پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

دانلود پایان نامه رشته علوم تربیتی

۱۰۰۵ مطلب در تیر ۱۴۰۱ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

در برخی موارد سپردن خسارت احتمالی جهت صدور قرار تامین خواسته الزامی می باشد.(رک ماده 108 قانون ایین دادرسی مدنی) ولی در پاره ای موارد مانند ماده 292 قانون تجارت چنین الزامی مقرر نشده است. در ماده اخیر به اسناد تجاری اشاره شده که طبیعتا شامل چک نیز می گردد. در مورد سفته و برات رویه غالب محاکم انست که چنانچه مهلتهای اعتراض عدم تادیه یا اقامه دعوی رعایت نگردد سند مزیت تجاری خود را از دست داده و بنابراین صدور سند تجاری موکول به ایداع خسارت احتمالی خواهد بود.. در این مقاله در صدد بررسی مقررات خاص حاکم بر تامین خواسته در دعاوی مستند به چک خواهیم بود.

1- ماده 292 قانون تجارت مقررمی کند:«پس از اقامه دعوی محکمه مکلف است به مجرد تقاضای دارنده براتی که بعلت عدم تادیه اعتراض شده است معادل وجه برات را از اموال مدعی علیه بعنوان تامین توقیف نماید». ماده 108 نیز به شرح ذیل است:«خواهان می‌تواند قبل از تقدیم دادخواست یا ضمن دادخواست راجع به اصل دعوا یا درجریان دادرسی تا وقتی‌که حکم قطعی صادر‌نشده است درموارد زیر از دادگاه درخواست تأمین خواسته نماید و دادگاه مکلف به قبول آن است:

‌....ج - در مواردی از قبیل اوراق تجاری واخواست شده که به‌موجب قانون، دادگاه مکلف به قبول درخواست تأمین باشد.

‌د - خواهان، خساراتی را که ممکن است به‌طرف مقابل وارد آید نقدا" به‌صندوق دادگستری بپردازد.

‌تبصره- تعیین میزان خسارت احتمالی، بادرنظر گرفتن میزان خواسته به‌نظر دادگاهی است که درخواست تأمین را می‌پذیرد. صدور قرار تأمین‌موکول به ایداع خسارت خواهد بود.». رویه محاکم که مستند به ارا مشورتی اداره حقوقی می باشد استفاده از مزایای مقرر در ماده 108 را موکول به رعایت مواعد مذکور در قانون تجارت[1] می داند. صرف نظر از مبانی و درستی این نظر[2] نگارنده معتقد است اساسا در چک، مهلت مطالبه و اقامه دعوایی مقرر نشده است تا عدم رعایت ان موجب از دست دادن مزایای قانون تجارت شده و در نتیجه صدور قرار تامین خواسته موکول به ایداع خسارت احتمالی گردد. به عبارت اخری برگشت چک و اقامه دعوی مهلتی ندارد تا رعایت ان موجب به دست اوردن امتیازی خاص و نادیده گرفتن ان سبب محرومیت از ان گردد.

2- مواعد مقرر در ماده 315 قانون تجارت مربوط به دعوی علیه ظهرنویس است نه صادر کننده. ماده مزبور بشرح ذیل است:

«اگرچک درهمان مکانی که صادرشده است بایدتادیه گردد دارنده چک بایددرظرف پانزده روزازتاریخ صدوروجه آن رامطالبه کندواگر ازیک نقطه به نقطه دیگرایران صادرشده باشدبایددرظرف چهل وپنج روزاز تاریخ صدورچک مطالبه شود.

اگردارنده چک درظرف مواعدمذکوره دراین ماده پرداخت وجه آن را مطالبه نکنددیگری دعوی اوبرعلیه ظهرنویس مسموع نخواهدبودواگروجه چک به سببی که مربوط به محال علیه است ازبین بروددعوی دارنده چک برعلیه صادر کننده نیزدرمحکمه مسموع نیست».

همانطور که ملاحظه می شود ماده 315 قانون تجارت مربوط به مهلتهایی است که رعایت ان برای مراجعه به ظهرنویس الزامی است و ارتباطی به صادرکننده ندارد. لذا بر فرض اقامه دعوی مطالبه وجه چک به طرفیت صادر کننده و خارج از مهلت های مقرر بعمل اید صرف این امر نمی تواند مجوزی جهت محروم کردن خواهان از مزایای ماده 108 قانون ایین دادرسی مبنی بر لزوم صدور قرار تامین خواسته بدون اخذ خسارت احتمالی شود.

