جان بزرگی،مسعود،نوری،ناهید،آگاه هریس،مژگان.(1390).آموزش اخلاق، رفتار اجتماعی و قانون پذیری به کودکان. تهران:ارجمند.
» کارآموزی گزارش تولید کنسرو رب گوجه فرنگی گلستان
» گزارش کارآموزی کارخانه شیر پگاه
» گزارش کارآموزی کارخانه فرآورده های گوشتی
» گزارش کارآموزی کارخانه آرد زاودی
» گزارش کارآموزی صنایع غذایی شرکت کشت و صنعت شهره
» کارآموزی طراحی فرآیند تولید
» گزارش کارآموزی کنسرو سازی
» گزارش کارآموزی کنترل کیفی آب شرب
» گزارش کارآموزی کارخانه شیر و لبنیات
» گزارش کارآموزی کارخانه زمزم
» گزارش کارآموزی کارخانه روغن کشی
» گزارش کارورزی کارخانه آرد والسی
» طرح توجیه فنی، مالی و اقتصادی تولیـد تافی و شکـلات
» طرح توجیهی تولید سرکه صنعتی
» پروژه کارآفرینی تولید کنسرو ماهی
» پروژه کارآفرینی تولید کنسرو فراورده های غیر گوشتی
» پروژه کارآفرینی تولید رشته آشی و پلویی
» پروژه کارآفرینی تولید قطعات لاستیکی
» طرح کسب و کار تولید شکلات و تافی
» تولید کاغذ تست لاینر و وایت تاپ
» تولید کارتن بسته بندی و چاپ مقوا با ظرفیت 600 تن در سال
» پروژه کارآفرینی شرکت سرویس دهنده اینترنت
» پروژه کارآفرینی خشک کردن ذرت
» پروژه کارآفرینی تولید کمپوت کنسانتره
» پروژه کارآفرینی روغن کشی از دانه های روغنی
» پروژه کارآفرینی تولید کنسرو ماهی
» پروژه کارآفرینی ریخته گری قطعات چدنی
» پروژه کارآفرینی تولید کود شیمیایی
» پروژه کارآفرینی زراعت گیاهان علوفه ای
» پروژه کارآفرینی تولید گرانول و کفش
» پروژه کارآفرینی شالیکوبی و تولید حبوبات
» پروژه کارآفرینی تولید گلهای زینتی
» پروژه کارآفرینی دبستان غیر انتفاعی
» پروژه کارآفرینی تولید یراق آلات
» پروژه کارآفرینی ساخت موتور جنرال
» پروژه کارآفرینی جمع آوری شیر
» پروژه کارآفرینی سنگبری نرم بر
» پروژه کارآفرینی سنگ بری سخت بر
» پروژه کارآفرینی دفتر تبلیغاتی
» پروژه کارآفرینی خدمات مشاورة مهندسی
» پروژه کارآفرینی خدمات رایانه ای و خدمات تعمیر و نگهداری موبایل و خدمات برق صنعتی
» پروژه کارآفرینی سردخانه
» پروژه کارآفرینی خدمات مسافرتی و جهانگردی
» پروژه کارآفرینی خدمات مکانیزاسیون کشاورزی
» پروژه کارآفرینی شرکت خدمات تأسیسات ساختمانی گرمایش و سرمایش
» پروژه کارآفرینی تولید و بسته بندی سس مایونز
» پروژه کارآفرینی تولید قطعات پلاستیکی
» پروژه کارآفرینی تولید و بسته بندی نان لواش
» پروژه کارآفرینی تولید قفل های سوئیچی
» پروژه کارآفرینی تولید و بسته بندی نمک یددار
» پروژه کارآفرینی تولید قند کبریتی
» پروژه کارآفرینی تولید و مونتاژ بردهای الکترونیکی
» پروژه کارآفرینی تولید لواشک از خرما
» پروژه کارآفرینی تولید و مونتاژ کامپیوتر
» پروژه کارآفرینی تولید ماست پاستوریزه
» پروژه کارآفرینی تولید و نصب ایزوگام
» پروژه کارآفرینی تولید ماکارونی
» پروژه کارآفرینی تولید پمپ ترمز خودرو
» پروژه کارآفرینی تولید ملامین
» پروژه کارآفرینی تولید پودر گوشت و استخوان
» پروژه کارآفرینی تولید موز گلخانه ای
» پروژه کارآفرینی تولید پوشال کولر
» پروژه کارآفرینی تولید نان فانتزی
» پروژه کارآفرینی تولید چسب عایق بندی خودرو
» پروژه کارآفرینی تولید نان ماشینی
» پروژه کارآفرینی تولید چیپس سیب زمینی
» پروژه کارآفرینی تولید کارامل
» پروژه کارآفرینی تولید نشاسته از گندم
» پروژه کارآفرینی تولید کاغذ
» پروژه کارآفرینی تولید و بسته بندی آبلیمو
» پروژه کارآفرینی تولید کمپوت و کنسرو
» پروژه کارآفرینی تولید توپ ورزشی
» پروژه کارآفرینی تولید پروفیل پلاستیک
» پروژه کارآفرینی تولید جوراب زنانه
» پروژه کارآفرینی تولید پروفیل رنگی آلومینیوم
» پروژه کارآفرینی تولید حوله
» پروژه کارآفرینی تولید پفک نمکی
» پروژه کارآفرینی تولید خمیر فلاف
» پروژه کارآفرینی فرآوری و بسته بندی خشکبار
» پروژه کارآفرینی تولید خوراک دام و طیور
» پروژه کارآفرینی طراحی نرم افزار و صفحات وب
» پروژه کارآفرینی تولید خوراک طیور
» پروژه کارآفرینی تولید دستگاه های آبیاری تحت فشار بارانی
» پروژه کارآفرینی پنکه سقفی
» پروژه کارآفرینی تولید رادیاتورهای فولادی شوفاژ
» کارآفرینی تولید گلهای زینتی
» پروژه کارآفرینی تولید رشته آشی و پلویی
» کارآفرینی تولید ظروف یکبار مصرف پوسیدگی گیاهی
» پروژه کارآفرینی تولید ساچمه فولادی
» کارآفرینی احداث تایپ و تکثیر (فرم طرح کسب و کار)
» پروژه کارآفرینی تولید سرکه صنعتی
» کارآفرینی تأسیس مهد کودک
» پروژه کارآفرینی تولید غذای کودک
» پروژه کارآفرینی تولید تابلوهای معرق کاری
