پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

پایان نامه رشته علوم تربیتی

دانلود پایان نامه رشته علوم تربیتی

۱۰۰۵ مطلب در تیر ۱۴۰۱ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

دیدگاهی که بر موضوعات علمی تأکید نماید.

توضیح: در این دیدگاه معتقدند که برنامه های درسی باید طوری تدوین شود که به دیسپلین های مختلف توجه شود.

بدین ترتیب برنامه حول سوژه های مختلف که مبتنی بر میراث فرهنگی آن اجتماع است می بایستی تدوین شود. (دیسپلین درسی = نظم درسی، موضوع های درسی)

دیسپلین های درسی عبارتند از: - علوم تجربی (زیست شناسی، زمین شناسی، فیزیک، شیمی و...) - علوم انسانی (ادبیات، جامعه شناسی، جغرافیا و...) - علوم هنری (تئاتر، سینما، نقاشی، خوشنویسی و...)

دیدگاهی که به برنامه ریزی و به شکل یک نظام یا سیستم توجه می کند.

توضیح: رویکردی که برنامه درسی را به صورت یک نظام توصیف می کند. در این رویکرد برنامه درسی عبارتست از پیش بینی مجموعه فرصت های یادگیری که در پی آن تحقق هدف های آموزشی حاصل می شود.

  • ۰
  • ۰

آرای ابن سینا در مسائل عمده تعلیم و تربیت: ابن سینا، مباحث تربیتی را در بخش حکمت عملی جای می دهد و آنرا سه نوع می داند: 1- علم اخلاق: تنظیم روابط شخصی فرد را بر عهده دارد. 2- تدبیر منزل: تنظیم روابط فرد در محیط خانواده است. 3- علم سیاست: تنظیم روابط اجتماعی و سیاسی را در بر می گیرد. ابن سینا نسبت به مسائل تربیتی و اخلاقی در حوزه های فردی و اجتماعی اهمیت فراوانی قائل شده است. اهداف تعلیم و تربیت از نظر ابن سینا: ایمان، اخلاق نیکو وعادات پسندیده، تندرستی، سواد، پیشه و هنر. مراحل تعلیم و تربیت از نظر ابن سینا: الف) مرحله پیش دبستانی: این مرحله تربیت را از دوران جنینی آغاز می کند و موضوعات تربیتی را جدای از تربیت جسمانی کودک نمی داند و در کتاب قانون یادآور شده است که زنان باردار از تنشهای عصبی و جسمی به شدت بپرهیزند زیرا اثرات نامطلوب بر جنین دارد. 1. اولین وظیفه والدین نوزاد، انتخاب نام نیکوست تا در بزرگسالی احساس حقارت نکند. 2. در صورتی که دایه، فرزند را نگه می دارد باید از سلامت جسمانی و عقلانی برخوردار باشد. 3. غذای کودک در نهایت اعتدال و سلامت باشد. و برای پرورش صحیح خوردسالان چهار توصیه دارد: 1. اعتدال در رفتار 2. برنامه صحیح غذایی و خواب و استحمام معتدل 3. در سن 6سالگی به مدرسه رود و در تعلیم اجبار نباشد 4. نوشیدنیهای سالم بنوشد. ب) مرحله یادگیری در مدرسه: تعلیم و تربیت را منوط به محکم شدن مفاصل کودک و تسلط بر عضلات و قوای جسمانی فرد دانسته است. سن مناسب آغاز تعلیم و تربیت در مدرسه را 6 سالگی ذکرکرده است. آموزش گروهی را به آموزش خصوصی ترجیح می دهد و معتقد است که باعث رقابت و گفتگوی علمی میان دانش­آموزان شده و آداب اجتماعی را می آموزند و موجب فزونی علم و عقل آنان می شود ولی در آموزش خصوصی و فردی شاگرد و معلم هر دو ملول و خسته می شوند. ج) مرحله حرفه آموزی: زمانی که کودک در مدرسه آموزشهای ابتدایی دید و به سن بلوغ رسید اکنون می تواند صنعت و حرفه ای بیاموزد و پس از آن زندگی مستقل خود را آغاز کند و شایسته است که نوجوان مطابق ذوق و طبع خود هنر و حرفه ای را بیاموزد و رعایت عامل محیط و وراثت – رعایت تفاوتهای فردی در انتخاب شغل و حرفه موجب توجه ابن سینا بوده است.