--------------------------------------------------------------------------------

[1] -مواعد مقرر در ماده 274 به بعد

[2] -رک به شمس،عبدالله،ایین دادرسی مدنی، ج3،انتشارات دراک، ش. 704 به بعد و هم چنین:قربان وند، محمد باقر، اخذ خسارت احتمالی در اسناد تجاری

  • ۰
  • ۰

در بهمن ماه گذشته بدعوت مرکز مطالعات حقوق بین المللی (1) واقع در شهر سالزبورگ کشور اتریش باتفاق تعدادی زیادی از وکلای دادگستری و حقوقدانان کشورهای غربی درکنفرانسی که مرکز فوق الذکر ترتیب داده بود شرکت نموده بودم. موضوع کنفرانس عبارت بود از رخنه در پوشش شخصیت حقوقی شرکتهای با مسئولیت محدود(2) بعلت لزوم رسیدگی به تخلفات مدیران که در بسیاری از موارد از لحاظمنتهی به مسئولیت تضامنی آنان از لحاظ زیانهای وارده به شرکا, صاحبان سهام, بستانکاران و اشخاص ثالث می گردد. بدیهی است عبارت شرکت با مسئولیت محدود بمعنای محدود وسهامی خاص و عام است که اصل مشترک در آنها محدودیت مسئولیت شرکا یا صاحبان سهام به میزان سرمایه گزاری آنان و به تعبیر دیگر مبلغ اسمی سهم الشرکه یا سهام ایشان است که این معنی در ماده 94 قانون تجارت مصوب 1311 در مورد شرکتهای با مسئولیت محدود و در ماده 1 لایحه قانونی اصلاح قسمتی از قانون تجارت درمورد شرکتهای سهامی توسط قانونگزار ایران تاکید شده است. استنباط از این اصل آن است که مسئولیت شرکتهای نامبرده نیز در قبال بستانکاران و اشخاص ثالث محدود به دارائی شرکت می باشد. لیکن چون اصل مزیور در موارد بیشماری مورد سوء استفاده شرکتها و مخصوصاً مدیران و مقامات اجرائی آن قرار گرفته است در بسیاری از کشورهای غربی چه از طریق قانونگزاری و چه آراء دادگاهها مقرراتی برای حفظ حقوق شرکا و صاحبان سهام, بستانکاران و اشخاص ثالث وضع گردیده که هرگاه دیون و تعهدات حاصله , ناشی از تخلفات مدیران و مقامات اجرائی شرکت باشد مراجع قضائی یا اداری در پوشش شخصیت حقوقی شرکت رخنه می کنند تا علل بوجود آمدن دیون و تعهدات مزبور بررسی گردد و هرگاه ثابت شود که مدیران و مقامات اجرائی شرکت در انجام وظائف خویش تخلف با اهمال نموده اند شخصاً پاسخگوی خسارات وارده خواهند بود. بعبارت دیگر در اینگونه موارد پوشش شخصیت حقوقی شرکت کنار گذاشته شده واصل محدودیت مسئولیت آن نادیده گرفته می شود.

  • ۰
  • ۰

مقدمه‌

بانکداری ابزار و روش‌های خاص خود را می‌طلبد، روش‌هایی که متناسب با نیاز بانک‌ها ابداع گردیده‌اند و به مرور زمان و متناسب با نیازمندی‌های هر زمان تکامل یافته و تکمیل شده‌اند. از جمله این روش‌ها اجاره بشرط تملیک است که از حقوق اروپایی به حقوق ما راه یافته و قانونگزار در ماده 12 قانون عملیات بانکی بدون ربا که در تاریخ 8/6/1362 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده است‌، یکی از شیوه‌های اعطای تسهیلات (یا تخصیص منابع‌) را اجاره بشرط تملیک دانسته است‌.

در مورد سابقه تاریخی اجاره بشرط تملیک در حقوق ایران اطلاعات خاصی در دست نیست ولی ظاهراً ورود این روش به نظام حقوقی و قانونگزاری ما از قانون یاد شده شروع گردیده و پس از آن نیز بین عامه مردم گسترش فراوانی داشته است و امروزه آنچه تحت عنوان لیزینگ Leasing برای واگذاری ماشین‌آلات مختلف و بویژه وسایل نقلیه شهرت یافته‌، با این قرارداد انجام می‌شود.