» پروژه کارآفرینی تولید پارچه کشباف
» پروژه کارآفرینی بسته بندی میوه
» پروژه کارآفرینی بهره برداری معدن سنگ آهن
» کارآفرینی طرح تکمیل شرکت تعاونی تولیدی دام و طیور (مرغ تخمگذار)
» پروژه کارآفرینی تأسیس آتلیه عکاسی
» کارآفرینی تولید و خدمات دستگاه های برق
» پروژه کارآفرینی تأسیس آموزشگاه زبان های خارجی
» کارآفرینی طرح احداث خزانه تولید نهال در سطح 5 هکتار
» پروژه کارآفرینی تجهیز مرکز خدمات بالینی در منزل به صورت شبانه روزی
» پروژه کارآفرینی تراشکاری و قالب سازی قطعه سازی و ماشین کاری خودرو
» کارآفرینی احداث کافی نت
» پروژه کارآفرینی تولید ادوات کشاورزی
» کارآفرینی مهد کودک
» پروژه کارآفرینی بسته بندی و توزیع تخم مرغ
» پروژه کارآفرینی بسته بندی چای تی بگ
» پروژه کارآفرینی تولید الکترود
» پروژه کارآفرینی بسته بندی گوشت قرمز
» پروژه کارآفرینی تولید الکتروموتور (آرمیچر)
» پروژه کارآفرینی بهره برداری از معدن خاک نسوز
» پروژه کارآفرینی تولید الکل از خرما
» پروژه کارآفرینی تولید انواع پوشک کامل بچه
» پروژه کارآفرینی بهره برداری از معدن سنگ نمک
» پروژه کارآفرینی قالب های صنعتی
» پروژه کارآفرینی بهره برداری از معدن سولفات سدیم
» پروژه کارآفرینی فرآوری و بسته بندی میگو
» پروژه کارآفرینی بهره برداری از معدن گچ و خاک
» پروژه کارآفرینی نساجی
» پروژه کارآفرینی کارگاه ریخته گری تحت فشار آلومینیوم
» پروژه کارآفرینی مهد کودک
» پروژه کارآفرینی تأسیس مزون لباس عروس
» پروژه کارآفرینی فرآوری، بسته بندی و توزیع تخم مرغ
» پروژه کارآفرینی معدن سنگ مرمریت
» پروژه کارآفرینی تولید انواع کارتن بسته بندی
» پروژه کارآفرینی مرغداری
» پروژه کارآفرینی قالیبافی
» پروژه کارآفرینی احداث واحد تولیدی صنایع فلزی
» پروژه کارآفرینی کشت یونجه و تولید علوفه
» پروژه کارآفرینی احداث کارخانه یخ
» پروژه کارآفرینی کارگاه تولید آداپتور
» پروژه کارآفرینی کارخانه تولید چشم الکترونیکی
» پروژه کارآفرینی اکتشاف سنگ های تزئینی
» پروژه کارآفرینی پرورش گاو شیری
» پروژه کارآفرینی بازیافت مواد پلاستیکی ، تولید نایلون و چاپ روی آن
» پروژه کارآفرینی پرورش ماهی و آبزیان دریایی
» پروژه کارآفرینی بازیافت و تولید لوله و ظروف پلی اتیلنی
» پروژه کارآفرینی پرورش زنبور عسل
» پروژه کارآفرینی بازیافت و فرآوری فولاد آهن
» پروژه کارآفرینی پرورش اردک مادر
» پروژه کارآفرینی بسته بندی خرما
» پروژه کارآفرینی بسته بندی مواد غذایی
» پروژه کارآفرینی آموزشگاه موسیقی
» پروژه کارآفرینی شرکت خدمات چاپی و تبلیغاتی
» پروژه کارآفرینی کارخانه تولید ماست، خامه و شیر پاستوریزه
» پروژه کارآفرینی شرکت خدمات دکوراسیون داخلی
» پروژه کارآفرینی کارخانه تولید لوله و اتصالات پی وی سی PVC
» پروژه کارآفرینی شرکت تولید کننده نرم افزارهای رایانه
» پروژه کارآفرینی شرکت تولید و بسته بندی چای
» پروژه کارآفرینی کارخانه تولید شیشه خود تمیز کن
» پروژه کارآفرینی راه اندازی گلخانه
» پروژه کارآفرینی کارخانه تولید سویا
معلمی شغل نیست که انسان از نظر درآمد به آن نگاه کند زیرا وظیفه او روشنگری ، هدایت ، وراهنمایی قشری است که مانند یک زمین بایر آماده وپذیرای رشد ونمو هر بذری است که در آن پاشیده شود . واین بستگی به ابتکار وخلاقیت معلمی دارد که این بذر را چگونه اتخاب وبه چه روشی بپاشد تا ثمره ی خوبی داشته باشد. واگر دقت کنیم در تاریخ اسلام ، رهبری وهدایت پیامبران وامامان در قبال روشنگری وهدایت تربیت وتعلیم مردم هیچ درهم ودیناری از کسی دریافت نمی کردند. والی از نظر درآمد نمی شود معلمی را منبع در آمد دانست . چون کسیکه با قلب وروح انسان سر کار دارد وهدفش سوق دادن افراد به سمت کمالات است به عنوان شغل معلمی را حساب نمی کند بلکه به عنوان یک مربی دینی ورساند ن متعلم به کمالات تلاش می کند . وان اجر را همچون پیامبر اسلام از خداوند طلب می کند تا آخرتی سعادتمند و دنیایی نیک برای خود داشته باشد .
جایگاه آموزش وپرورش (نقش معلم در تعلیم و تربیت)
منظور از آموزش و پرورش، به حرکتدرآوردن فرآیند توسعه همه جانبة بشر است که در طول زندگانی انسان ها با هدفشکوفایی فکری، جسمی، احساسی، اخلاقی و معنوی صورت می گیرد.
از طرف دیگر وظیفه آموزش و پرورشتنها تربیت آموزشگاهی و یا تدریس یک شخص معیّن و یا یک درس معین به حساب نمیآید. در حقیقت مدارس و سایر مؤسسات آموزشی در جوامع امروز کوشش دارند که خصوصیاتاخلاقی با اجرای برنامه های گروهی و طرح مسایل اجتماعی به طور جدی عملی شود.
