیاز سنجی-مطالعه و ارزشیابی موقعیت آموزش-استقرار و ایجاد تشکیلات سازمانی.
فعالیت های برنامه ریزی:تهیه و تنظیم برنامه عمل-امکان سنجی-اجرا،تحقق اهداف و ارزشیابی.
برنامه ریزی آموزشی در سطح موسسه:تمرکز گرایی به عنوان یکی از دلایل عمده مغفول ماندن این نوع برنامه ریزی است-یکی از شروط اساسی اجرای توام با موفقیت برنامه ها و از راههای کمک به بهبود کیفیت فرآیند آموزش پرورش است- هم چنین این برنامه ریزی مترادف با برنامه ریزی در سطح دانشگاه است.
6- مراحل برنامه ریزی آموزشی در سطح دبیرستان:
اطلاعاتی درباره ی تجهیزات آموزشی.
وضع مالی دبیرستان و تحلیل از درآمدها و هزینه های سالانه موسسه.
کیفیت فعالیت های آموزشی و پرورشی در سطح دبیرستان.
کسب اطلاعاتی در خصوص کیفیت همکاری والدین با دبیرستان.
7- فعالیت های برنامه ریزی:
تعیین هدف-انتخاب راهبردها-فراهم آوردن امکانات و سرانجام اجرا و ارزشیابی.
8- مراحل برنامه ریزی در سطح دانشگاه:
تحلیل وضع موجود از لحاظ آموزشی و پژوهشی.
شناسایی نکات قوت و ضعف.
انتخاب سیاست ها.
انتخاب اهداف.
انتخاب راهبردها.
تعیین اولویت.
تهیه برنامه عمل(برنامه ی عمل نقشه ای است که اهداف کمی و کیفی،راهبردها،اولویت ها و راهکارهای اجرای برنامه هار را می نمایاند).
اجرا،ارزشیابی و اصلاح برنامه.
9- مراحل برنامه ریزی برای اصلاح نوآوری آموزشی:
توجیه و تبیین ضرورت اصلاح:برنامه ریزان آموزشی باید با مطالعه ی ابعاد و جنبه های مختلف نظام آموزشی و شناخت تنگناها ونارسایی ها،بتوانند ضرورت اعمال اصلاحات را برای سیاست گذاران و مدیران سطوح بالا توجیه کنند و ناکارآمدی نظام آموزشی را بنمایانند.
تعیین قلمرو اصلاح یا نوآوری.
ایجاد تشکیلات سازمانی.
انجام مطالعه و تحقیق.
تهیه پیش نویس طرح.
نظرخواهی از گروه های ذی ربط،ذی صلاح و ذی نفع.
اجرای آزمایشی و اجرای سراسری.
10-تفاوت برنامه ریزی آموزشی در سطح دانشگاه با برنامه ریزی در سطح ابتدایی:
برنامه ریزی در سطح ابتدایی یا دبیرستان از نوع برنامه ریزی در وجه درونی است.که شامل پیش بینی افراد تحت تعلیم،پیش بینی نیروی انسانی لازم برای آموزش اشخاص تحت تعلیم و نیز تخمین منابع و امکانات است.اما در سطح دانشگاه هم بیرونی است و هم درونی-بیرونی یعنی اینکه فارغ التحصیلان بعد از تحصیلات دانشگاهی وارد بازار کار شوند و دانشگاه ها نیز با توجه به نیاز بازار به تربیت نیروی انسانی اقدام کنند.
فصل چهارم /مبانی و اصول برنامه ریزی آموزشی
1-مبانی اقتصادی برنامه ریزی آموزشی:مسائلی چون نقش موسسات آموزشی در تربیت نیروی انسانی-رابطه ی بین آموزش و رشد اقتصادی-بازده اقتصادی سرمایه گذاری در آموزش-راه های تامین هزینه آموزش-نحوه ی صرفه جویی در هزینه های آموزش-تاثیر سرمایه گذاری در آموزش بر افزایش بهره وری کارکنان بخش های اقتصادی-منافع مستقیم و غیر مستقیم سرمایه گذاری در آموزش-رابطه ی بین آموزش و بازار کار مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.
2-مبانی اجتماعی برنامه ریزی آموزشی:فراهم آوردن امکانات آموزشی مناسب برای همگان،حضور مردم در تصمیم گیری های مربوط به مسائل آموزشی،عدم تبعیض نژادی،قومی و جنسیتی،در برخورداری از فرصت های آموزشی برابر،از جمله مباحثی هستند که در مباحث مبانی اجتماعی برنامه ریزی آموشی مورد توجه می باشند.
3- اصول برنامه ریزی آموزشی:
اصل جامعیت:بنابه نظریه ی سیستم تئوری،خرده سیستم های درون سیتم کلی،همواره با هم در ارتباط اند و هر نوع تغییر در یکی از خرده سیستم های درون سازمان،تاثیر زیادی روی خرده سیستم های دیگر به جای خواهد گذاشت.
اصل مشارکت:وقتی سخن از مشارکت به میان می آید،معنای آن این نیست که برنامه ریزی منحصرا تصمیم گیری به وسیله ی معدودی از مدیرانی که در راس هرم سازمان جای دارند،است.بلکه فرایندی است که مشارکت همگان را می طلب و همه ی کسانی که به نوعی در معرض نتایج برنامه ها قرار داردند،باید تا حدودی در این میان نقش داشته باشند.
اصل تعهد
اصل واقع بینی:از جمله اصول و موازینی که باید در برنامه ریزی های آموزشی در نظر باشد،اصل توجه به واقعیت هاست.براساس این اصل،برنامه ریزان باید اطلاعات دقیق درباره واقعیات اجتماعی،سیاسی،اقتصادی و فرهنگی و ...جامعه خود در اختیار داشته باشند و بر مبنای اطلاعات کسب شده فعالیت خود را آغاز کنند.
اصل استمرار در ارزش یابی
اصل توجه به نوآوریها
اصل ضرورت تجدید نظر مستمر در سیاست گذاری ها
4- رهنمودهای برنامه ریزی آموزشی:
مطالعات آینده نگرانه
گفتگو با مسئولان سیاسی جامعه
انعطاف پذیری در برنامه ها
توجه به کیفیت
پژوهش و مدیریت اطلاعات