هر چند که در حقوق کشورهای دیگر نیز این قرارداد ظاهراً سابقه خیلی طولانی ندارد از جمله در حقوق انگلیس سابقه قراردادهای اجاره بشرط تملیک به اواسط قرن نوزدهم و حدود سال 1846 برمی‌گردد و بعداً قوانین خاصی در این مورد در کشور یاد شده به تصویب رسیده است از جمله قانون سال‌های 1938 - 1954 - 1957 - 1964 و 1965.
حسب این قوانین و مقررات‌، ماهیت اصلی توافقنامه اجاره بشرط تملیک در این بود که این توافقنامه به اجاره‌کننده این اختیار و حق انتخاب را می‌داد که کالاها را خریداری کند، ولی اجاره‌کننده هیچ تعهدی برای انجام آن نداشت‌. قانون سال 1965 انگلیس اجاره بشرط تملیک را این گونه تعریف کرده است‌:

اجاره بشرط تملیک توافقی (agreement) است که به موجب آن کالاهایی اجاره داده می‌شود و تحت شرایط آن‌، اجاره گیرنده می‌تواند کالاها را خریداری کند یا به موجب آن مالکیت کالاها می‌تواند به اجاره‌گیرنده منتقل گردد.

  • ۰
  • ۰

‌براساس این ماده، مطالبه خسارت مورد نظر در شرایطی خاص امکان‌پذیر است: ‌

1- موضوع دعوا باید مطالبه باشد. بنابراین در دعاویی که موضوع آن غیر از موضوع مطالبه است، این خسارت قابل مطالبه نخواهد بود.

2- موضوع دعوای مطالبه باید وجه رایج باشد؛ اما باتوجه به این‌که عبارت وجه رایج به صورت کلی بیان شده است، این‌گونه برداشت ‌می‌شود که وجه رایج می‌تواند هر وجه رایجی، اعم از وجه رایج سایر کشورها باشد. ‌

3- داین حتماً باید دین را مطالبه کرده باشد. بنابراین تا زمانی که داین دین خود را مطالبه نکرده، استحقاق دریافت خسارت مذکور را ندارد؛ اما قانون‌گذار به نحوه مطالبه دین توسط داین اشاره‌ای نکرده و معلوم نیست منظور از مطالبه، تقدیم دادخواست حقوقی است یا ارسال اظهارنامه و یا درخواست صدور گواهی عدم پرداخت درخصوص چک.

4- مدیون با وجود تمکن مالی از پرداخت دین خود امتناع نموده باشد. از مفهوم مخالف این ماده چنین برداشت می‌شود که چنانچه مدیون به دلیل عدم تمکن مالی از بازپرداخت بدهی خود امتناع نماید، داین حق مطالبه و استحقاق دریافت این خسارت را ندارد. ‌

  • ۰
  • ۰

حقوق جزا که شاخه‌ای از علم حقوق است خود به اقسام مختلفی تقسیم می‌شود. مبنای هر یک از این تقسیمات متفاوت است. جرایم در یک نوع تقسیم بندی به جرم عمومی، جرم سیاسی و جرم نظامی تقسیم می‌شوند. از دیدگاهی دیگر جرایم به جرم عمدی، جرم غیر عمدی و جرم جمعی، جرم مرتبط قابل تقسیم هستند. از لحاظ دیگری نیز جرایم به جرم مطلق، جرم مقید، جرم ساده، جرم مرکب، جرم آنی، جرم مستمر، جرم اتفاقی، جرم به عادت تقسیم می‌شوند.

در تقسیم بندی دیگر به اعتبار لحظه مشاهده، جرایم به جرایم مشهود و غیر مشهود تقسیم می‌شوند.

  • ۰
  • ۰

هدف کلی حقوق، ایجاد نظم و استقرار عدالت است. باوجود آن که انسان دارای 2 بعد مادی و معنوی است; اما حقوق مدنی صرفا به بعد مادی می پردازد و با اهمیت دادن به این جنبه در پی دستیابی به اهداف بزرگی همچون حفظ نظم، استقرار عدالت و پشتیبانی از حقوق فردی و اجتماعی و رفع خصومت است. بر این اساس است که قانون گذار بخش بزرگی از توجه خود را معطوف به بحث خسارت های مادی نموده و از مسئله مهم خسارت های معنوی غافل مانده و در قوانین مدنی به تعهدات مالی پرداخته است، درحالی که بحث مربوط به خسارت های معنوی تنها در مسوولیت مدنی مورد بررسی قرار گرفته و در حقوق جزا به طور ناقص این مبحث مهم مورد توجه واقع شده است.

در نظام حقوقی اسلام، مصالح اجتماعی باید به شکلی تامین شود که تحصیل کمالات نفسانی و ارتقای درجات معنوی را امکان پذیر سازد. در این راستا باید مشروعیت جبران ضرر های معنوی از راه های مالی و غیرمالی اثبات شود.