انواع بازی ها، شرکت دادن دانشآموزان در نمایش های مدرسه، موسیقی و امور هنری، انجام دادن مراسم مختلف و تمامفعالیت های خارج از کلاس و همه چیزهایی که در مدرسه آموخته می شود، جنبة اجتماعیو عمومی آموزش و پرورش هستند.
صرف نظر از وظایفی که اشاره شد،آموزش و پرورش وظایف مهمتری نیز برعهده دارد که می توان به وظیفه گسترش شخصیت،آموزش فرهنگی، توسعة ارزش های اخلاقی و مدنی، آموزش بزرگسالان و آموزش رسانه ای اشاره کرد.
الف) گسترش شخصیت: وظیفه آموزش وپرورش است که کودک را هم فردی شایسته بار آورد تا برای خود دارای صفات خوبانسانی باشد و هم او را عضو مؤثر جامعه کند تا فردی مفید برای دیگران باشد.
در یافته های جامعه شناسی می بینیمکه پرورش و گسترش شخصیت کودک باید در زمینه ای باشد که فرهنگ و جامعة او به آنبستگی دارد، نه چیزی جدا از آنها. در این نکته تأکید باید کرد که نه تنها فرد درحقیقت جدا از گروه اجتماعی خود نمی تواند پرورش یابد، بلکه فرد باید همان کسی کههست بشود و در هر مرحله ای از پیشرفت که قرار دارد باید از تأثیر متقابل میانخودش و محیط اجتماعی خویش برخوردار باشد و نامتعارف بار نیاید.
اینکه در جامعة امروز آموزش و پرورشبه گسترش شخصیت مربوط می شود یک الزام طبیعی است. شخصیت از آن گونه مفاهیمی استکه در مورد آن تعاریف زیادی شنیده ایم.
معمولاً شخصیت به عنوان یک چیز جامعو کمال یافته از خصوصیات روحی، عقلی، بدنی، جسمانی و حرکتی هر فرد تعریف می شودو خصوصیات اخلاقی و طبیعی هر فرد است که بخشی از شخصیت او را تشکیل می دهد. معلممقدار زیادی از وقت خود را در این کوشش صرف می کند که نه تنها به شاگردانش مطالبخوب و متنوع و مفید و دانش های تازه بیاموزد، بلکه در رفتار آنها تغییراتی بهوجود آورد و روحیات آنها را در جهت دلخواه و مناسب هدایت کند. این نیت های معلمبه گسترش شخصیت دانش آموز مربوط می شود و ممکن است مربوط به هر جنبه ای از زندگیاو نیز بشود.
شخصیت و تعادل روانی معلم بیش ازسایر طبقات اجتماع موردنظر ماست. زیرا معلم به عنوان الگو می تواند در دانشآموزان واکنش های مثبت و سازنده و یا واکنش های منفی ایجاد کند.
تماس نزدیک معلم با دانش آموزان ونفوذی که بر آنها دارد نقش مهمی در سلامت فکری و روانی آنها ایفا می کند. اینتأثیر و نفوذ رفتار معلم در دانش آموز ممکن است به طور مستقیم و یا غیرمستقیم صورتپذیرد و به صورت های گوناگون مانند تقلید، الگوسازی و گاهی اوقات همانندسازیبروز کند.
نظر به اینکه شخصیت کودکان هنوز شکلنگرفته است و نقش پذیر هستند ونبود تعادل روانی در معلم، اثرات بدی در آنهاخواهد داشت. کودکان نه تنها مطالبی را که مستقیماً از طرف معلم گفته می شود، میآموزند، بلکه رفتار، حرکات، نگرش ها، مهارت ها و خلاصه کلّ شخصیت معلم، در آنهااثر می گذارد ریشة این مسأله را باید در تمایل به تقلید کودک از دیگران دانست. برخی روان شناسان معتقدند که این تمایل از جمله نیرومندترین و ریشه دارترینغرایز کودک به شمار می رود. به طوری که یکی از نخستین روان شناسان کودک به نامبالدوین این غرایز را به منزلة بهترین غریزة کودک تلقی می کند.
ما درباره آموزش و پرورش چون یکفرآیند آگاهانه صحبت کردیم، در حالی که به خوبی می دانیم که هر کس چیزهای بسیارزیادی را به طور ناخودآگاه فرامی گیرد. به ویژه عادات زندگی اجتماعی اغلب تقلیدناخودآگاه از رفتار دیگران است. کودک در حال رشد، آموزشی می بیند و روز بروزوخود را با شرایط جدید تطبیق می دهد. ممکن است یک نوجوان به علم آموزی علاقه مندباشد و احساس کند که به یک خط مشی مشخصی متمایل است، یا احساسی عمیق، چون یکاعتقاد نسبت به بعضی ارزش ها دارد، ولی خود توجه ندارد که در چه شرایطی است و چهعواملی باعث بوجودآمدن این حالات در او شده است. در اینجا باید دو نوع فرآیندآموزش و پرورش، یعنی آموزش آگاهانه و ناخودآگاهانه را بپذیریم. معلم باید بسیارهشیار و بیدار آموزش ناخودآگاهانه را در دانش آموزان خود ایجاد کند و کوشش کندکه از نتایج چنان تأثیرهایی در ایجاد شخصیت دانش آموزان آگاه باشد زیرا تنها ازروی رفتار حاصل از فرآیند ناخودآگاه کودک می توان قضاوت کرد که آیا این فرآیندبرای هدف معلم دارای ارزشی هست یا نیست.
معلم باید به تأثیرات مطمینی که ازدنیای خارج از مدرسه، مخالف با هدف دقیق و شناخته شده او در ذهن دانش آموزان برجای می گذارد آگاه باشد. مثلاً ممکن است جامعه تصوراتی در زمینه رقابت یا پولجمع کردن در ذهن دانش آموزان ایجاد کرده باشد. در حالیکه معلم سعی دارد آنها رابه سوی همکاری و تعاون بکشاند. در این صورت معلم باید بر همان هدف های هوشیارانهو سنجیده تکیه کند و از این مسیر منحرف نشود.
ب) توسعه ارزش های اخلاقی و مدنی:نظام آموزش و پرورش لازم است نقش اساسی را در تربیت اخلاقی، مدنی و معنوی برعهدهبگیرد و تلاش های خانواده را تکمیل کند. نظام آموزشی به همراهی دیگر مؤسسات بایدبه ارتقای حقوق انسانی، رفتار آزادمنشانه و تأیید ارزش های مورد نیاز عصر، ماننداحترام به شأن و مرتبه انسان، سعه صدر، همبستگی وحمایت متقابل افراد بشر یاری رساند.