  • ۰
  • ۰

انسان موجودی مرکب از روح (1) و بدن است. پرسش از ابعاد وجودی انسان پیشینه ای دیرینه دارد. از هزاران سال پیش، اندیشمندان بسیاری به «دو بعدی» بودن انسان و ترکّب وجود او از روح و بدن اشاره کرده اند. (2) هرچند کسانی را نیز می توان یافت که انسان را چیزی جز همین مجموعه ی مشاهده پذیر نمی دانند. به هرحال، وجود جسم امری بدیهی به شمار می آید. بنابراین، مهم آن است که وجود روح به اثبات رسد. برای اثبات وجود روح دلایل عقلی گوناگونی به کار می آیند که یکی از آنها چنین است: همه ی انسان ها از هنگام تولد تا مرگ «من» خود را یگانه می یابند و با وجود دگرگونی در سلول های بدن، تغییر در برخی از ویژگی های جسمی و روانی و گاه از دست دادن برخی از اندام ها و جای گزینی آنها با اعضای دیگر، تفاوتی در آنچه «من» نامیده می شود، احساس نمی کنند. این حقیقت که با علم حضوری دریافت می شود، نشان دهنده ی آن است که واقعیتی یگانه، به همه ی مراحل زندگی انسان وحدت می بخشد و با وجود تغییرات گسترده در جسم آدمی، همواره ثابت می ماند. (3) حالت فرضی زیر نیز بیان لطیفی است که اگر به درستی تصور شود، چاره ای جز تصدیق آن باقی نمی ماند: فرض کنید که در یک لحظه با اعضا و جوارحی کامل و عقل و هوشی طبیعی قدم به دنیا نهاده ایم و به دلایلی از حواس ظاهری خود نیز بهره نمی بریم. برای این منظور می توان تصور کرد که در فضایی کاملاً تاریک معلق هستیم، هوا چنان معتدل است که گرمی یا سردی آن بدن ما را نمی آزارد، صدایی به گوش نمی رسد و اعضای بدن نیز تماسی با یکدیگر ندارند. بی تردید در این حالت، با این که از «وجود بدن» آگاهی نداریم، از اصل هستی خود غافل نیستیم.

  • ۰
  • ۰

معلم ثانی بعضی فارابی را معلم ثانی می‌نامند و علّت ملقّب شدن فارابی به این عنوان را چنین ذکر می‌کنند: مترجمان در عصر مأمون ترجمه‌های مخلوطی از آثار ارسطو ترتیب داده‌بودند که هر کدام با دیگری تفاوت فاحشی داشت و کسی نبود که این‌ها را تصحیح و اصلاح نماید اما فارابی در زمان منصور بن نوح سامانی این ترجمه‌ها را مقابله کرده اصلاح نمود و کتاب خویش را «تعلیم ثانی» نام نهاد بعداً ابن سینا نیز از این اثر استفاده‌های فراوانی در تنظیم کتاب شفاء نمود؛ امّا کسانی چون ابن خلدون گفته‌اند بدین جهت او را معلّم ثانی گفته‌اند که آن‌چه از مباحث و مسائل منطق متفرّق و پراکنده بود جمع کرد و در تهذیب آن کوشید و تمام آن مسائل را از ترجمه‌های پراکنده و مشوّش گرد‌آورد و در کتابی خلاصه کرد او را معلّم ثانی لقب دادند. (رک. مقدمه‌ی ابن خلدون، ص537) در عین حال آن‌چه مهم است این‌که فارابی اولین‌بار آثار ارسطو و مسائل منطق را به صورت منسجم و یک‌دست به همراه شرح‌های مناسب تنظیم کرد و اغلاط، پراکنده‌گویی‌ها و تناقضات کتاب‌های قبل از خود را تصحیح نمود. شاید اگر شرح‌های فارابی بر آثار ارسطو نبود مسلمین خیلی دیرتر با حکمت اسلامی آشنا می‌شدند به طوری که دکتر صفا معتقد بود اهمیت فارابی بیشتر در شرح‌های او بر آثار ارسطو است و به سبب همین شروح هم او را معلّم ثانی خوانده و در مقام بعد از ارسطو قرار داده‌اند. (ذبیح‌الله صفا، ص182) از تألیفات فارابی، القفطی هفتاد و چهار کتاب و رساله و ابن‌ابی‌اصیبعه یک صد و شانزده کتاب یا رساله و ابن‌ندیم هفت رساله در منطق از او یاد کرده‌اند یا به اسم او نوشته‌اند؛ لیکن آن‌چه از کتاب‌های فارابی بر جا مانده حدود 12 رساله و کتاب در منطق و دیگر علوم است که نام آن‌ها عبارتند از: مبادی آراء اهل المدینه الفاضله، احصاء العلوم و التعریف و باغراضها، ما ینبغی ان تعلم قبل الفلسفه، السیاسه المدینه، رساله فی ماهیه العقل، تحصیل السعاده، اجوبه عن مسائل فلسفیه و... از دیگر آثاری که منسوب به فارابی است کتاب القیاس الصغیر، کتاب الجدل، کتاب شرائط البرهان، کتاب الواحد و الوحده، کتاب المواضع المنتزعه من الجدل، کتاب احصاء العلوم. (تاریخ الحکما، ص279) اندیشه‌های فارابی مهم‌ترین کار فارابی، نزدیک کردن دین و فلسفه بود؛ به طوری که می‌توان از وی به عنوان کسی که بین شریعت و حکمت پیوند زد و آن را به هم آمیخت یاد کرد. فارابی به افلاطون ارادت داشت و او را پیشوای حکیمان می‌دانست. در عین حال اهمیت ارسطو را هم فراموش نمی‌کرد.