همان گونه که حقوق باید اموال منقول و غیرمنقول اشخاص را از تعرض و تجاوز حفظ نماید، ضرورت دارد قواعد الزام آوری پیش بینی شوند تا حیثیت، اعتبار و متعلقات غیرمادی افراد را از توهین ها، تهمت ها، دسیسه ها و تعرض ها حفظ کنند.

انسان موجودی اجتماعی است و این اجتماعی بودن باعث ایجاد حقوق و تکالیفی برای او در اجتماع و در تعامل با همنوعانش می شود. تکالیف افراد در اجتماع را قانون مشخص می کند. حقوق افراد نیز از نظر قانون محترم شمرده شده است. بنابراین در نتیجه اعمال مقررات قانونی; یعنی انجام تکالیف قانونی و شرعی افراد و حفظ حقوق فردی و شهروندی به رعایت نظم اجتماعی می رسیم.

  • ۰
  • ۰

چکیده

خیار تفلیس با اقتباس از فقه در ماده 380 قانون مدنی پیش بینی شده است که بر اساس آن اگر یکی از طرفین معامله مفلس گردد، طرف دیگر تحت شرایطی می‌تواند به فسخ معامله اقدام کند و آن­چه را داده باز ستاند. با تصویب قانون اعسار، پدیده افلاس از مقررات ما برچیده شد و آن­چه در حقوق کنونی با افلاس قابل تطبیق است، اعسار در مورد غیر تجار و ورشکستگی در خصوص تجار می‌باشد.

مقدمه
خیار تفلیس ریشه در فقه اسلامی دارد و وجود آن در حقوق موضوعه، محل اختلاف است. با فرض پذیرش، باید آن را در اقسام خیارات که از موضوعات حقوق مدنی است مطالعه کرد، حال آن که مقررات ورشکستگی در حقوق ایران از حقوق کشورهای اروپایی اقتباس شده، و زیر مجموعه حقوق تجارت می‌باشد. از این­رو بحث از خیار تفلیس در حقوق ورشکستگی، شاید در بادی امر، موجب شگفتی شود. اشاره به رابطه و تأثیر حقوق مدنی در حقوق تجارت می‌تواند در تبیین این موضوع مؤثر باشد.
در حقوق ایران، نظریه وحدت حقوق خصوصی پذیرفته نشده، در نتیجه حقوق تجارت، مجزا از حقوق مدنی است. به ‌رغم جدایی این دو شعبه از حقوق خصوصی، تأثیر متقابل آنها در یکدیگر و وابستگی حقوق تجارت به حقوق مدنی، انکار ناپذیر است. به عنوان نمونه, چون به هنگام تصویب قانون تجارت مصوب1311، مقررات مربوط به تعهدات و قراردادها در قانون مدنی قبلاً به تصویب رسیده بود، قانون­گذار ضرورتی به وضع مقررات مشابه در قانون تجارت احساس نکرد, لذا در مورد تعهدات و قراردادهای تجاری، جز در موارد خاص، مقررات قانون مدنی حاکم است. برای مثال, مهم­ترین معامله‌ای که در تجارت انجام می‌شود بیع است در حالی که این عقد، تابع مقررات قانون مدنی است.
صرف نظر از تردیدهایی که در وجود خیار تفلیس در حقوق کنونی وجود دارد این خیار در قانون مدنی و در فصل مربوط به بیع پیش بینی شده است. با پذیرش حکومت مقررات عقد بیع مدنی بر عقد بیع تجاری، تردیدی در پیدایش احتمالی خیار تفلیس در بیع تجاری باقی نمی‌ماند. فرض ورشکستگی خریدار قبل از پرداخت ثمن معامله به فروشنده در حقوق تجارت از مواردی است که احتمال ایجاد این خیار را برای فروشنده تقویت می‌کند.
در این نوشتار، سعی بر آن است که حکم فرض اخیر با توجه به اصول ومقررات حاکم، معلوم گردد. به این منظور ابتدا خیار تفلیس معرفی و وجود چنین خیاری در فقه و حقوق موضوعه بررسی می­گردد، سپس به بیان محل مورد بحث در حقوق ورشکستگی می‌پردازیم. آن گاه دیدگاه­های مختلفی که در این زمینه وجود دارد نقد و بررسی شده و در پایان، نتیجه‌گیری به عمل خواهد آمد.

  • ۰
  • ۰

اولین خیار از خیارات دهگانه در قانون مدنی ایران، خیار مجلس است.ماده 397 قانون مدنی در این خصوص مقرر می دارد: «هر یک از متبایعیین بعد از عقد، فی الملجس و مادام که متفرق نشده‌اند، اختیار فسح معامله را دارند.»