انتقال ارزش های فرهنگی و اصولاخلاقی جامعه به کودکان و جوانان موجب پایدار ماندن و حفظ آن خواهد بود. معلّمتنها فرد ذیصلاح و مؤثری است که می تواند همة ارزش های اجتماعی و سنتی مورداحترام را به نسلی دیگر بشناساند و آن ها را مناسب اجتماع و در عین حال مترّقیبار آورد. امّا یک اجتماع نیازمند به افراد منتقد و مبتکر نیز هست که بتوانند باکشف و اختراع های جدید موجد تحولات تازه و مفید اجتماعی بشوند. آماده کردن افرادبرای دوران آینده و زندگی نو و تربیت مغزهای نوآور و افراد روشنفکر از وظایفدیگر آموزش و پرورش است.
در بحث رسالت و نقش معلم در توسعهارزش های اخلاقی و مدنی کافی است که بگوییم که معلم کسی است که زندگی مردم راتغییر می دهد. در چنین توصیفی است که سنگینی و عمق مسیولیت معلم آشکار می شود. گرچه ظاهراً معلم یک کلاس با تعدادی دانش آموز کار می کند و ایشان مخاطب اصلیمعلم اند، لیکن هر دانش آموز یا دانشجو، عضو خانواده و شهروند جامعه است وآموخته های خود را مستقیماً به خانواده و جامعه می برد. سرانجام هر معلم بایدبداند دنیای امروز از شهروندانش چه می خواهد و چنین شهروندانی را چگونه می توانبار آورد یا تربیت کرد. به این ترتیب روشن می شود که در حوزه فرهنگ عمومی، معلمبیشترین و سنگین ترین مسیولیت ها را به عهده دارد و معلم پس از والدین سرمشق همهجانبه کودکان و نوجوانان است.
ج) آموزش فرهنگی:وظیفه آموزش وپرورش، تنها انتقال دانش، تربیت و انتقال معلومات نیست، بلکه پرورش خلاقیت،همراه با استقلال، سرعت انتقال و توانایی افراد، به نوبة خود در پربارسازی فرهنگها مؤثر واقع می شود و نیز افراد بشر را در ورود بهتر به زندگی فرهنگی، اجتماعیو اقتصادی یاری می دهد و از این طریق به پرورش منابع انسانی که تمامی انواعتوسعه، اعم از مادی و معنوی به آن بستگی دارد، کمک می رساند.
ویژگیهای یک معلم الگو و نمونه
ارسطو میگوید: افتخار کسانی که به کودکان تعلیم میدهند، بیش از کسانی است که آنها را به وجود میآورند.[1] معلم و دانشآموز، دو رکن اساسی آموزش و پرورش هستند. آموزش و تدریس، کاری بسیار ظریف و حساس است و هر کسی که سواد یا معلوماتی در زمینه خاصی کسب کرده است، نمیتواند معلم موفقی باشد. پس معلم شایسته، کسی نیست که در یک دبستان یا دبیرستان تدریس میکند، بلکه میتواند هر فرد واجد شرایطی باشد که در حوزه تربیتی فعالیت کرده و میخواهد در کار تدریس و فن آموختن، موفقیت به دست آورد.
نقش تربیتی معلم
به طور کلی، برای معلمان، دو نقش یا دو وظیفه منظور گردیده است. نخستین وظیفه آنان، مسئولیتی است که در برابر فرهنگ جامعه خود بر عهده گرفتهاند و دیگر، وظیفهای که در قبال شاگردان پذیرفتهاند. این دو وظیفه اغلب همزمان با یکدیگر انجام میگیرد.
نقش معلم نسبت به فرهنگ
منظور از فرهنگ، طرز زندگی معمول یا میراث اجتماعی مردم است و محصول هرگونه تجربههای انسانی است که در پرتو آن، گروهی از مردم به راه و رسم زندگی خود ادامه میدهند. یکی از وظیفههای هر معلمی، انتقال بخشی از ویژگیهای فرهنگ ملت خود، به نسل جوان جامعه است که مورد تأیید اکثر مردم قرار گرفته باشد. اما باید توجه داشت آموزش و پرورشی که فقط به حفظ دستاوردهای گذشته و فرهنگ موجود بپردازد، نمیتواند پویا، مترقی و متحول به شمار آید. بنابراین، ممکن است برای معلم چهار وضع یا حالت پیش آید:
یک. نفی فرهنگ موجود: معلمانی که میراث فرهنگ ملی را نادیده میانگارند، آن را عامل عقبماندگی میشمارند و معتقدند که چنین فرهنگی برخلاف طبیعت، آزادی و آرزوهای بشری است و پیروی از آداب و رسوم آن، نادرست و ابلهانه است. بدین جهت، میکوشند شاگردان خود را از تعلق به چنین فرهنگی نومید و دلسرد نمایند.
دو. طرح فرهنگ نو: چون این دسته از معلمان، افرادی نوگرا و تجدد طلبند، به طرح و ایجاد فرهنگ آرمانی و متعالی خود، دست میزنند. برای اجرای این منظور به شاگردان خود، نگرشها، ارزشها و معلوماتی را میآموزند که سبب حرکت آنان به سوی آرمانهای آنان میگردد.
سه. حفظ فرهنگ موجود: گروه دیگری از معلمان، خود را حامی و پشتیبان فرهنگ جامعه خود میشمارند و برای ارزشها، اعتقادها، دانشهای ملی و میهنی، اهمیت فراوانی قایلند. فرهنگ موجود را، آنگونه که هست، ارج مینهند، به تجلیل و ستایش نقاط مثبت آن میپردازند و میکوشند آن را بی کم و کاست، به نسلهای بعدی تحویل دهند.
چهار. اصلاح فرهنگ موجود: این دسته از معلمان بدون دلیل منطقی، به نفی و تغییر یا حفظ فرهنگ، کوشش نمیکنند، بلکه آن را مورد ارزیابی دقیق قرار میدهند. جنبههای مثبت و منفی، سودمند و زیانآور آن را مشخص کرده و سعی میکنند، تضادهایی که در فرهنگ وجود دارد، روشن سازند و راه حل احتمالی آنها را بیابند تا از صدمه زدن به معیارهای ارزشمند آن جلوگیری کنند.