  • ۰
  • ۰

برخی مبانی هستی شناختی با این که منطقاً هم از مبانی تعلیم و تربیت اسلامی هستند و هم از دانش هستی شناسی، بسیار واضح و بدیهی یا نزدیک به بدیهی هستند و مخالف قابل اعتنایی نیز ندارند و چنانچه درباره ی آنها نیاز به تحقیق و بررسی تخصصی نیز باشد، باید به همین منظور به کتاب های فلسفی مراجعه کرد. برای مثال، اصل «وجود موجود حقیقی» را می توان نام برد که تنها سوفیست ها و شکاکان آن را انکار می کنند یا در آن تردید دارند، «وجود موجود عینی خارج از ذهن»، که تنها ایده آلیست های مطلق با آن مخالف هستند «وجود موجودات متعدد»، که وحدت وجودی های افراطی آن را نمی پذیرند و «وجود ارتباط میان موجودات» و «اصل امتناع تناقض» که هیچ صاحب خردی در صورت تصور درست، آنها را انکار نمی کند. البته در این میان، به برخی مبانی مانند «اصل علیت» تصریح شده است، هرچند این مبانی فی الجمله واضح به نظر می رسند. این به آن جهت بوده است که بیان معانی دقیق این مبانی یا تبیین تأثیری که در مسائل تعلیم و تربیت دارند، لازم بوده است.

  • ۰
  • ۰

علم و رویکرد علمی

علم و حکمت عامیانه

شناخت حاصل برخورد انسان با محیط است. از تأثیر محیط بر ارگانیسم اول احساس و سپس ادراک حاصل می شود. اگر ادراکات حاصله سنجیده و رده بندی شده سازمان یابند به شناخت علمی یا منطقی تبدیل می گردند. اما اگر شناخت در سطح احساسی و عاطفی باقی بماند سطحی و جزئی بوده و از تجمع ادراکات فراتر نمی رود. ولی در صورتی که ادراکات عمیق و وسعت بیشتری پیدا کنند مقرون به واقعیت می گردند و آنگاه شناخت منطقی یا علمی دست می دهد.

به زعم دانشمندان هدف علم تبیین است و این کار به یاری تجربه در معنای وسیع آن میسّر می گردد. شناخت احساسی بیشتر بر عواطف استوار است و هر چه از جنبه عاطفی آن کاسته شده و بر جنبه منطقی آن افزوده می گردد، به شناخت و تبیین علمی نزدیک تر می شود.