باتوجه به عبارت «مادام که متفرق نشده‌اند» در ماده مزبور و نیز با عنایت به ماده 456 قانون مدنی که بیان می دارد: «تمام انواع خیارات در جمیع معاملات لازمه ممکن است موجود باشد مگر خیار مجلس، حیوان و تأخیر ثمن که مخصوص بیع است» باید گفت که مراد از کلمه «عقد» در ماده 397 قانون مدنی، تنها عقد بیع است و این خیار تا زمانی که طرفین بعد از مجلس عقد از هم جدا نشده‌اند، باقی است.

  • ۰
  • ۰

چکیده:

اختلاس اموال عمومی، همزاد با تشکیل حکومت مطرح بوده و قدمتی به اندازه خود دولتها دارد. اختلاس از جمله تعدیات کارمندان و کارکنان دولت و مؤسسات و شرکتهای دولتی و یا وابسته به دولت و یا سایر ماموران به خدمات عمومی است که به اموال متعلق به دولت یا اشخاص دیگر، صورت می گیرد و همواره به عنوان تهدیدی جدی علیه دولت و ملت قلمداد می گردد.

در تحقیق حاضر به بررسی ارکان جرم اختلاس در قانون ایران و برخی کشورهای دیگر در سه مبحث پرداخته شده است; مبحث اول درباره رکن قانونی جرم اختلاس می باشد و مبحث دوم و سوم اختصاص به رکن مادی و معنوی این جرم دارد.

از نکات قابل توجه در این مقاله علاوه بر اثبات این مطلب که معیار تحقق جرم اختلاس تصاحب و برخورد مالکانه کردن با مال می باشد، می توان دایره این جرم را به اموال بانکهای خصوصی، شرکتهای سهامی غیر دولتی، احزاب، سندیکاها و نیز به اموال غیر منقول، تعمیم داد.

  • ۰
  • ۰

مقدمه

در بحث مسئولیت مدنی در جبران خسارت و الزامات خارج از قرارداد در قلمرو دفاع مشروع بیشتر به جبران خسارتهایی پرداخته شده که به طرف مقابل وارد می شود و به طور معمول و منطقی هم همینگونه است ولی گاه ممکن است انسان خودش به خودش ضرر وارد کند که مسبب آن دیگری باشد (سبب اقوی از مباشر) و در قالب دفاع مشروع هم قرار گیرد یعنی انسان در حین دفاع از خود در مقابل دیگری مجبور شود به خودش خسارت وارد نماید مثلا خودش را از جایی پرت کند در این صورت چه کسی مسئول خواهد بود؟

در این تحقیق سعی شده به این گونه خسارتها و طرق جبران آنها از دو بعد فقهی و حقوقی پرداخته شود البته انواع ضررها اعم از مادی , معنوی و بدنی را می توان در این مورد هم بررسی نمود ولی تحقیق بیشتر در این معقوله نمی گنجد و شاید بتوان آن را در قالب یک پایان نامه از تمام ابعاد مورد بررسی قرار داد.

با وجود اختصاص موادی از قانون مجازات اسلامی به بحث دفاع مشروع به عنوان یکی از عوامل موجهه جرم, در بدو امر به نظر می رسد که قانونگذار نسبت مسئله فوق سکوت اختیار کرده است, اما با دقت بیشتر در قانون مذکور می توان گفت که این مسئله از مصادیق عنوان کلی «اجتماع سبب و مباشر» است , زیرا اگر چه مدافع , خودش اقدامی کرده که موجب ایراد صدمه به وی شده است ولی سبب و محرک او, شخص مهاجم بوده است , لذا مشمول ماده 363 قانون مجازات اسلامی می باشد. ماده مذکور به عنوان یک قاعده کلی می گوید:"در صورت اجتماع سبب و مباشر , مسئولیت متوجه مباشر است مگر سبب اقوی از مباشر باشد." ولی چنانچه مدافع در اثر فرار آسیب ببیند , آیا در این مورد سبب اقوی از مباشر است تا مسئولیت با مهاجم باشد یا سبب اضعف یا مساوی با مباشر است تا مسئولیتی متوجه او نگردد و یا اینکه بنا به اختلاف موارد , تاثیر سبب و مباشر متفاوت می باشد.سوالی که پاسخ آن را در قانون مجازات اسلامی نمی یابیم و شاید دلیلش این باشد که قانونگذار تشخیص اقوی بودن یا نبودن سبب از مباشر را به عهده قاضی گذاشته است. به همین دلیل ابتدا به سه حالت متصور در مورد اجتماع سبب و مباشر در دو بعد فقهی و حقوقی می پردازیم.