اولین نظریه های آزادی خواهانه از کجا آمد؟:« دو حزب محافظه کار و آزادی خواه» محافظه کاران طرفدار دولت متحد بودند و از وضع موجود آن زمان شدیدا دفاع می کردند. از قضاوت مردم می ترسیدند؛ محدودیت مالیا ت را تعیین می کردند. از طرف دیگر آزادی خواهان به رهبری توماس جفرسون فرد گرایی کامل؛ برابری حقوق و امتیازات ملحوظ در حقوق طبیعی به جای حق مالکیت انسان.هر چند هر دو گروه از آموزش و پرورش همگانی حمایت می کردند.محافظه کاران تاسیس به موقع و موثر مدارس همگانی را به تاخیر انداختند. اصول بنیادی آزادیخواهان در آموزش و پرورش: آزادی فرد برای رشد کامل توانایی های طبیعی،آموزش برای همه طبقات،تضمین دولت در انتشار همه جانبه علم و دانش و ارائه آن جهت حفظ مساوات برای همه.
اولین نظریه های آزادی خواهانه از کجا آمد؟:« دو حزب محافظه کار و آزادی خواه» محافظه کاران طرفدار دولت متحد بودند و از وضع موجود آن زمان شدیدا دفاع می کردند. از قضاوت مردم می ترسیدند؛ محدودیت مالیا ت را تعیین می کردند. از طرف دیگر آزادی خواهان به رهبری توماس جفرسون فرد گرایی کامل؛ برابری حقوق و امتیازات ملحوظ در حقوق طبیعی به جای حق مالکیت انسان.هر چند هر دو گروه از آموزش و پرورش همگانی حمایت می کردند.محافظه کاران تاسیس به موقع و موثر مدارس همگانی را به تاخیر انداختند. اصول بنیادی آزادیخواهان در آموزش و پرورش: آزادی فرد برای رشد کامل توانایی های طبیعی،آموزش برای همه طبقات،تضمین دولت در انتشار همه جانبه علم و دانش و ارائه آن جهت حفظ مساوات برای همه.
مقاله: مقایسه آموزش و پرورش ایران و آمریکا
تربیت معلم: اولین دانشسرای ایالات متحده در 1839زیر نظر هوراس من در لکسینگتون ماساچوست تاسیس شد. هوراس من در آخرین تجزیه و تحلیل خود به این نتیجه رسید که خوبی مدارس به معلمان آن بستگی دارد.
تاثیر فرانسه بر فلسفه آموزش و پرورش امریکا: نظرات انسان گرایانه نساوات و برابری انسان ها که بنجامین فرانکلین؛ جان آدمزو؛ و توماس جفرسون آن را در امریکا گسترش دادند.
تاثیر آلمان بر آموزش و پرورش امریکا: تحصیل دانشجویان امریکایی در دانشگاه های آلمان از 1789 تا 1850؛ تدریس زبان آلمانی در هاروارد؛ تاسیس مدارس پستالوزی در امریکا.
خصوصیات اصلی آموزش وپرورش امریکا: بودجه مدارس اغلب با مالیات؛ کمک های والدین بر حسب فرزندان در حال تحصیل؛ یا هدایای خصوصی تامین میشد. تعلیمات دینی هدف اصلی آ؛ پ ساکنین اولیه بود. در بین آخرین مهاجران طبقه تجار و بازرگان درس های عملی را اضافه کردند. هر مستعمره به خاطر امتیازات حکومتی؛محل جغرافیایی؛شرایط بومی؛اعتقادات مذهبی خودنظام آموزشی متفاوتی بوجود آورد.مستعمرات جنوب مدارسی تحت نظارت کلیسا دایر نمودند.
تغییر فعالیت های اشرافی به آزادی خواهی 1830- 1776: اولین نظریه های آموزشی وآزادی خواهانه از اروپا به امریکا رسید. جان میلتون که یک پیویرتان آزادی خواه بود از آزادی بیان و عقیده سخن می گفت. جان لاک با مقاله ای در باره قدرت شناخت انسان؛ عمل گرایی را 200 سال زودتر معرفی نمود. او در باب دولت مدنی از این عقیده دفاع کرد که حکومت باید با حقوق طبیعی انسان هماهنگ باشد. بنجامین فرانکلین حزب جونتو را تشکیل داد. و انجمن فلسفه امریکا در فلادلفیا را تاسیس کرد که درآن به تشویق افکار آموزشی نوین و تعیین جوایز برای بهترین مقاله ها اقدام نمود.
آموزش در هر ایالت متفاوت است و از دولت مرکزی دستور نمی گیرد. «بر خلاف ایران». اداره ای تحت عنوان دفتر آموزش و پرورش فدرال مشغول به کار است که وظیفه اش دادن کمک هزینه و وام به هر ایا لات است. اداره آموزش و پرورش در هر ایا لات در دست شورای تحصیلی هر منطقه می باشد. آموزش ابتدایی و متوسطه در ایا لات متحده از سن 6 تا 8 سالگی شروع وتا 17 الی 18 سالگی بنا بر قوانین هر ایالا اجباری است. در حال حاضر قانون تعلیمات اجباری سنین 7 تا 16 سالگی را در بر می گیرد. ولی حدود 80 درصد نوجوانان تا 18 سالگی به مدرسه می روند. که شامل: 8 سال ابتدایی؛ 4 سال متوسطه. یا 6 سال ابتدای و 6 سال متوسطه. و متوسطه یا پیوسته است یا این که به دو دوره سه ساله تقسیم می شود. دوره اول را دبیرستان کوچکتر ها و دوره دوم را دبیرستان بزرگترها می نامند.
آموزش متوسطه: بیشتر مدارس متوسطه از نوع جامع هستند. که دانش آموزان را بدون توجه به استعداد شان می پذیرند. ولی مدارسی هم جهت آماده سازی دانش آموز برای ورود به تعلیمات عالی وجود دارد. که بر اساس استعداد دانش آموز را پذیرش می کنند. مدارس متوسطه تربیت حرفه ای: دانش آموزانی که هوش متوسط دارند را جذب می کند تا به آنها نوعی تربیت حرفه ای بدهند و برای بازار کار آماده سازند. به طور کلی در ایالات متحده سه نوع موسسه آموزش عالی وجود دارد.: کاج دو ساله؛ کالج چهار ساله و دانشگاه ها. تربیت معلم: تربیت معلم از وظایف دانشگاه هاست. حد اقل تحصیلات برای تدریس در مدارس درجه لیسانس است. آموزش ضمن خدمت: غالبا مسایلی چون روش تدریس به کودکان کم رشد ذهنی؛ مشکلات کودکان کم بضاعت؛... مسئله کودکان دو زبانه.. مورد نظر است.