شناخت عاطفی و سطحی را حکمت عامیانه نیز می نامند. زیرا در چنین شناختی بر خلاف شناخت علمی نیاز به تجربه سازمان یافته نمی بینند. از تفاوتهای شناخت علمی و حکمت عامیانه از جمله این است که علم بر کمیّت (یا بهتر بگوییم بر اطلاعات قابل اثبات) تکیه می کند و شناخت غیر علمی یا حکمت عامیانه بر اساس اعتقادات و باورها استوار است.

برای مثال رومیان معتقد بودند که الهه ای هر روز خورشید را در طول آسمان با کالسکه ای می کشد.

  • ۰
  • ۰

چکیده:
پس از انقلاب صنعتی بازارها از کالا ها پر شدند و مردم با آنها محاصره شدند. با بالا رفتن وضعیت مالی جمعیت انسان ها به سمت بازارها هجوم بردند و هر روز کالاهای جدیدتر آمدند و سرعت این روند بالاتر و بالاتر رفت و اینگونه مصرف گرایی شکل گرفت.در این میان سریال های تلویزیونی هم نقش کمی نداشتند. برای مثال فردی که اجاره ی خانه اش غقب افتاده در خانه ای زندگی می کند که هر دیوار ان یک رنگ است و مبلی که روی ان می نشیند دست کم4-5 میلیون قیمت دارد.افراد با دیدن چنین سریالی به سمت تجملی زندگی کردن می روند.این موضوع در نوجوانان هم پدیدار شده است.دختران و پسران هر روز با گوشی های جدید و کیف و کفش های مارکدار در جامعه ظاهر می شوند و علاوه بر اینکه خودشان تجملی زندگی می کنند دیگر نوجوانان را هم به این گونه زندگی کردن ترغیب می کنند.
کلید واژه: تجمل گرایی،مصرف گرایی،جامعه تولیدی،جتمعه مصرفی،اخلاق مصرفی،بازار

  • ۰
  • ۰

بیان مسئله

زنان سرپرست خانوار مقوله است که در چهارچوب رفاه خانواده امر مهمی تلقی می شود و حقیقتاً زن و خانواده دو مقوله غیر قابل تفکیک از یکدیگرند. واقعیات موجود در جامعه نشان از آن دارد که علی رغم اعلامیه ها و بیانیه ها و تاسیس نهادها و سازمان های بین المللی مختلف در تحقق حقوق زن، مسئولیت و هزینه ها قابل توجه و طاقت فرسای تامین معاش خانواده که بر عهده این قشر آسیب پذیر اجتماعی می باشد در بسیاری از موارد سخت و یا حتی غیر ممکن است و در صورت تحقق نیز زندگی سرشار از سختی ها و محنت ها را متحمل این مادران پدر نما می کند. در این میان زنان سرپرست خانوار دارای مسئولیت سنگین اقتصادی و اجتماعی در خانواده هستند. آنان هم مادران فرزندان خود هستند و هم پدران آنان. اصطلاح زنان سرپرست خانوار به زنانی اطلاق می شود که مسئولیت تامین معاش زندگی یا اداره امور خود و یا خانواده خود را بطور دائم یا موقت عهده دار هستند.

زنان سرپرست خانوار از جمله گروهای آسیب پذیر اجتماعی هستند که گاه عواملی چون طلاق، فوت یا اعتیاد همسر، از کار افتادگی و رها شدن توسط مردان موجب آسیب پذیر شدن این طیف وسیع در جامعه می شود. تصور این واقعیت که اگر موقعیت آنان در جامعه سنتی و پدر سالارانه باشند نیز درد آور است. براساس آمار های رسمی کشور امروز زنان سرپرستی 4/9درصد خانوار ایرانی را بر عهده دارند (غفاری.1382.6) درآمد کمتر زنان سرپرست خانوار موجب فقر نسبی آنان نسبت به مردان سرپرست خانوار می شود.

متاسفانه در جامعه کنونی ما زندگی زنان پس از ترک شوهر غالبا با ابهامات و مخاطراتی روبروست از جمله سرپرستی فرزندان به تنهایی، سختی مشکلات اقتصادی، زندگی در تنهایی و همراه با افسردگی و ناامیدی و همچنین نگرش غلط جامعه نسبت به زنان مطلقه و بیوه در فقدان همسرشان آنان را در روابط اجتماعی و حضور در اجتماع با مشکلات عدیده ای روبرو می کند. نگاه های معنی دار، سخنان تلخ و گزنده، از دست دادن حمایت های عاطفی همسر، فقر اقتصادی و تمایل به تنها ماندن و حفظ حیثیت و شخصیت خود پاره ای از مشکلات تمام ناشدنی این قشر زحمت کش است. باری با تمام این مشکلات نیاز به توجه جدی در این باره احساس می شود.