مسایل مهم در آموزش و پرورش امریکا: مسئله آموزش کودکان گرو ه های مهاجر و دو زبانه بودن آن ها و برنامه ریزی متناسب با آن. نزدیک به یک پنجم کودکان امریکا دچار ضعف علمی و کودکان اقلیت های نژادی به یک چهارم تعداد کل کودکان بالغ می شود. شاگردان در معرض خطر: فرزندان خانواده های کم بضاعت نمی توانند با سایر شاگردان همراهی کنند. و در یادگیری از بقیه عقب می مانند. یکی از مشکلات دانش آموزان مسئله کند خوانی آن هاست و در سال های پایین تحصیل بیشتر دچار آن هستند. بسیاری از کودکانی که در تحصیلات خود دچار مشکل هستند در آینده از بدست آوردن مشاغل مناسب محروم می مانند.
برنامه ریزی برای کودکان عقب مانده و معلول: در 1981 حدود 5 میلیون از کل دانش آموزان در ایالات متحده در ردیف دانش آموزان عقب مانده قرار گرفتند. دولت فدرال بودجه هنگفتی را صرف کودکان استثنایی کرده و مراکزی را جهت پرورش و نگهداری آن ها در نظر گرفته است.
تکنولوژی در آ. پ:در بودجه سالانه امریکا حدود 2 بیلیون «میلیون ایران» دلار صرف هزینه های سخت افزار کامپیوتر می شود. دست کم هر دانش اموز در هفته یک ساعت با کامپیوتر کار می کند. روش های جدید آموزشی از تکنیک های کامپیوتری کمک می گیرد. مانند آموزش از راه دور و مکاتبه ای.
یکی از مقوله های مهم در آموزش و پرورش فرایند یاددهی و یادگیری است.به عبارت دیگر تمامی فعالیتهای آموزش و پرورش در جهت بسترسازی مناسب برای تحقق این فرایند می باشد. در رأس این فرایند، دانش آموزان قرار دارند و همه فعالیت ها، مانند تأمین معلم، مواد آموزشی، فضای آموزشی و... در خدمت او قرار می گیرد. مفهوم فرایند یاددهی – یادگیری در این فرایند واژه های تدریس، یادگیری، ارزشیابی، مواد آموزشی، تعامل معلم و دانش آموزان و... مطرح می باشد که تعاریف واژه های اصلی ارایه می شود.
1- تدریس: تعامل یا ارتباط متقابل معلم با دانش آموز بر اساس طرح منظم و هدفداربه منظور تغییر در رفتار را تدریس نامند.
2- یادگیری: تغییر درطرز تفکر و مهارت های ذهنی و حرکتی را یادگیری نامند.
3- ارزشیابی: فرآیندی منظم برای تعیین و تشخیص میزان پیشرفت شاگردان در رسیدن به هدفهای آموزشی.
4- مواد آموزشی: شامل کتاب، فیلمهای آموزشی، مجلات و... که محتوای یادگیری تلقی می شود.
اهداف در فرایند یاددهی – یادگیری
کمیته بین الملل آموزشی در قرن بیست و یکم یادگیری را بر چهار ستون استوار می داند:
1- آموزش برای یادگیری
2- آموزش برای عمل کردن
3- آموزش برای زیستن
4- آموزش برای همزیستی.
با یک نگاه کلی می توان استنباط کرد که آموزش در وضعیت فعلی در جهت یادگیری ماندگارو استاندارد نیست، بلکه صرفاً جهت کسب نمره است.
همچنین آموزش های فعلی مهارت لازم را به بچه ها نمی دهند و آنها بدون کسب مهارت فارغ التحصیل می شوند. در عین حال آموزش فعلی با اشتغال و زندگی همگونی کمی دارد و خرد جمعی و کارهای مشارکتی کم رنگ است. بنابراین خلاء موجود بین وضع موجود و وضع مطلوب تماماً نشانه های آسیب در فرایند یاددهی و یادگیری است. نکته مهمتر این است که در فرایند آموزش، روش یادگیری مهم است، تا دانش آموزان با دانستن روشها بتوانند با مسائل برخورد کنند و مشکلات خود را حل کنند. (هسته اصلی فرایند تدریس، ترتیب دادن محیطی است که درآن شاگردان بتوانند تعامل کنند و نحوه یادگیری را بررسی نمایند.)
(استاد مطهری بیان داشته اند که مغز فراگیران را به صورت انبار نباید تلقی کرد، بلکه هدف پرورش نیروی فکر است).
یکی از اهداف مهم، پرورش تفکرانتقادی دردانش آموز است. انتظار این است که دانش آموزان پس از فارغ التحصیل شدن در زمینه های مختلف اهل نظر بوده و بتوانند مسائل را نقد و تحلیل نمایند. لازمه رسیدن به چنین هدفی شروع فعالیتها از دوران ابتدایی است تا آنها عملاً مخالفت کردن، موافقت کردن، معاشرت کردن، مباحثه کردن را تمرین کرده باشند. دانشمند ترین دانشمندان هم اگر مغز سیاسی و فهم سیاسی نداشته باشد با یک آب نبات به سوی دشمن می رود و مجذوب او می شود. استاد شریعتی هم در جمله ای زیبا فرموده اند: انقلابی شدن بیش ازهرچیز مستلزم یک انقلاب ذهنی،یک انقلاب در بینش و یک انقلاب در شیوه تفکراست.
آموزش تفکر انتقادی شامل ایجاد عمدی یک جو نامتعادل است تا شاگردان بتوانند فرایندهای فکری خود را تعریف و اصلاح کنند و دوباره بسازند. عامل اصلی در تفکر انتقادی توانایی طرح پرسشهای مربوط به نقد و بررسی راه حلها بدون مطرح نمودن جایگزینهاست. مهارتهای تفکرانتقادی باید از طریق تلاش در تمرین تفکر انتقادی و تحلیل از دروس مختلف رشد و توسعه یابند. برای رسیدن به این هدف، معلم باید بکوشد فضایی در کلاس ایجاد کند که در آن حس کنجکاوی طبیعی شاگردان شکوفا شود. علاقه شاگردان را پس از جلب کردن افزایش دهد، سپس باید حالت کنش متقابل میان شاگردان و استاد بر جو کلاس حاکم شود در این حالت تفکر انتقادی رشد می کند. بنظر می رسد در این زمینه مدارس ما دچار آسیب جدی هستند؛ یعنی فعالیت دانش آموزان در جهت پرورش تفکری انتقادی هدایت نمی شود. یکی دیگر از هدفهای اساسی یادگیری،استاندارد یادگیری است. یادگیری استاندارد،ب دانش، مهارت و نگرشهای اساسی براساس اهداف آموزش می باشد.
در شرایط فعلی بین نمره کسب شده و درصد قبولی دانش آموزان با یادگیری استاندارد آنها همخوانی وجود ندارد. چرا که اکثر سؤالات امتحانی استاندارد نیستند و تمام سطوح شناختی را نمی سنجند. بنابراین یکی دیگر از آسیب های جدی در فرایند یاددهی – یادگیری نظام ارزشیابی است. امتحان به خودی خود هدف نیست بلکه ابزار و وسیله ای برای ارزشیابی یادگیری در راستای اهداف پیش بینی شده است.در صورتی که بخش اعظم واقعیت های علمی و مندرجات کتابهای درسی زمینه و محلی برای اندیشیدن، مفهوم سازی، مهارت پروری و... هستند و نه گفته ها و نوشته های مقدسی که همه دانش آموزان ملزم به پس دادن آنها در جلسه آزمون و ارزیابی باشند. معلمان باید به این آگاهی و مهارت برسند که هدفهای متعالی برنامه را همراه با مفاهیم مهم و اساسی کتاب و نه همه متن کتاب را، هدف آزمون و ارزیابی قرار دهند. در کنار این مطلب اندازه گیری با مقیاس 20 مورد نقد است و باید این مقیاس به حروف الف، ب، ج، د و ه تغییر یابد. جمع بندی: اهداف آموزش در سه حیطه شناختی عاطفی، روانی حرکتی تقسیم شده است.
در تقسیم بندی های جدید بیشتر اهداف دانستنی، مهارتی و نگرشی مطرح می گردد. در مجموع این اهداف با هدف اصلی وزارت آموزش و پرورش که همان انسان سازی است پیوند می خورد.انسان سازی در معنای عام همان تربیت است. به عبارت دیگر آموزش و پرورش فراهم کننده زمینه های لازم برای تربیت است. تربیت ابعاد مختلف انسان مانند بعدعاطفی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی،اعتقادی،جسمی، ذهنی رادربر می گیرد.
در مجموع می توان این فرایند را در دو رویکرد مورد بررسی قرار داد:
1. رویکرد نوین
2. رویکرد سنتی
1. رویکرد نوین: در این رویکرد معلم نقش راهنما و تسهیل کننده را بر عهده دارد و دانش آموز در فرایند تدریس با فعالیتهای خود، مهارت و توانایی های بالقوه خود را به فعالیت در می آورد. در این رویکرد دانش آموزفعال است، مسائل را کشف و حل می کند، سوال می کند و با همیاری دیگران یاد می گیرد و در نهایت فرایند محور است.
2. رویکرد سنتی: در این رویکرد معلم، محور و ارائه دهنده اطلاعات و دانش آموز، شنونده و حفظ کننده مطالب است در این رویکرد دانش آموز فعال نیست، لکه معلم فعال است و سعی می کند مطالب را از طریق سخنرانی یا توضیحی به نمایش بگذارد، دانش آموز به عنوان یک بانک فرض می شود که باید اطلاعات به آن سپرده شود. در این رویکرد پاسخ ها و نمره های دانش آموزمهم است، رنهایت این رویکرد نتیجه محور است.
بنابراین به نظر می رسد تبدیل رویکرد غیر فعال به فعال، نمایشی اکتشافی، بانکی به حل مساله، پاسخ محور به سوال محور، یادگیری فردی به یادگیری همیاری، و... با هدف خلاقیت دانش آموزان از ضروریات گذر از آسیب های موجود تلقی می شود.
1- معلم هدایت گر و تسهیل کننده جریان یادگیری است. 2- دانش آموزان در فعالیت های کلاسی فعال هستند. 3- دانش آموزان در فعالیت های کلاسی مسائل را بررسی و حل می کنند. 4- دانش آموزان فرضیه های خود را آزمایش و نتیجه گیری می کنند. 5- دانش آموزان علاوه بر پاسخ سوالات به طراحی سوال می پردازند. 6- دانش آموز با همیاری دیگران به یادگیری می پردازند. 7- دانش آموزان پژوهش می کنند و نتیجه آن را در کلاس گزارش می نمایند. 8- منبع یادگیری علاوه بر کتاب شامل مواد آموزشی دیگر نیز می باشد. 9- ملاک یادگیری استاندارد، پیشرفت می باشد. 10- رشد فرایندهای پیچیده ذهنی (نقد و بررسی، استدلال، تجزیه و تحلیل، خلاقیت) مفهوم سازی، خلاصه کردن، قضاوت و... هدف است.11علاوه بر جنبه تمرینی جنبه کاوشگری دارد. 12- فرصت خود ارزیابی برای دانش آموزان فراهم می شود. 13- ارزشیابی مستمر در جریان تدریس صورت می گیرد. 14- در ارزشیابی علاوه بر دانستنیها به مهارت و نگرش ها نیز توجه می شود. 15- هر دانش آموز با خودش مقایسه می شود. 16- دانش آموزان به تولید مفاهیم می پردازند. 17- فرصت فکر کردن برایشان فراهم می شود. 18- فرصت موافقت و مخالفت موضوعات فراهم می شود. 19- مهارتهای شناختی سطوح بالا مانند مهارت مشاهده تقویت می شود. 20- زمینه برای مهارتهای اجتماعی، از طریق تبادل نظر در گروه فراهم می شود. 21- دانش آموزان با درگیرشدن در فعالیتها به آموختن علم می پردازند. 22- اجازه داده می شود دانش آموزان وسایل آموزش ساده را تهیه کنند. 23- گردش علمی در فرایند تدریس برنامه ریزی می شود. 24- دانش آموزان براساس محتوای کتاب نحوه یادگیری را بررسی می نمایند.
این ویژگیها در واقع آسیب هایی هستند که در فرایند یاددهی – یادگیری مدارس ما وجود دارند و باید به سمت ویژگیهای نوین تغییریابند.