  • ۰
  • ۰

مقدمه

بسیارند کودکانی که ظاهری طبیعی دارند، رشد جسمی و قد و وزنشان حاکی از بهنجار بودن آنان است. هوششان کمابیش عادی است، به خوبی صحبت می‌کنند، مانند سایر کودکان بازی می‌کنند و مثل همسالان خود با سایرین ارتباط برقرار می‌کنند، در خانه نیز خود یاریهای لازم را دارند و کارهایی را که والدین به آنان واگذار می‌کنند به خوبی انجام می‌دهند و از رفتار و اخلاق عادی برخوردارند. لیکن وقتی به مدرسه می‌روند و می‌خواهند خواندن و نوشتن و حساب یاد بگیرند دچار مشکلات جدی می‌شوند. بیش از یک قرن است که متخصان علوم تربیتی و روانشناسی و گفتار درمانی در پی تشخیص و درمان مشکلات این قبیل کودکان بوده‌اند.
بیش از شصت تعریف برای اختلالات یادگیری وجود دارد که معروفترین آنها عبارتست از:
اختلال در یک یا چند فرآیند روانی پایه به درک یا استفاده از زبان شفاهی یا کتبی مربوط می‌شود و می‌تواند به شکل عدم توانایی کامل در گوش کردن، فکر کردن، صحبت کردن، خواندن، نوشتن، حجمی کردن یا انجام محاسبه‌های ریاضی ظاهر شود. این اصطلاح شرایطی چون معلولیتهای ادراکی، آسیب دیدگیهای مغزی، نقص جزئی در کار مغز، ریس ‌لکسی یا نارسا خوانی و آفازیای رشدی را در بر می‌گیرد. از سوی دیگر، اصطلاح یاد شده آن عده را که اصولا بواسطه معلولیتهای دیداری، شنیداری یا حرکتی همچنین عقب ماندگی ذهنی یا محرومیتهای محیطی، فرهنگی یا اقتصادی به مشکلات یادگیری دچار شده‌اند را شامل نمی‌شود.

  • ۰
  • ۰

کتاب درسی به شکلی که واجد آن هستیم، پدیده آموزشی قرن حاضر است که کارکردهای ویژه‌ای را از خود به ظهور رسانده است. از آنجا که در فلسفه آموزش و پرورش حاکم در ایران؛ نقش تربیتی معلم، جایگاه متون آموزشی، حدود رفتار مطلوب فراگیران و دامنه عمل آنان و تاثیر فضای آموزش کمتر به روشنی و صراحت تبیین شده است، لذا در برهه‌های مختلف و در گفتارهای برخی متولیان امر آموزش و پرورش شاهد جهت‌گیری‌های متفاوت "معلم محور، کتاب محور، دانش‌ آموز محور و مدرسه محور" بوده‌ایم. لیکن کتاب درسی از آنجا که همواره در دسترس و در معرض قضاوت می‌باشد، به طور مستمر محل مداقه اهل نظر بوده و هست و به یکی از حساس‌ترین عملکردهای نظام رسمی آموزش و پرورش تبدیل شده است.

امروز هزاران کتاب درسی منتشره در طی قریب به یکصد سال اخیر پیش روی صاحبنظران و میدان نقد و بررسی و تجربه اندوزی است. به ویژه در متون علوم انسانی که چالش‌های خاص خود را دارد. کتاب درسی به بهترین وجه سیر تاریخ معاصر را در ابعاد مختلف به نمایش می گذارد و سند گویای آن است. چراغی که راه فردا را به خوبی می نمایاند و تکرار را بر نمی‌تابد. کتاب درسی نباید صرفا مجموعه‌هایی متراکم از داده‌ها باشد و ظرفیت و ظرافت کتاب درسی را بیش از پیش محل تامل می‌دانند.