1-معلم فعال است و مطالب را به طور کامل ارائه می دهد. 2- معلم راه حل ها و پاسخ را ارائه می دهد. 3- دانش آموزان فقط پاسخ ها را حفظ می کنند. 4- دانش آموزان به تنهایی یاد می گیرند. 5- منبع یادگیری فقط کتاب است. 6- ملاک یادگیری کسب نمره است. 7- رشد فرایندهای ساده ذهنی هدف است(شنیدن، حفظ کردن، نمره فراموشی). 8- تکالیف بدون هدف و خسته کننده است. 9- ارزشیابی از یادگیری بیشتر در محدوده دانستنیهااست. 10- دانش آموزان از فعالیتهای خود و دیگران ارزشیابی نمی کنند. 11- ملاک یادگیری درارزشیابی بیشتردر مقایسه با دیگر دانش آموزان است. 12- دانش آموزان مفهوم آموزی می کنند. 13- ارزشیابی پایانی بیشتر ملاک عمل است. 14- موضوعات آزمایشگاهی نیز به صورت تئوری و نوشتاری یادگرفته می شود.
منبع: http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=80262
جداکردن اتاق خواب کودک چه فوایدی برای آن ها دارد و چه تاثیراتی روی آن ها می تواند بگذارد می خواهیم با این تاثیرات و فواید بیشتر آشنا شویم اتاق خواب والدین نباید با کودک یکی باشد این امر از نظر روانشناسان بسیار مضر و خطرناک است.
روانشناسان کودک پیشنهاد میکنند برای ترغیب بچهها به خوابیدن در اتاق شخصی، ابتدا باید توجه زیادی به طراحی دکوراسیون اتاق بچهها داشت. به این شکل که نهتنها از لحاظ رعایت شرایط فیزیکی و وضعیت نور و هوا، بلکه در انتخاب همه وسایل اتاق بچهها هم باید توجه کافی داشت. بهترین پیشنهادی که آنها میدهند نظرخواهی از خود بچهها در این زمینه است. آنها معتقدند این بهترین شیوهای است که والدین میتوانند با صبر و حوصله تنها خوابیدن را به یک زمان و فرصت دلپذیر برای بچهها تبدیل کنند.
امروزه کودکان قبل از آن که پا به جهان بگذارند اتاقشان با تمام امکانات برایشان حاضر شده است. رنگهای شاد و زیبا، وسایل و دکور خوب و فضایی که دلچسب هر کودکی است. تقریبا همه چیز آماده است تا کودک بتواند در اولین زمان مناسب پس از تولد به استقلال برسد. چیزی که در گذشته کمتر جزو ضروریات بود و شرایط احیایش دیرتر و سختتر به دست میآمد. یکی از مشکلات در عملی کردن این ایده مشکل دل کندن والدین از فرزندانشان است.
البته به طور کلی در یک سال اول توصیه میشود شیرخواران در معرض دید والدین باشند. چرا که نوزاد در بدو تولد نیازهای بسیاری دارد که به طور ویژهای مادر مسئولیت رسیدگی به آنها را دارد. شاید دلیل عمده حضور نوزادان در اتاق والدین رسیدگی به موقع به این دسته از نیازها باشد. تعویض به موقع و رفع گرسنگی نوزاد توسط مادر از بارزترین دلایل حضور نوزاد در نزدیکترین مکان به مادر است. از طرف دیگر نوع تنفس نوزاد و چگونگی خوابیدن او و بسیاری مسائل دیگر هستند که نیازمند دقت و رسیدگی هستند.
به همین دلیل توصیه میکنیم حتی اگر اتاق جدایی برای فرزند در نظر گرفته میشود، در معرض دید والدین باشد. از آنجا که این امکان معمولا وجود ندارد، بهتر است در یک سال اول شیرخوار در اتاق والدین اما در تخت جدا خوابانده شود.
روانشناسان کودک پیشنهاد میکنند برای ترغیب بچهها به خوابیدن در اتاق شخصی، ابتدا باید توجه زیادی به طراحی دکوراسیون اتاق بچهها داشت. به این شکل که نهتنها از لحاظ رعایت شرایط فیزیکی و وضعیت نور و هوا، بلکه در انتخاب همه وسایل اتاق بچهها هم باید توجه کافی داشت. بهترین پیشنهادی که آنها میدهند نظرخواهی از خود بچهها در این زمینه است. آنها معتقدند این بهترین شیوهای است که والدین میتوانند با صبر و حوصله تنها خوابیدن را به یک زمان و فرصت دلپذیر برای بچهها تبدیل کنند.
در قدم دوم والدین باید اعتماد کودک را به خود جلب کنند به این شکل که اگر او بر اثر عاملی دچار ترس و اضطراب شد والدین خود را در دسترس خود ببیند و به این صورت از میزان ترس و اضطراب خویش بکاهند.
قدم بعدی احساس خودمختاری است. به این ترتیب که کودک احساس میکند فضای شخصی خود را دارد. این حس به او انگیزه میدهد تا تنهایی برای او در مکانی که مختص اوست دلنشین شود.
اگر مشاهده شد که پس از این اقدامات کودک هنوز به خوابیدن در کنار شما اصرار دارد مطمئن باشید عاملی بازدارنده وجود داردچیزی مانند: ترس و اضطراب کابوسهای شبانه و … که مانع این جداسازی میشود.
پس بر عهده شماست که ریشهیابی کرده و عامل ترس را بر طرف کنید در غیر این صورت کودک هرگز راضی به جدا کردن اتاق خوابش نمیشود و اگر هم بشود مطمئنا دچار آسیبهایی جدی خواهد شد. برای مرتفع کردن تدریجی این گونه مشکلات به طور مثال مادر میتواند تا به خواب رفتن کودک در کنار او باقی بماند یا این که او را پس از خوابیدن به اتاقش منتقل کند. اگر علت ترس او از تاریکی است چراغ خوابی برای اتاقش تعبیه کنید تا اتاق در تاریکی مطلق نباشد. اما یادتان باشد هرگز دست و موی خود را به کودک ندهید. در مقابل اصرار احتمالی او میتوانید یکی از عروسکهایش را به او بدهید تا در آغوش بگیرد چرا که ایجاد هر گونه وابستگی جداسازی او را سختتر خواهد کرد. پس از رفع این موانع، کودک شما آماده این جداسازی است اکنون میتوانید اتاق خواب او را با خیالی آسوده جدا کنید و با آرامش خاطر او را در اتاقش تنها بگذارید و تقریبا مطمئن باشید که او در آسودگی است.